آسیب‌شناسی سواد سلامت جنسی در نظام آموزشی ایران
یک متخصص رفتارشناسی جنسی بر ضرورت «تابوشکنی آموزش‌های سلامت جنسی» در مدارس و خانواده‌ها تاکید کرد و گفت: ما باید فرهنگ سالم جنسی را ترویج دهیم که لازمه‌ آن ترویج دانش صحیح است.و  وقتی یک کودک می‌پرسد چگونه متولد شده است؟ پاسخی برای او داشته باشیم.

آسیب‌شناسی سواد سلامت جنسی در نظام آموزشی ایران

 

راضیه معصومی یک متخصص رفتارشناسی جنسی دارای فوق دکترای رفتارشناسی جنسی است که در هشتمین نشست «کافه خرد» با موضوع:

«آسیب‌شناسی سواد سلامت جنسی در نظام آموزشی ایران»

سخن می‌گفت.

 

«نخستین افرادی که کودکان در معاشرت با آنها قرار می‌گیرند، اعضای خانواده‌ هستند»

کودک تا سه - چهار سالگی در نهاد خانواده است و بعد از آن به نهادهایی همچون مهد کودک، پیش دبستانی، دبستان و ... راه می‌یابد و پس از آن، وارد دانشگاه و جامعه می‌شود و به همین دلیل ارتباطات و تعاملات از همان ابتدا و از بدو تولد آغاز می‌شود. در علم رفتارشناسی جنسی «انسان یک موجود جنسی است » و اگر قائل به همین اصل رفتارشناسی جنسی باشیم، می‌توانیم کنترل بهتری از خود داشته باشیم.

 

« از یک تا سه سالگی مسأله‌ای به عنوان رفتار جنسی آشکار نداریم و حدوداً از دوره سه سالگی رفتارهای جنسی به تدریج شکل می‌گیرد که بیشتر با عنوان «خوداکتشافی جنسی» از آن نام برده می‌شود و معمولا نگران کننده نیست».

باید در برابر رفتارهای جنسی با آگاهی کامل عکس‌العمل نشان داد و این رفتارها در هر دوره سنی، متفاوت هستند.

 

«چرا در جامعه امروز ایران برخی مسائل ممنوع و تابو شده‌اند؟» 

البته بیان این نکته ضروریست که در همه جوامع (حتی جوامع توسعه یافته) یک مجموعه حصارها و چارچوب‌ها تعیین شده‌اند که به عنوان «خط کشی‌های جنسی» می‌توان از آن نام برد و تنها مختص به جامعه ما نیست. اما متأسفانه در جامعه ایرانی این مسائل یا انکار یا همواره محکوم می‌شوند و به نوعی سکوت در قبال این مسائل اتخاذ می‌شود. اگر به تحولات جامعه ایرانی در طول تاریخ نگاه کنیم فرهنگ و ساختار اجتماعی شکل‌یافته، وضعیت و چارچوب‌هایی برای ما ایجاد کرده است. مؤلفه‌های مختلفی در تحولات جامعه ایرانی تصمیم‌گیرنده بوده‌اند و این مباحث به نوعی برگرفته از عقبه اجتماعی و دینی بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.

 

«در موضوع سواد سلامت جنسی کودک و نوجوان دو رویکرد کلان تجربه شده است»

نخستین رویکرد، «پرهیزگرایانه» است که هنوز هم مورد استفاده قرار می‌گیرد و بیشتر تأکید بر پرهیز و ممنوعیت دارد. اما دومین رویکرد «توانمندسازی» کودک و نوجوان است که رویکرد متأخر و موفق جوامع امروزی است.

معصومی با ناموفق خواندن رویکرد «پرهیزگرایانه» افزود: امروزه از نظر تجارب آموزشی، رویکرد «توانمندسازی» مورد توجه جامعه جهانی است. اما پرسشی که پیش روی ما قرار می‌گیرد این است که:

چرا همواره در جوامع ما با ترس به مسائل جنسی نگاه می‌شود؟

چرا همیشه در پاسخ به مباحث جنسی طفره می‌رویم؟

چرا از ارائه پاسخ‌های درست و شفاف دوری می‌کنیم؟

 

 

مسأله و دغدغه اساسی این است که:

هر فرد در هر مقامی باید چگونه مهارت کافی در سواد سلامت جنسی داشته باشد و بر چه مبنایی باید آن را به دیگری انتقال دهد؟

 

«اشتباه نظام تربیتی در این است که در برخورد با مباحث جنسی صورت مسأله را پاک می‌کند و باعث می‌شود اصلاً با مسأله مواجه نشویم» 

این وضعیت در فضای خانواده به عنوان یک مقیاس کوچک و جامعه به عنوان مقیاس بزرگ نیز حاکم است. والدین ما اگر چه در مسائل مربوط به رشد فرزندشان همواره پیگیر هستند و در این باره سخن بسیار می‌گویند اما همین که به مسائل جنسی می‌رسند سکوت اختیار می‌کنند که متاثر از فضای اجتماعی و به نوعی القاء شده است که در این باره نباید سخن گفت.

 

تفاوت نسل‌ها 

در گذشته:

 وقتی یک کودک می‌پرسد چگونه متولد شده است؟

پاسخ‌هایی غیرواقعی از سوی والدین ارائه می‌شد اما نسل ما آن را می‌پذیرفت، اما نسل امروز به مدد تکنولوژی بسیار هوشمند عمل می‌کند و خود از موارد آگاهی دارد، به همین دلیل پاسخ‌های غیرواقعی را نمی‌پذیرد.

بعد جسمی و روانی سالم همواره ضمانت‌نامه افراد است؛ هر فرد سالم (از بعد جسم و روان) ازدواج سالمی خواهد داشت که به تبع آن خانواده سالمی نیز تشکیل می‌دهد. به پیوست آن خانواده سالم نیز منجر به خانواده پایدار خواهد شد.

 

«حوزه فعالیت رفتارشناسی جنسی نشان می‌دهد مدیریت بحران جنسی کودکان باعث می‌شود آنها سالم‌تر و شاداب‌تر بمانند»

در جامعه ایرانی این روند از پایین به بالا تجربه می‌شود. در جامعه ما نخستین کسانی که حساسیت‌هایی را درباره سلامت جنسی جوانان ابراز کردند، پژوهشگران بودند که از این مسأله به عنوان «چالشهای جامعه » یاد کردند. در سال‌های اخیر فعالیت‌هایی در برخی نهادها همچون وزارت بهداشت به صورت مقطعی و جرقه‌هایی در آموزش و پرورش در سطح کلان و موردی انجام گرفته اما تأثیر چندان مطلوب و معناداری نداشته است.

 

« اخیراً وزارت بهداشت و وزارت آموزش و پرورش در رویکردی که از بالا به پایین شکل گرفته، مجموعه کتاب‌هایی را در 12 جلد در خصوص سواد سلامت جنسی تهیه و تدوین کرده‌اند»

آنها درصددند نیاز و ضرورت سلامت جنسی نسل بعد را تأمین کنند. این برنامه آموزشی در تلاش است سلامت جنسی جوانان را در لایه‌های متعدد و در مباحث مختلفی همچون:

-سلامت روان

-رفتارهای پرخطر جنسی

-خویشتن‌داری

-بیماری‌های مقاربتی 

-بارداری

مورد بحث و بررسی قرار دهد.

 

تابوشکنی آموزش‌های سلامت جنسی در مدارس و خانواده‌ها ضروری است

ما باید فرهنگ سالم جنسی را ترویج دهیم که لازمه‌اش ترویج دانش صحیح است.

-ایجاد نگرش مثبت

-مهارت آموزشی متناسب با جنسیت 

-شکست تابوهای جنسی و جنسیتی

از پیشنهادهای ماست. تبیین ضرورت و نقش اهمیت جنسی کودکان و نوجوانان جزو مسائل پایه‌ای و اساسی آموزشی جامعه ما هستند. همچنین مباحث مربوط به توانمندسازی والدین از جمله سناریوهایی است که باید به آن توجه کنیم.

لازم است نظام آموزش و پرورش ما هم به این نتیجه برسد که:

نظام آموزش و پرورش باید چه سناریویی برای ارتقای مهارت سواد سلامت جنسی دانش‌آموزان تهیه و تنظیم کند؟

یکی از مشکلات ما در این حیطه این است که تعریف نداریم و متأثر از آن، دانشی برای گفتن به جامعه خودمان نداریم.

در واقع ما نیازمند دانش بومی مبتنی بر ساختارهای علمی هستیم که پارادایم‌های علمی متقن داشته و در نظام آموزشی قابل اجرا باشد. ما در این زمینه، کم‌کاری کرده‌ایم.


گردآوری:گروه سلامت سیمرغ
seemorgh.com/health
منبع:isna.ir