" ازدواج " ، یکی از پر بحث ترین رابطه های پویا در عصر جدید است. بنا به تحقیقات اخیر و به ویژه در مجله نیویورک تایمز، ازدواج یکی از بهترین تلاشهایی است که شما می توانید برای آغاز یک زندگی انجام دهید . تصور میشود با " ازدواج " تمایل مردم به شاد بودن و بخشیدن محتوای بهتر به زندگیشان ، بخصوص در مورد افرادی که دوره های پراسترسی را در طول زندگی خود تجربه کرده اند بیشتر خواهد شد.
دلیل طلاق ازدواج های امروزی
با اینکه ازدواج می تواند یک تلاش و کوششی باشد که با پاداش فوق العاده ای مثل تشکیل یک خانواده همراه است، اما از طرف دیگر می تواند یک پیچیدگی فوق العاده و مالامال با برخی حرکات سمی و زهرآلود متعدد ( زهرآلود برای رابطه فی مابین ) نیز باشد . در امتداد با این فعل و انفعالات مستقل و متعدد و از طرف دیگر با وجود مسئولیت هایی که زوجها را گرفتار و اسیر می کند، چنین حرکات زهرآلودی می تواند روابط فی ما بین زوجها را تحلیل برده و ضعیف گرداند و در نهایت حتی پایدارترین ازدواج ها را نیز به سمت از هم گسیختگی بکشاند. بر طبق نظر پیتر پیرسون که یکی از تراپیست های مشهور و نیز بنیانگذار کلینیک موسسه زوجین می باشد ، " بیشتر از 60% زوجهایی که نزد او می روند، خودشان را درگیر با چنین حرکاتی یافته اند . " این حرکات واقعآ چه هستند و چگونه خود را ظاهر میسازند ؟
بگذارید نگاهی بیندازیم :
حرکتی همراه با اجتناب از درگیری
در ابتدا فقط به عنوان " اجتناب از درگیری " و به وسیله ترس از موقعیتی شناخته شده بود که در آن، عواقب و احساس سخن گفتن مهمتر از مزایای بالقوه جذاب یک بحث و گفتگو در درون رابطه می باشد.
این حرکت در اغلب اوقات بین یک شریک زندگی مطیع و یک شریک زندگی مسلط و برتری جو بسط پیدا می کند؛ که در آن شریک زندگی مطیع، بتدریج و قدم به قدم شروع می کند به سازگاری، او با افکار و رویاها و خواسته های خود، به منظور حفظ و حمایت از آن چه در گذشته داشته است سرگرم می شود؛ اما همین سازگاری، به عنوان یک حرکت سمی و زهرآگین ،به مرور زمان خودش را از درون هر چیزی نشان خواهد داد. از خرید و انتخاب طراحی داخلی منزل گرفته تا تصمیمات مربوط به جابجایی ها و یا شروع و راه افتادن یک خانواده ( بطور مثال تولد یک نوزاد ) . البته این مسئله الزامآ به این معنی نیست که یکی از شرکای زندگی مشترک، باید دیگری را کنترل کند؛ هر چند با گذشت زمان و هر چه بر عمر روابط بین زوجین افزوده گردد ، مقدار بیشتری از مجموعه ارزشهای غریزی و اصلی فرد سازگار، شروع به پدیدار شدن خواهند کرد .
این مسئله نیز به مرور مکانیسم های عکس العمل متقابل و رفتارهای غریزی را به ارمغان خواهد آورد که در نهایت منجر به ازبین رفتن ارتباطات فی ما بین و سقوط و زوال یک ازدواج خواهد شد .
پس راه چاره چیست ؟
تنها راه پرهیز از این سرنوشت، انتخاب روش " شناخت " به عنوان یک فرآیند تفکیک و تمیز است که در آن هر دو زوجین با تلاش دوطرفه، در مورد ویژگی های شخصیتی خود و نیز شریک زندگی خود ، به یک شناخت مناسب برسند . این روند زوجها را قادر می سازد تا با درک تفاوتهای موجود در رابطه خود و به دلیل توانمند سازی دوطرفه، یک ارتباط مثبت را به جلو ببرند و باعث پیشرفت آن رابطه گردند. از " اجتناب از درگیری " به عنوان یکی از کلیدهای اساسی در علل وقوع طلاق در عصر جدید نام برده می شود . این یک مسیر است که زوجها باید تلاش کنند تا در طی دوران ازدواج خود به سلامت از آن عبور کنند .
مقابله به مثل (یک عمل خصمانه وابسته)
انجام یک عمل خصمانه وابسته یا مقابله به مثل، یکی دیگر از دلایل اولیه در طلاق است . این حرکت بیشتر در زوجهایی اتفاق می افتد که هر دوی آنها دارای ویژگی تسلط و برتری جویی زیادی هستند . در این نوع از رابطه هر دو زوجین در داخل رابطه خود، به دنبال کنترل و فشار بر شریک دیگر خود برای قبول دیدگاهشان هستند . البته بدون گوش کردن به شریک و یا همدردی با دیگری .
یکی از بارزترین تظاهرات این نوع از رابطه، ایجاد و رشد فرهنگ " سرزنش کردن " است که در هر زوج با افراط در زدن اتهامات غیرضروری و گرفتن انگشت اشاره به طرف دیگر برای محکوم کردن وی همراه است . در نتیجه در زوجهایی که جر و بحث بیشتری دارند هر عضو از این دایره بسته " حرکت خصمانه وابسته یا مقابله به مثل " تلاش خواهد کرد تا مشکل را از دیدگاه ذهنی خود ببیند و شریک زندگی خود را مقصر قلمداد کند.
برای این مسئله چه راه حلی وجود دارد ؟
در این مورد یک دیدگاه ناسازگارانه نسبی و غالب وجود دارد. این در واقع شامل مجموعه ای از تصورات ذهنی و یکدنده هر دو شریک زندگی است . این دیدگاه به جای دیدگاه بررسی و آنالیز مشابه قرار می گیرد که در آن هر دو شریک زندگی با هم در مورد اجرای نقشه های زندگی مشترک تصمیم می گیرند.
سازش و مصالحه بین دو طرف کلید و راه حل این روند است، همانگونه که شناخت فردی از تقصیر خود و تآثیر ضربه ای که از طرف هر زوج به رابطه بین یکدیگر زده می شود، حیاتی است . مهم ترین قسمت، این است که زوجین باید یاد بگیرند که اختلافات و مناظره ها و استدلالات را به جای اینکه فقط از یک دیدگاه ذهنی مشاهده کنند، از یک دیدگاه عینی نیز، در نظر بگیرند، همانگونه که هنر گوش کردن، به نظرات کسی که دوستش دارند را نیز باید یاد بگیرند .
کلام آخر : به دلیل اینکه این دو حرکت زهرآگین و در واقع سمی، از جمله رایج ترین دلایل طلاق و مشکلات یک رابطه است و البته برطرف شدنی نیز هست، در نتیجه بسیاری از زوجها تمایل دارند با در نظر گرفتن این دو حرکت و پرهیز از وقوع آن ها بر روی بهبود روابطشان در ازدواج خود کار کنند . برای صرف کردن زمانی برای درک متقابل مجموعه ای از ارزشهای ذاتی و فطری زوج مقابل و درک چشم انداز وی در زندگی ، ارتباط برقرار کردن و تمایل به شنیدن بسیار حیاتی است .
تهیه و ترجمه : گروه سبک زندگی سیمرغ
seemorgh.com/lifestyle
اختصاصی سیمرغ
