قانون های طلایی لوس نشدن بچه ها در خانه مادربزرگ
خانه پدربزرگ و مادربزرگ، بهشتِ موعود بچههاست. در آن جا از قانون و امر و نهی و تنبیه خبری نیست. بچهها در خانه پدربزرگ و مادربزرگ اجازه دارند تا هر وقت دلشان میخواهد تلویزیون نگاه کنند؛ خوراکیهای متنوع بخورند؛ با سر و صدا بازی کنند؛ شیطنت کنند؛ زمین و زمان را بههم بریزند، تکالیفشان را انجام ندهند و هر وقت هم مورد اعتراض والدینشان قرار بگیرند از وجود دو حامیِ قدرتمند بهرهمند خواهند بود. این دریافت توجه و حمایتِ بیش از حد، والدین را نگران لوس بارآمدن بچههایشان میکند. قطعا پدربزرگ و مادربزرگها هرکاری میکنند از روی محبت خالصانهشان است، اما گاهی رفتارشان باعث دوگانگی تربیت بچهها میشود. والدین میگویند بعد از خداحافظی از پدربزرگ و مادربزرگ، مجبور میشوند تمام قوانین و باید و نبایدها و اصول تربیتی را دوباره از اول شروع کنند. آنچه در ادامه میخوانید راهکارهایی است برای مدیریت ارتباط نوهها با پدربزرگ و مادربزرگها.
هفت نکته کلیدی برای جلوگیری از لوس شدن
1 - به بچهها بگویید وقتی در کنار پدربزرگ و مادربزرگ هستند، میتوانند قوانین معمول را تعطیل کنند و از اوقاتشان لذت ببرند؛ اما وقتی به خانه برگشتند، اجرای قوانین مثل همیشه خواهد بود. اگر خیلی دیر به دیر به دیدن والدینتان میروید، اشکالی ندارد کمی از مواضعتان عقبنشینی کنید و خیلی نگران لوس شدن بچهها نباشید.
2 - یکی از موقعیتهایی را که فرزندتان تحت تأثیر حمایت پدر و مادرتان به حرف شما گوش نکردهاست، بررسی کنید. برای مثال نوه و پدربزرگ میخواهند با هم قدم بزنند. شما طبق معمول از فرزندتان میخواهید کرم ضد آفتاب بزند. او که همیشه از این کار متنفر بوده، از موقعیت استفاده میکند و با داد و بیداد از کرم زدن فرار میکند. واکنش پدربزرگ چیست؟ شما نوه را عصبانی کردهاید. پس به فرزندتان میگوید: «بیا بریم، اصلا لازم نیست کرم بزنی!».
3 - بنابراین برای جلوگیری از گیر افتادن در چنین موقعیتهایی، پدر و مادرتان را در جریان قوانینی که برایتان اهمیت زیادی دارد، قرار بدهید؛ البته نه به صورت عیبجویی و انتقاد، بلکه خیلی مودبانه و محترمانه. برای مثال: «پدر! وقتی بچهها را بیرون میبرید، واقعا لذت میبرند و این فرصت برای من هم لذتبخش است. فقط اگر قرار است در آفتاب قدم بزنید، لطفا به صورت بچهها کرم ضد آفتاب بزنید. چون در غیر این صورت پوستشان مشکل پیدا خواهد کرد».
4 - وقتی پدربزرگ و مادربزرگ در جایی هستند که حرفهای شما را میشنوند، قوانین خاص را به بچهها یادآوری کنید. برای مثال: «قبل از شام نمیتونی خوراکی و هلههوله بخوری». مراقب باشید لحنتان کنایهآمیز نباشد، صدایتان را بهصورت غیرعادی بالانبرید تا مطمئن شوید پدر و مادرتان حرفتان را شنیدهاند. شما فقط قرار است یک نکته کوچک را یادآوری کنید.
5 - از سرزنش و محکوم کردن والدینتان خودداری کنید. با این کار آنها تصور میکنند اصول تربیتیشان را زیر سوال بردهاید و محبتشان را درک نکردهاید و ممکن است در برابر شما حالت دفاعی بگیرند. بنابراین مراقب نحوه بیان نظراتتان باشید؛ برای مثال نگویید: «شما همیشه اجازه میدین بچهها خوراکیهای بیارزش بخورن. با این کار بچهها مریض میشن». درعوض میتوانید بگویید: «فکر کنم مصرف زیاد شیرینی برای بچهها خوب نباشه. ممنون میشم اگه کمکم کنید تا بچهها رو به خوراکیهای سالم عادت بدم».
6 - اصولتان را نه به عنوانِ «این رفتار درسته، چون من میگم» بلکه به شکلِ «یک نکته جالب یاد گرفتم» بیان کنید. برای مثال آنچه را که از یک کتاب یا مقاله تربیتی میخوانید یا از یک کارشناس یاد میگیرید، بهصورت یک کشف یا یافته بیان کنید. قوانین تربیتیتان را به پدر و مادرتان دیکته نکنید و بهطور مستقیم از آنها نخواهید به شیوه خاصی رفتار کنند؛ تنها آنها را در جریان چیزهایی که یادگرفتهاید و درست میپندارید، قرار دهید.
7 - یکی دیگر از رفتارهایی که والدین را نگران لوس شدن بچهها میکند، هدیه خریدنهای مکرر پدربزرگ و مادربزرگهاست. این هدیهها گاهی چیزهایی است که بچهها از والدینشان دریافت نکردهاند و به پدر یا مادربزرگ سفارش دادهاند. دلایلتان برای نخریدن بعضی چیزها را برای والدینتان توضیح بدهید. آرام و بامحبت به آنها بگویید بهترین هدیه برای شما و فرزندتان وقت گذراندن با آنهاست؛ بنابراین اگر برای بچهها کتاب بخوانند یا آنها را به گردش ببرند، هدیه فوقالعادهای است. اما اگر دلشان میخواهد حتما برای نوهشان کادو بخرند، صمیمانه بگویید چه هدیههایی مناسب فرزندتان است.
گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
Seemorgh.com/lifestyle
منبع : khorasannews.com