دعا می کنم که اوباما تمام کلمات خود را با دقت انتخاب کند و البته لبخند را هم فراموش نکند...
 
 


 

استفان والت
نمی دانم باراک اوباما و هو جین تائو در دیدار آخر هفته در گوش هم چه چیزهایی را زمزمه خواهند کرد. اما با توجه به بحث هایی که این هفته در ویتنام داشتم گمان می کنم که بدانم آقای اوباما چه چیزهایی را نباید به هو جین تائو بگوید.

در تمامی جلسات بحث و بررسی که داشتم یک مساله بیش از سایرین اسباب نگرانی تحلیل گران را برانگیخته بود : توافق پکن و واشنگتن برای رسیدن به مالکیت مشترک جهانی . مالکیت مشترکی که به بهای زیرپا له شدن سایر قدرت های ضعیف تر باشد . همگان گمان می کنند که ایالات متحده می رود تا با چین وارد تعامل شود. این تعامل بدان معناست که واشنگتن دستان پکن را در منطقه باز می گذارد و در ازای آن در سایر حوزه ها از همین آقای هو جین تائو امتیاز می گیرد.

البته من در تمام سخنرانی هایم در ویتنام تلاش کردم به مخاطبانم بفهمانم که احتمال همراهی چین با آمریکا در این حوزه بسیار ناچیز است. عقل حکم می کند که دو دولتی که هر دو از ابرقدرت های اقتصادی و سیاسی هستند، مانند دو قطب همنام اهن ربا باشند که هم را دفع می کنند و نه جذب. این دو قدرت همواره به سختی وجوه مشترکی برای همکاری می یابند. بخصوص در حوزه امنیت ملی که شانس این همکاری تقریبا صفر است . هیچ گاه دو ابرقدرت در یک ظرف معامله نمی گنجند چرا که همواره یکی نگران است که سهم بیشتر و بهتر به دیگری برسد.

مشکل اصلی در اینجاست که هم چین و هم ایالات متحده این استعداد را دارند که این نشست را به موفقیتی تمام عیار تبدیل کنند البته در ظاهر. هر دو رئیس جمهور می توانند نقابی بر چهره بزنند و با همین نقاب مشکلات را حداقلی نشان دهند.علاوه بر این همسایگان چین به نوعی در مواجهه با این کشور دمدمی مزاج برخورد می کنند: نمی خواهند و نمی توانند تحت سلطه چین قرار بگیرند و البته همزمان نمی خواهند شاهد جنگ سرد در بیخ گوش دیوار خود هم باشند. همین دلایل برای پکن و واشنگتن کافی است تا نهایت دقت را در رفتارهای خود داشته باشند که البته این مساله ناقض علم هر دو طرف به تفاوت ها نیست. همین مسائل در حقیقت وسوسه هایی هستند برای باراک اوباما تا در خصوص بسیاری از مسائل مورد اختلاف در مواجهه با هو جین تائو سکوت کند. یکی از این مسائل هم ادعاهای چین در خصوص حد و مرزهای این کشور است .

بنابراین باراک اوباما باید مراقب باشد. اوباما همواره در طول این سالها به گونه ای برخورد کرده که همگان وی را یک میانجی می دانند. وی به صراحت از عبور کردن از خطوط قرمز سرباز می زند و تمام حواس خود را بر دستاوردها جلب می کند و نه اختلاف ها. تمام این دلایل کافی است تا اوباما از توسل به زبان تند و تیز هم حذر کند و به قول هیلاری کلینتون تمام همت دو طرف بر عملی کردن سخنان رد و بدل شده متمرکز باشد و نه بر شعار دادن های بی فایده. اگر در این نشست دو طرف بتوانند در خصوص مشاجره ارزی ، پرونده هسته ای کره شمالی و تغییرات جوی به حدی از تفاهم برسند باید این نشست را موفقیت آمیز خواند.

البته آقای اوباما باید مراقب باشد که در فضای امتیاز دادن صرف و سر خم کردن در برابر هو جین تائو قرار نگیرد. باید مراقب رفتارهای خود باشد تا این تعبیر پیش نیاید که دو ابرقدرت در مهمانی شامی با هم جهان را میان خود قسمت می کنند. مردم در آسیای جنوب شرقی با دقت این نشست را بالا و پایین می کنند. به دقت به موضوعاتی گوش می دهند که مطرح می شود و البته نقدهایی که احتمالا تا نوک زبان باراک اوباما می آید اما به مصلحت فروخورده می شود.

البته به یاد داشته باشد که این نشست تنها و تنها یک دیدار ساده است. مهم نیست که دو طرف چه چیزهایی به هم می گویند و چه حرف هایی را پنهان می کنند. نتیجه این نشست نمی تواند در سطحی کلان گویای رابطه میان ایالات متحده و چین باشد . اشتباه بزرگ، خلق انتظارهای خارج از واقع از تنها یک نشست ساده است. با این همه دعا می کنم که اوباما تمام کلمات خود را با دقت انتخاب کند و البته لخند را هم فراموش نکند.

 
 
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:khabaronline.ir