به گزارش خبرگزاري فارس، محمد البرادعي در گزارش خود همچنين با اشاره به هفت بار بازرسي اعلام نشده از نطنز تاكيد كرد: نرخ گاز تزريق شده در اين مركز پايينتر از مقدار پيشبيني شده براي طراحي چنين تاسيساتي بوده است.
متن كامل اين گزارش كه ساعاتي پيش از سوي "محمد البرادعي"، مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در مقر اين آژانس در وين منتشر شد به شرح زير است:
اجراي توافقنامه پادمان ان.پي.تي و مفاد مرتبط در قطعنامههاي 1737 و 1747 شوراي امنيت سازمان ملل در جمهوري اسلامي ايران
*گزارش مدير كل آژانس:
1- در 30 اوت 2007 مدير كل آژانس به شوراي حكام درباره اجراي توافقنامه پادمانهاي ان.پي.تي و مفاد مرتبط با قطعنامههاي (2006) 1737 و (2007) 1747 شوراي امنيت سازمان ملل در جمهوري اسلامي ايران ارائه كرد. (GOV/2007/48 و Corr.1). اين گزارش دربردارنده تحولات مربوطه از آن تاريخ به بعد است.
A- اجراي طرح كاري درباره مسائل باقيمانده
2- در 21 اوت 2007 دبيرخانه و ايران به تفاهمات لازم درباره يك طرح كاري براي حل مسائل باقيمانده، مسئله اجراي پادمانها دست يافتند (gov/2007/48 و پيوستها). از گزارش پيشين تاكنون پيشرفتهاي زير در اجراي طرح كاري حاصل شده است.
A.1) سانتريفيوژهاي P1 وP2
3- شرح وقايع فعاليتها از زمان گزارش قبلي تاكنون به شرح زير است:
* در 31 اوت 2007 آژانس به صورت كتبي سوالات خود را درباره سوالات باقيمانده مربوط به برنامه غنيسازي اورانيوم با استفاده از سانتريفيوژهاي P1 وP2 در اختيار ايران قرار داد.
* در 24 و 25 سپتامبر 2007 نشستي در تهران ميان آژانس و مقامات ايراني براي روشن ساختن سوالاتي كه در اختيار ايران قرار گرفته برگزار شد.
* از 9 الي 11 اكتبر 2007 نشست ديگري در تهران ميان آژانس و مقامات ايران برگزار شد كه در آن ايران پاسخهاي شفاهي لازم را به سوالات مطرح كرد و آژانس درخواست كرد توضيحات و تشريح و توضيح اضافي ارائه شود.
* در 15 اكتبر 2007 آژانس پاسخهاي اوليه مكتوب را درباره سوالات خويش دريافت كرد.
* از 20 الي 24 اكتبر تيم فني از سوي آژانس به تهران سفر كرد تا جزئيات پاسخها را بررسي كرده و مستندسازي آن را انجام دهد و با مقامات دخيل در برنامه غنيسازي اورانيوم P1 وP2 مصاحبه كند.
* از 29 اكتبر تا اول نوامبر 2007 آژانس مباحثه با مقامات ايراني درباره برنامه غنيسازي سانتريفيوژي را ادامه داد. ايران اسناد اضافي حمايت كننده و توضيحات مكتوب را به آژانس ارائه كرد و با مقامات ايراني دخيل در فعاليتهاي هستهاي ايران در دهه 1980 و 1990 مصاحبه كرده و مباحثه انجام داد.
* در 5 و 12 نوامبر 2007 ايران به صورت مكتوب پاسخ خود را به سوالات آژانس درباره برنامه غنيسازي اورانيومP1 وP2 ارايه كرد.
A.1.1) دستيابي به تاسيسات چرخه سوخت و فناوري 1972 الي 1995
4- بنا بر اعلام ايران، سازمان انرژي اتمي ايران در سالهاي اوليه خود قراردادهايي با نهادهاي مرتبط فرانسوي، آلماني، انگليسي و آمريكايي منعقد كرد كه به آن امكان دستيابي به برق هستهاي، خدمات گسترده مربوط به چرخه سوخت هستهاي فراهم ميكرد اما پس از انقلاب ايران در سال 1979 اين قراردادها كه جمعاً به ارزش 10 ميليارد دلار بوده، محقق نشد.
ايران اعلام كرد در يكي از اين قراردادها كه در سال 1976 امضا شده بود براي توسعه مركز آزمايشي غنيسازي ليزري1 بود. مقامات ارشد ايراني اعلام كردند كه در اواسط دهه 1980 ايران همكاري با بسياري از كشورها براي احياي برنامه هستهاي خود آغاز كرد تا نيازهاي فزآينده خود را به انرژي تامين كند. با توجه به سرمايهگذاريهايي كه تاكنون صورت گرفته است، ايران اعلام كرد كه تلاشهايش را بر تكميل نيروگاه هستهاي بوشهر متمركز كرده، در ميان اين امور همكاري با نهادهاي آرژانتين، فرانسه، آلمان، اسپانيا انجام شد كه موفقيتي به همراه نداشت. در آن زمان ايران همچنين تلاشها براي دستيابي به راكتور تحقيقاتي از آرژانتين، چين، هند و شوروي را آغاز كرد اما بينتيجه بود.
ايران اعلام كرد در يكي از اين قراردادها كه در سال 1976 امضا شده بود براي توسعه مركز آزمايشي غنيسازي ليزري1 بود. مقامات ارشد ايراني اعلام كردند كه در اواسط دهه 1980 ايران همكاري با بسياري از كشورها براي احياي برنامه هستهاي خود آغاز كرد تا نيازهاي فزآينده خود را به انرژي تامين كند. با توجه به سرمايهگذاريهايي كه تاكنون صورت گرفته است، ايران اعلام كرد كه تلاشهايش را بر تكميل نيروگاه هستهاي بوشهر متمركز كرده، در ميان اين امور همكاري با نهادهاي آرژانتين، فرانسه، آلمان، اسپانيا انجام شد كه موفقيتي به همراه نداشت. در آن زمان ايران همچنين تلاشها براي دستيابي به راكتور تحقيقاتي از آرژانتين، چين، هند و شوروي را آغاز كرد اما بينتيجه بود.
5- ايران به موازات اين فعاليتهاي مربوط به نيروگاه هستهاي كار ساخت زيرساختهاي مرتبط را آغاز كرد و اين كار با استفاده از تاسيس مركز فناوري هستهاي اصفهان و كرج انجام شد. به هر حال بخشي از فناوري تبديل اورانيوم از يكي از طرفهاي چيني به دست آمده است و ايران قادر نبوده كه به ديگر تاسيسات مربوط به چرخه سوخت هستهاي و يا ديگر فناوريها از خارج دست پيدا كند. در نتيجه بنا به گفته ايران در اواسط دهه 1980 تصميم گرفته شد كه فناوري غنيسازي اورانيوم از طريق بازار سياه تامين شود.
6- آژانس براي ارزيابي توضيحات ارائه شده از سوي ايران مباحثاتي را با مقامات كنوني و پيشين ارشد ايران انجام داد. آژانس همچنين اسنادي كه در حمايت از اين امر ارائه شد از جمله قانون ايران، تماسها با شركت هاي خارجي، توافقات با ديگر كشورها و مراكز هستهاي را بررسي كرد.
7- با توجه به تاريخچه طولاني و پيچيدگي برنامه و ماهيت دو منظوره فناوري غنيسازي، آژانس در موقعيتي نيست كه بر اساس اطلاعاتي كه هم اكنون در دسترس است به جمعبندي درباره ماهيت اصلي بخشهاي برنامه هستهاي ايران برسد. گذشته از اين ممكن است تمركز اصلي بر اين سوال متمركز شود حتي اگر ديگر جنبه هاي طرح كاري مورد بررسي قرار گيرد و زماني كه آژانس بتواند كامل شدن اظهارات ايران را راستي آزمايش كند.
A.1.2) دستيابي به فناوري سانتريفيوژ P1
پيشنهاد مربوط به سال 1987
8- همانگونه كه پيش از اين به شوراي حكام گزارش شد (gov/2005/67 پاراگراف 14 الي 15) ايران در ژانويه 2005 به آژانس نسخهاي از سند يك صفحه اي دست نويسي را ارائه كرد كه نشان دهنده پيشنهاد به ايران درباره قطعات خاص بود كه از سوي واسطهاي خارجي در سال 1987 به ايران ارائه شده بود. ايران در سال 2005 اينگونه مطرح كرد كه اين سند اسناد باقيمانده مربوط به دامنه و محتواي پيشنهاد 1987 بود. در 9 اكتبر 2007 نسخهاي از سندي در اختيار آژانس قرار گرفت كه بخشهاي خاصي از اين سند نشان دهنده اين امر بود كه اين سند به سال 1987 مربوط ميشود اما منشاء اين سند هنوز مشخص نشده است.
8- همانگونه كه پيش از اين به شوراي حكام گزارش شد (gov/2005/67 پاراگراف 14 الي 15) ايران در ژانويه 2005 به آژانس نسخهاي از سند يك صفحه اي دست نويسي را ارائه كرد كه نشان دهنده پيشنهاد به ايران درباره قطعات خاص بود كه از سوي واسطهاي خارجي در سال 1987 به ايران ارائه شده بود. ايران در سال 2005 اينگونه مطرح كرد كه اين سند اسناد باقيمانده مربوط به دامنه و محتواي پيشنهاد 1987 بود. در 9 اكتبر 2007 نسخهاي از سندي در اختيار آژانس قرار گرفت كه بخشهاي خاصي از اين سند نشان دهنده اين امر بود كه اين سند به سال 1987 مربوط ميشود اما منشاء اين سند هنوز مشخص نشده است.
9- در 5 نوامبر 2007 ايران به آژانس، شرح وقايع به روز شده از نشستهاي ميان ايران و شبكه تامين كننده بين سالهاي 1986 الي 1987 برگزار شده بود، ارائه كرد. ايران تاكيد كرد كه تنها برخي از اعضاي دو سانتريفيوژ جدا شده بعلاوه نقشهها و طراحيهاي مرتبط با آن در سال 1987 از سوي اين شبكه در اختيار ايران قرار گرفت. ايران بار ديگر تاكيد كرده به ريختهگري اورانيوم و فناوري و تجهيزات تبديل مجدد از اين شبكه دست نيافته است. همچنين تقاضايي براي ارائه سند 15 صفحهاي كه در آن روند توليد uf6 به فلز اورانيوم و ريختهگري آن به نيمكره توضيح داده شده، مطرح نكرده است. (gov/2005/87 پاراگراف 6). اين نكات در بخش A.3 زير آمده است.
10- به گفته ايران، تصميم براي دستيابي به فناوري سانتريفيوژي توسط رئيس سازمان انرژي اتمي ايران گرفته شد و از سوي نخستوزير وقت مورد تاييد قرار گرفت. در پاسخ به درخواست آژانس درباره اسناد احتمالي مربوط به پيشنهاد 1987، ايران در 8 نوامبر 2007 نسخهاي از مكاتبات محرمانه رئيس سازمان انرژي اتمي ايران را به نخستوزير ارائه كرد كه به 28 فوريه 1987 مربوط ميشد كه در آن تائيد نخستوزير نيز درج شده است كه به 5 مارس 1987 باز ميگردد. رئيس آژانس هستهاي ايران در مكاتبات خود اعلام كرد كه فعاليتها بايد كاملاً محرمانه بماند.
ايران در پاسخ به درخواست آژانس درباره اين كه آيا در اين برنامه نهاد نظامي شركت داشته يا خير، اعلام كرد كه هيچ نهادي به جز سازمان انرژي اتمي ايران در روند تصميمسازي و يا اجراي برنامه غنيسازي سانتريفيوژي دخيل نبودهاند.
ايران در پاسخ به درخواست آژانس درباره اين كه آيا در اين برنامه نهاد نظامي شركت داشته يا خير، اعلام كرد كه هيچ نهادي به جز سازمان انرژي اتمي ايران در روند تصميمسازي و يا اجراي برنامه غنيسازي سانتريفيوژي دخيل نبودهاند.
11- بر اساس مصاحبهها و مقامات در دسترس ايراني و اعضاي گروه تامين كننده قطعات، اسناد محدودي از سوي ايران ارائه شد و اطلاعات تكميلي از طريق تحقيقات مستقل آژانس به دست آمد. آژانس به اين جمع بندي رسيد كه بيانيههاي ايران مطابق با ديگر اطلاعاتي است كه درباره دستيابي اين كشور به فناوري سانتريفيوژ P1 در سال 1987 ارائه شده است.
تحقيق و توسعه ابتدايي
12- ايران اعلام كرد در طول مرحله اول تحقيقات و توسعه P1 در سال 1987 الي 1993 اين كشور تنها منابع مالي و انساني اندك و محدودي (سه محقق) بر اين پروژه گماشت. بنا به گفته ايران، تاكيد اصلي بر درك عملكرد سانتريفيوژها و سرهم كردن آنها و توليد داخلي اين قطعات بود. ايران همچنين اعلام كرد كه در طول اين دوره كار تحقيق و توسعه تنها توسط سازمان انرژي اتمي و بدون حمايت دانشگاههاي و مركز تحقيقات فيزيك PHRC انجام شد. بنا بر اعلام ايران، هيچ تماسي در طول اين دوره با شبكه تامين كننده به منظور يافتن راهكار حل مشكلات فني كه ايرانيها با آن مواجه شده بودند،گرفته نشد.
13- توضيحات ايران درباره اين مرحله تحقيق و توسعه در تضاد با يافتههاي آژانس نيست. يافتههايي كه بر اساس مصاحبههاي صورت گرفته با مقامات در دسترس ايراني و اعضاي شبكه تامين هستهاي و يا اسناد ارائه شده از سوي ايران و يا اطلاعات تكميلي كسب شده در هنگام تحقيقات آژانس به دست آمده است. به هر حال نقش دانشگاه فني در آلودگي مواد اورانيومي بايد همچنان مورد بررسي قرار گيرد مراجعه شود به بخش A.2
14- همانگونه كه پيش از اين به شوراي حكام گزارش شد(GOV/2006/15 پاراگراف 15). بيانيههايي كه از سوي ايران و اعضاي مهم شبكه مذكور درباره اتفاقات و تحولات تا اواسط دهه 1990 ارائه شده در تضاد با هم بودهاند. در نشستهايي كه در اكتبر 2007 برگزار شد ايران شرح وقايع مربوط به تحولات 1993 الي 1999 را در اختيار آژانس قرار داد اين امر مويد جزئيات مربوط به اين ديدارها، شركتكنندگان و تحويل قطعات P1 از سوي اين شبكه در طول اين دوره بود.
15- ايران بار ديگر اعلام كرد در سال 1993 اين شبكه تامين كننده، بنابر ابتكار عمل خود به يكي از شركتهاي ايراني تماس برقرار كرد و پيشنهاد فروش فناوري غنيسازي را ارائه كرد. اين پيشنهاد به اطلاع رئيس سازمان برنامه و بودجه ايران رسيد كه يكي از اعضاي شوراي انرژي اتمي ايران نيز بود. سازمان انرژي اتمي ايران بعدها اين پيشنهاد را پيگيري كرد (GOV/2005/67 پاراگراف 67)
16- آژانس تاكنون قادر نبوده است كه بيانيه ايران را درباره اين كه شبكه مذكور اولين بار اين پيشنهاد را مطرح كرد، تصديق كند. اطلاعات ارائه شده از سوي ايران درباره نشستهاي فني و تحويل قطعات پس از سال 1993 مطابق با اطلاعاتي است كه آژانس با برخي از اعضاي شبكه صورت داده است. بر اساس مصاحبه هايي كه با مقامات ليبي و اعضاي شبكه شده و اطلاعاتي كه از ديگر منابع به دست ان.پي.تي رسيده آژانس به اين جمع بندي رسيده است كه بيشتر موارد و اقلام مرتبط با پيشنهاد 1993 در ابتدا از سوي جمهوري عربي ليبي ارائه شده بود و در حقيقت در ميان 1994 الي 1996 به ايران تحويل داده شد.
17- ايران اعلام كرد در طول 1993 الي 1999 هنوز در توليد قطعات P1 و ساخت سانتريفيوژهاي P1مناسب و كارآمد با مشكلات فني مواجه بوده است. ايران گفته تنها عده اندكي از منابع انساني تا سال 1997 بر اين پروژه كار ميكردند و حدود 1998 مطالعات اضافي تئوريك و تجربي از سوي دانشگاه اميركبير انجام شد. توضيحات ايران در اين رابطه توسط مسئولات فني مطرح شده از سوي كاركنان سازمان انرژي اتمي با اطلاعات تكميلي در دسترس آژانس مورد تصديق قرار گرفته است.
18- ايران اعلام كرد كه با موفقيت سانتريفيوژهاي P1 را در اواخر دهه 1990 آزمايش كرد و تصميم گرفته شد كه تحقيقات گستردهتر در زمينه تحقيق و توسعه و در نهايت يك مركز غنيسازي صورت گيرد. ايران اعلام كرده براي رسيدن به اين هدف مكانهايي را در هشتگرد كرج، نطنز و اصفهان قبل از تصميم براي ساخت مركز غنيسازي نطنز مد نظر قرار داد. در طول اين مدت، فعاليتهاي مربوط به تامين مواد تشديد شد و تجهيزات خلاء بعلاوه مواد خام لازم مانند فولادهاي سخت و آلومينيوم با دوام بالا از خارج تامين شد. ايران نام، مكان و فعاليتهاي كارگاههاي دخيل در توليد داخلي قطعات سانتريفيوژي را در اختيار قرار داد كه بيشتر آنها تحت مالكيت سازمانهاي صنايع نظامي بوده است (GOV/2004/11). اطلاعاتي كه از سوي ايران درباره زمانبندي اين خريدها و مقدار آنها ارائه شده با يافتههاي آژانس مطابقت دارد.
A.1.3) دستيابي به فناوري سانتريفيوژي P2
19- ايران اعلام كرده كه به منظور جبران كيفيت كم قطعات سانتريفيوژ P1 كه از سوي اين شبكه قاچاق تامين شده بود، اين شبكه ايران در نشستي كه در سال 1996 در دبي برگزار شد، نقشههاي كامل مربوط به سانتريفيوژ P2 را در اختيار قرار داد. اين توضيحات در مصاحبه اعضاي مهم شبكه مذكور با آژانس مورد تاييد قرار گرفته است.
19- ايران اعلام كرده كه به منظور جبران كيفيت كم قطعات سانتريفيوژ P1 كه از سوي اين شبكه قاچاق تامين شده بود، اين شبكه ايران در نشستي كه در سال 1996 در دبي برگزار شد، نقشههاي كامل مربوط به سانتريفيوژ P2 را در اختيار قرار داد. اين توضيحات در مصاحبه اعضاي مهم شبكه مذكور با آژانس مورد تاييد قرار گرفته است.
20- ايران مجدداً تاكيد كرده كه با وجود آن كه نقشهها در سال 1996 به دست آن رسيده است، اما تا اوايل سال 2002 هيچگونه فعاليتي بر سانتريفيوژهاي P2 انجام نداد. بنا بر اعلام مدير ارشد كنوني و پيشين سازمان انرژي اتمي ايران، اين كشور هنوز به تواناييهاي فني و قابليتهاي خاص براي رسيدن به توانايي ساخت اين قطعات در طول اين مدت دست نيافته است.
آژانس اطلاعات موثقي در دست ندارد كه نشان دهنده دستيابي عملي ايران به سانتريفيوژهاي P2 و يا قطعات آن در طول اين مدت زماني باشد. (نشانه اوليهاي كه بتواند اين امر را مورد تاييد قرار دهد در دسترس نيست. GOV/2006/15 پاراگراف 18.)
آژانس اطلاعات موثقي در دست ندارد كه نشان دهنده دستيابي عملي ايران به سانتريفيوژهاي P2 و يا قطعات آن در طول اين مدت زماني باشد. (نشانه اوليهاي كه بتواند اين امر را مورد تاييد قرار دهد در دسترس نيست. GOV/2006/15 پاراگراف 18.)
21- در سال 2002 سازمان انرژي اتمي قراردادي با يك شركت خصوصي براي ساخت نوع تغييريافته P2 منعقد كرد GOV/2004/11. در 5 نوامبر 2007 آژانس نسخهاي از اين قرارداد را به دست آورد كه محتويات آن با مصاحبههاي اوليه با مالك شركت مطابقت داشته است. وي هماكنون براي مصاحبه در دسترس نبوده است. اين قرارداد در مارس 2003 خاتمه يافت اما مالك شركت اعلام كرده كه وي تا ژوئن 2003 بر روي طرح خود كار ميكرده است.
22- مالك شركت در مصاحبههاي اوليه اعلام كرده كه وي قادر بوده كه همه مواد خام و مقدار اندكي از اقدام را به جز روغنها، حاملها و مگنتها را از منابع داخلي تامين كند. اين توضيحات مطابق با اطلاعاتي است كه هماكنون در اختيار آژانس است. مالك عنوان كرده كه 150 مگنت و مشخصات P2 را به دست آورد و تلاش كرد كه مگنتهاي ديگر را سازمان انرژي اتمي به دست آورد اما اين تلاش ناكام ماند. اين اظهارات نيز با اطلاعاتي كه تحقيقات آژانس نشان داده مطابقت دارد. ايران تصديق كرده كه پروانههاي تركيبي سانتريفيوژ P2 در كارگاهي در سازمان صنايع دفاع ساخته شد GOV/2004/34 پاراگراف 22.
23- با توجه به فعاليتهايي كه بازرسان آژانس در سال 2004 در كارگاه P2 انجام دادند و بررسي قرارداد مالك شركت، گزارشهاي پيشرفت كار و كتابچه ها و اطلاعات در دسترس درباره اقلام درخواستي، آژانس به اين جمعبندي رسده است، توضيحات ايران درباره محتواي فعاليتهاي تحقيق و توسعه P2 ايران با يافتههاي آژانس مطابقت دارد. نمونه برداري محيطي از مراكز تحقيق و توسعه و تجهيزات نيز نشان داده مواد هستهاي در اين آزمايشات به كار گرفته نشده است.
A.2) منشاء آلودگي
24- در 15 سپتامبر 2007، آژانس به ايران سوالات مكتوب را در ارتباط با منبع آلودگي اورانيوم در دانشگاه فني ارايه كرد و درخواست كرد اسناد مربوط و اشخاص فراهم آيد بعلاوه اين كه تجهيزات و مكان مربوطه معرفي شده و نمونهبرداري لازم صورت گيرد. سوالات درباره منشاء آلودگي به مواد اورانيوم در دستگاهها GOV/2006/53، ماهيت تجهيزات، كاربرد تجهيزات و نام و نقش افراد و نهادهاي دخيل از جمله مركز PHRC بوده است. بنا بر طرح كاري، ايران بايد پاسخ به سوالات و دسترسيها لازم را تا هفتههاي آينده فراهم كند.
A.3) اسناد فلز اورانيوم
25- در 8 نوامبر 2007، آژانس نسخهاي از سند 15 صفحهاي را كه نشان دهنده روند و طرز كاهش UF6به فلز اورانيوم و ريختهگري آن به نيمكره بود، دريافت كرد. ايران تاكيد كرد كه اين اسناد همزمان با اسنادي پي1 در سال 1987 دريافت شده بود. آژانس اين سند را با پاكستان به اشتراك گذاشت كه كشور مبدأ محسوب ميشده است و خواستار اطلاعات بيشتر شد. ايران اعلام كرده كه واحدهاي تبديل مجدد با تجهيزات ريختهگيري كه در سند يك صفحهاي 1987 ارايه شده را از اين شبكه طلب نكرده است. صرفنظر از تجهيزات تبديل UF4 به فلز اورانيوم در مركز تحقيقات هسته اي تهران (GOV/2004/60 پاراگراف 2 و پيوست 2)، آژانس هيچ نشانهاي دال بر تبديل UF6 و فعاليتهاي ريختهگري در ايران مشاهده نكرده است. بايد به هر حال توجه داشت كه ايران در پرسشنامهاي كه مربوط به مركز تبديل اورانيوم درباره طراحي ارايه شد (GOV/2003/75 پيوست 1 و پاراگراف 3) از ميزان اندك تبديل UF6به فلز اورانيوم خبر داده است. همانگونه كه بازرسيهاي آژانس نشان داده است اين خط راهاندازي نشده است.
A.4) پلوتونيوم 210
26- در 15 سپتامبر 2007، آژانس سوالاتي به صورت مكتوب به ايران درباره فعاليتهاي ايران در زمينه پلوتونيوم ارايه كرد و درخواست كرد كه به اسناد و اشخاص مربوطه و تجهيزات مرتبط دسترسي پيدا كند. سوال موجود درباره دامنه و اهداف مطالعات مربوط به پلوتونيوم 210 بود (GOV/2004/11 پاراگراف 28). همچنين اين سوال مطرح بود كه آيا ايران ماده بيسموت از خارج به دست آورده و تلاش براي مطالعات تئوريك و يا تحقيق و توسعه در ايران انجام شده است يا خير. بنا بر اين طرح كاري ايران بايد پاسخ مربوط به سوالات و درخواست براي دسترسي به افراد را تا چند هفته آتي ارايه كند.
A.5) معدن گچين
27- در 15 سپتامبر 2007 آژانس سوالاتي را به صورت مكتوب به ارايه درباره معدن گچين ارايه كرد و درخواست كرد كه به اسناد، اشخاص و تجهيزات مربوطه دسترسي پيدا شود. سوالات درباره مالكيت منطقه معدن و آسياب آن بود و اين كه چرا چنين فعاليتهايي در اين مكان انجام شده در حالي كه در ديگر اماكن زيرساختهاي مناسب وجود داشته و چرا فعاليتهاي سازمان انرژي اتمي در اين معدن در سال 1993 متوقف شده بود (GOV/2005/67). ايران بر اساس طرح كاري بايد پاسخهايي به اين سوالات و درخواستهاي مربوطه را تا چند هفته ديگر ارايه كند.
A.6) مطالعات مشكوك
28- آژانس از ايران خواست تا در اسرع وقت درباره مطالعات مشكوكي كه درباره تبديل دياكسيد اورانيوم به UF4 (پروژه نمك سبز) انجام گرفته توضيح دهد، همچنين درباره آزمايش مواد بسيار انفجاري و طراحي دستگاه حمل كلاهك موشك توضيح دهد (GOV/2006/15 پاراگراف 38 الي 39). بنا بر طرح كاري، ايران بايد به اين موضوعات در چندهفته آينده پاسخ دهد. در همين حال، آژانس مشغول كار بر ترتيبات لازم براي به مشاركت گذاشتن اسنادي با ايران است كه از سوي طرف ثالث درباره مطالعات مشكوك مذكور در اختيار آژانس قرار گرفته شده است.
A.7) تسهيلات مربوط به مركز غنيسازي سوخت نطنز
29- در 17 و 18 سپتامبر 2007 تيم فني از آژانس با مقامات ايران درباره جزئيات پيشنويس توافقات درباره دستيابي به تسهيلات جديد براي مركز غنيسازي سوخت نطنز FEP نشستهايي برگزار كرد. مباحثات ديگري كه از 20 الي24 سپتامبر انجام شد به لازم الاجرا شدن اين تسهيلات در 30 ستپامبر 2007 منجر شد.
B) فعاليتهاي كنوني مربوط به غنيسازي اورانيوم
30-در 3 نوامبر 2007 آژانس تاييد كرد كه ايران نصب 18 آبشار 164 سانتريفيوژي را در مركز غنيسازي سوخت نطنز تكميل كرده و UF6 به اين 18 آبشار تزريق شده است. تاسيسات و تجهيزاتي در ديگر مراكز به جز مركزي اين 18 آبشار نصب نشده است. كار بر زيرساختهاي نصب، تزريق و خروجي اين سيستم ادامه دارد.
31- از فوريه 2007، ايران حدود 1240 كيلوگرم گاز UF6را به آبشارهاي موجود در مركز نطنز تزريق كرده است. نرخ تزريق شده پايينتر از مقدار پيشبيني شده براي تاسيساتي با اين طراحي بود. ضمن اين كه ايران اعلام كرده است كه به غنيسازي 8/4 درصد از اورانيوم 235 در مركز نطنز دست يافته است. بالاترين غنيسازي اندازهگيري شده در اين مركز با توجه به نمونهبرداريهاي برگرفته از اجزاي آبشار و تجهيزات مربوطه كه آژانس برداشته برابر با 4 درصد بوده است. حسابرسي جزئي مواد هستهاي در صورتبرداري سالانهاي انجام خواهد شد كه قرار است 16 الي 19 دسامبر 2007 انجام شود. از مارس 2007، در مجموع هفت بازرسي اعلام نشده از مركز نطنز صورت گرفت.
32- از اوت 2007 ايران به آزمايش دستگاههاي واحد سانتريفيوژي ادامه داده است. آبشار 10 و 20 و يك آبشار 164 سانتريفيوي در مركز غنيسازي آزمايشي سوخت PFEP آزمايش شد. بين 23 ژوئيه و 22 اكتبر 2007، ايران 5 كيلو گاز UF6 به دستگاه واحد تزريق كرد و ماده هستهاي به آبشارها تزريق نشده است. از 15 الي 18 سپتامبر 2007 آژانس صورت برداري از مركز غنيسازي آزمايشي سوخت را انجام داد. اگر چه نتايج برخي از اين نمونهها معلوم نيست اما ارزيابي موقت آژانس تاييد كننده مقداري بود كه ايران اعلام كرده است.
33- گزارشهاي متعدد رسانهاي درباره بيانيههاي مقامات ارشد ايران در ارتباط با تحقيقات و توسعه و آزمايش سانتريفيوژهاي پي 2 مطرح شده است (GOV/2006/27 پاراگراف 14). در تماسي كه آژانس در 8 نوامبر 2007 برقرار كرد ايران در اين باره نوشت كه ايران بطور داوطلبانه به آژانس درباره وضعيت آزمايش مكانيكي بدون تزريق گاز UF6 از نسل جديد سانتريفيوژها گزارش داده است. ايران افزود كه موافقت كرده مبادلات اطلاعات مربوط به نسل جديد سانتريفيوژها را ارايه كند و در دسامبر 2007 با آژانس بحث خواهد شد.
C) فعاليتهاي بازفرآوري
34- آژانس بررسي خود از استفاده و ساخت سلولهاي داغ در راكتور تحقيقاتي تهران (TTR)، تاسيسات توليد راديوايزوتوپهاي مولبيدن، يد، و زنون (تاسيسات MIX) و راكتور تحقيقات اتمي ايران(IR-40) را از طريق بازرسيها و راستيآزمايي اطلاعات مربوط به طراحي ادامه داده است.
هيچ نشانهاي مبني بر بازفراوري جاري مرتبط با فعاليتها در آن تاسيسات يافت نشد.
هيچ نشانهاي مبني بر بازفراوري جاري مرتبط با فعاليتها در آن تاسيسات يافت نشد.
D) پروژههاي مربوط به راكتور آب سنگين
35-آژانس در تاريخ 11نوامبر2007 راستيآزمايي اطلاعات مربوط به طراحي را در راكتور تحقيقات اتمي ايران (IR-40) به انجام رساند و متوجه شد كه ساخت تاسيسات ادامه دارد. تصاوير ماهوارهاي حاكي از اين است كه مركز آب سنگين در حال كار است.
آژانس بايد بر روي تصاوير ماهوارهاي اين مركز تكيه كند زيرا آژانس دسترسي عادي به آن را بخاطر اجرا نشدن پروتكل الحاقي در اختيار نداشته است.
35-آژانس در تاريخ 11نوامبر2007 راستيآزمايي اطلاعات مربوط به طراحي را در راكتور تحقيقات اتمي ايران (IR-40) به انجام رساند و متوجه شد كه ساخت تاسيسات ادامه دارد. تصاوير ماهوارهاي حاكي از اين است كه مركز آب سنگين در حال كار است.
آژانس بايد بر روي تصاوير ماهوارهاي اين مركز تكيه كند زيرا آژانس دسترسي عادي به آن را بخاطر اجرا نشدن پروتكل الحاقي در اختيار نداشته است.
E) ديگر موضوعات مربوط به اجرا
E.1- تبديل اورانيوم
36-طي تلاش كنوني براي تبديل اورانيوم در UCF كه در تاريخ 31 مارس 2007 آغاز شد، تقريبا 78 تن اورانيوم به صورت گاز UF6 تا پنجم نوامبر 2007 توليد شده است.
بدين ترتيب مقدار كلي UF6 توليد شده در مارس 2004 تقريبا 226 تن است كه همه تحت نظارت و مراقبت آژانس است.
36-طي تلاش كنوني براي تبديل اورانيوم در UCF كه در تاريخ 31 مارس 2007 آغاز شد، تقريبا 78 تن اورانيوم به صورت گاز UF6 تا پنجم نوامبر 2007 توليد شده است.
بدين ترتيب مقدار كلي UF6 توليد شده در مارس 2004 تقريبا 226 تن است كه همه تحت نظارت و مراقبت آژانس است.
E.2- اطلاعات مربوط به طراحي
37- آژانس در تاريخ 30مارس 2007 از ايران خواست تا تصميم خود براي تعليق اجراي نسخه اصلاح شده الحاقيه بخش عمومي كد 3.1 (2007/22) را مورد تجديد نظر قرار دهد، اما هيچگونه پيشرفتي در رابطه با اين بحث مشاهده نشد.
37- آژانس در تاريخ 30مارس 2007 از ايران خواست تا تصميم خود براي تعليق اجراي نسخه اصلاح شده الحاقيه بخش عمومي كد 3.1 (2007/22) را مورد تجديد نظر قرار دهد، اما هيچگونه پيشرفتي در رابطه با اين بحث مشاهده نشد.
E.3- ديگر موضوعات
38- آژانس ترتيباتي را براي راستيآزمايي و مهروموم سوخت جديد پيشبيني شده براي نيروگاه بوشهر را در تاريخ 26 نوامبر 2007 پيش از انتقال اين سوخت از فدراسيون روسيه به ايران را انجام داده است.
F- خلاصه
39- آژانس قادر است تاكيد كند انحرافي در مواد هستهاي اعلام شده در ايران وجود ندارد. ايران دسترسي به مواد هسته اي اعلام شده را براي آژانس فراهم ساخته و گزارشهاي صورتبرداري از مواد هستهاي لازم در رابطه با مواد و فعاليتهاي هستهاي را فراهم ساخته است.
ايران با فراهم كردن تسهيلات بيشتر در مركز غنيسازي نطنز FEP موافقت كرده است. با اين وجود بايد متذكر شد از اوايل سال 2006 آژانس اطلاعاتي را از قبل دريافت نكرده است كه مطابق با پروتكل الحاقي و سياست شفاف سازي باشد.
در نتيجه اطلاعات آژانس درباره اطلاعات برنامه هستهاي ايران در حال كاهش است.
40- برخلاف تصميمات شوراي امنيت، ايران فعاليتهاي مربوط به غني سازي اورانيوم را به حالت تعليق در نياورده است و به فعاليت مراكز PFEP و PEF ادامه داده است. ايران همچنين به ساخت راكتور تحقيقات اتمي ايران (IR-40) و راه اندازي مركز توليد آب سنگين ادامه داده است.
41- دو مبحث بزرگ مربوط به دامنه و ماهيت برنامه هستهاي ايران باقي مانده است:گذشته و حال برنامه غنيسازي سانتريفيوژي و مطالعات مشكوك.
آژانس قادر به نتيجهگيري بوده است كه پاسخهاي ارائه شده درباره برنامههاي گذشته سانتريفيوژ P-1 و P-2 اعلام شده منطبق با يافتههاي آژانس است. با اين وجود آژانس به دنبال ادامه همكاريها خواهد بود و به تكميل راستيآزمايي اظهارات ايران ادامه خواهد داد. آژانس ظرف چند هفته آتي بر بحث آلودگي، همينطور مطالعات مشكوك و ديگر فعاليتهايي كه ميتواند كاربردهاي نظامي داشته باشد، تمركز خواهد داشت.
آژانس قادر به نتيجهگيري بوده است كه پاسخهاي ارائه شده درباره برنامههاي گذشته سانتريفيوژ P-1 و P-2 اعلام شده منطبق با يافتههاي آژانس است. با اين وجود آژانس به دنبال ادامه همكاريها خواهد بود و به تكميل راستيآزمايي اظهارات ايران ادامه خواهد داد. آژانس ظرف چند هفته آتي بر بحث آلودگي، همينطور مطالعات مشكوك و ديگر فعاليتهايي كه ميتواند كاربردهاي نظامي داشته باشد، تمركز خواهد داشت.
42- ايران دسترسي آسان به افراد مورد نظر آژانس را فراهم آورده و به پرسشها به ترتيب زماني مشخص پاسخ داده است و شفاف سازي و افزايش درباره مباحث مطرح شده در متن طرح كاري را فراهم كرده است. با اين وجود همكاري ايران به جاي فعال بودن، انفعالي بوده است. همانگونه كه قبلا اظهار شد، همكاري فعال و شفاف سازي كامل ايران براي اجراي سريع طرح كاري ضروري است.
43- به علاوه ايران بايد به اعتمادسازي درباره دامنه و ماهيت برنامه حاضر خود ادامه دهد.
اعتماد در ماهيت صلحآميز انحصاري برنامه هستهاي ايران لازم است تا اينكه آژانس قادر باشد ضمانتهاي لازم را نه تنها درباره مواد هسته اي اعلام شده، بلكه درباره نبود مواد و فعاليتهاي هستهاي اعلام نشده در ايران فراهم آورد.
با اينكه آژانس اطلاعات قابل توجهي به غير از آنچه از طريق طرح كاري ارائه شد درباره مواد هستهاي و فعاليتهاي ممكن اعلام نشده در دست ندارد، آژانس در جايگاهي قرار ندارد كه ضمانتهاي معتبر درباره نبود مواد و فعاليتهاي هستهاي در ايران بدون اجراي كامل پروتكل الحاقي ارائه دهد.
اين امر با توجه به اين كه به مدت دو دهه فعاليتهاي ايران اعلامنشده باقي مانده بود و با توجه به لزوم احياي اعتماد نسبت به ماهيت منحصرا صلحآميز برنامه هستهاي ايران، بسيار مهم است.
بنابراين مدير كل دوباره از ايران ميخواهد كه پروتكل الحاقي را در كوتاهترين زمان ممكن به اجرا در آورد.
مدير كل همچنين از ايران ميخواهد تا تمام اقدامات اعتمادساز لازم از سوي شوراي امنيت از جمله تعليق تمام فعاليتهاي مرتبط با غني سازي را به اجرا در آورد.
اعتماد در ماهيت صلحآميز انحصاري برنامه هستهاي ايران لازم است تا اينكه آژانس قادر باشد ضمانتهاي لازم را نه تنها درباره مواد هسته اي اعلام شده، بلكه درباره نبود مواد و فعاليتهاي هستهاي اعلام نشده در ايران فراهم آورد.
با اينكه آژانس اطلاعات قابل توجهي به غير از آنچه از طريق طرح كاري ارائه شد درباره مواد هستهاي و فعاليتهاي ممكن اعلام نشده در دست ندارد، آژانس در جايگاهي قرار ندارد كه ضمانتهاي معتبر درباره نبود مواد و فعاليتهاي هستهاي در ايران بدون اجراي كامل پروتكل الحاقي ارائه دهد.
اين امر با توجه به اين كه به مدت دو دهه فعاليتهاي ايران اعلامنشده باقي مانده بود و با توجه به لزوم احياي اعتماد نسبت به ماهيت منحصرا صلحآميز برنامه هستهاي ايران، بسيار مهم است.
بنابراين مدير كل دوباره از ايران ميخواهد كه پروتكل الحاقي را در كوتاهترين زمان ممكن به اجرا در آورد.
مدير كل همچنين از ايران ميخواهد تا تمام اقدامات اعتمادساز لازم از سوي شوراي امنيت از جمله تعليق تمام فعاليتهاي مرتبط با غني سازي را به اجرا در آورد.
44- مدير كل به صورت مقتضي به ارائه گزارش ادامه خواهد داد.
انتهاي پيام/.
انتهاي پيام/.