به گزارش خبرگزاري فارس، كاظم غريب آبادي معاون مديركل امور سياسي بينالمللي وزارت امور خارجه طي مقالهاي به بررسي گزارش شوراي اطلاعات ملي آمريكا درباره برنامه هستهاي ايران پرداخته است كه مشروح آن از نظر خوانندگان ميگذرد؛
شوراي اطلاعات ملي آمريكا در چارچوب برآوردهاي اطلاعات ملي، گزارشي را تحت عنوان «ايران؛ نيات هستهاي و توانمنديها» در ماه نوامبر تهيه كرد. اين گزارش كه در مورخ 12 آذرماه (3 دسامبر) در دسترس رسانهها قرار گرفت به موارد بسيار مهمي اشاره ميكند كه تامل در آنها حاكي از سياست زدگي و عدم توجه به واقعيات در تصميمگيريهاي استراتژيك و سياستخارجي آمريكا ميباشد.
شايان ذكر است كه شوراي اطلاعات ملي يكي از اعضاي شانزده گانه جامعه اطلاعاتي آمريكا (شامل سيا) ميباشد كه رئيس اطلاعات ملي به عنوان رئيس جامعه اطلاعاتي و مشاور رئيس جمهور آمريكا نيز محسوب ميشود. در تهيه برآوردهاي اطلاعاتي نيز، نهادهاي عضو جامعه اطلاعاتي مستقيماً نظر خود را ارائه ميكنند و گزارش با اجماع آنها تهيه ميشود.
اين گزارش به ارائه هشت ارزيابي از فعاليتهاي هستهاي ايران ميپردازد.
- براساس ارزيابي اول، ايران برنامه سلاح هستهاي خود را در پاييز 2003 متوقف كرده است و تا نيمه 2007 نيز آن را از سرگيري نكرده است. تصميم ايران به توقف برنامه سلاح هستهاي حاكي از اين است كه كمتر مصمم است به توسعه اين برنامه بپردازد.
- بر اساس ارزيابي دوم، احتمالاً ايران برخي مواد شكافنده قابل استفاده در سلاح را وارد كرده است كه با اطمينان بالا براي يك سلاح هستهاي كافي نيست. همچنين، اگر ايران بخواهد سلاح هستهاي داشته باشد، بايد مقادير كافي از مواد شكافنده را در داخل توليد نمايد كه چنين اقدامي صورت نگرفته است.
- بر اساس ارزيابي سوم، غنيسازي سانتريفيوژ ايران به گونهاي است كه در صورت تصميم آن، احتمالاً بتواند مواد شكافنده كافي براي يك سلاح را توليد نمايد. بر اين مبنا، زودترين زمان ممكن براي توليد اورانيوم با غناي بالا جهت ساخت يك سلاح اواخر 2009 ميباشد كه البته بسيار نامحتمل است. تمامي نهادهاي اطلاعاتي اذعان دارند كه اين ظرفيت تا 2015 قابل حصول نخواهد بود.
- بر اساس ارزيابي چهارم، ايران به توسعه برخي قابليتهاي فني كه در صورت تصميم آن ميتوانند در توليد سلاح نيز به كار روند مثل غني سازي اورانيوم، ادامه ميدهد.
- بر اساس ارزيابي پنجم، اطلاعات كافي براي قضاوت در اين خصوص كه آيا ايران به توقف برنامه سلاح هستهاي خود براي مدت نامحدود ادامه خواهد داد يا نه، وجود ندارد. توقف برنامه سلاح هستهاي ايران در سال 2003 در اثر فشارهاي بينالمللي نشان ميدهد كه تصميمات اين كشور بر مبناي رويكرد هزينه- فايده صورت ميگيرد تا عجله براي دستيابي به سلاح صرفنظر از هزينههاي سياسي، اقتصادي و نظامي آن بر اين مبنا، تركيبي از فشارهاي بينالمللي با فرصتهايي براي ايران جهت دستيابي به امنيت، پرستيژ و اهداف خود براي نفوذ منطقهاي ميتواند سبب توسعه توقف جاري اين برنامه توسط تهران شود.
- بر اساس ارزيابي ششم، اگر ايران بخواهد سلاح هستهاي بسازد، احتمالاً از تاسيسات مخفي خود استفاده خواهد كرد تا تاسيسات اظهار شده. البته، احتمالاً تلاشها براي فعاليتهاي مخفي غني سازي نيز از پاييز 2003 متوقف شدهاند و حداقل تا نيمه 2007 از سرگيري نشدهاند.
- بر اساس ارزيابي هفتم، ايران از نظر فني قادر نخواهد بود كه پلوتونيوم كافي براي ساخت يك سلاح را زودتر از 2015 توليد نمايد.
- بر اساس ارزيابي هشتم، ايران ظرفيت فني و صنعتي توليد سلاح هستهاي را در صورتي كه تصميم بگيرد، دارد.
اين براي اولين بار است كه جامعه اطلاعاتي آمريكا از موضع خود بر ميگردد و با استناد به اطلاعات و دادههاي موجود خود اعلام ميكند كه ايران برنامه ساخت سلاح هستهاي ندارد و حتي مواد لازم براي ساخت يك عدد بمب هستهاي را نيز ندارد و حتي اگر قصد آن را نيز داشته باشد، زودتر از سال 2015 نميتواند به آن دستيابي پيدا كند.
رئيس جمهور و مقامات جنگطلب آمريكا با استناد به دادههاي نهادهاي اطلاعاتي خود تا پيش از اين همواره ادعا ميكردند كه ايران بدنبال سلاح هستهاي است و تا توليد آن، فاصله بسيار كمي دارد. در ژانويه سال جاري بود كه جان نگروپونته، رئيس اطلاعات ملي و جامعه اطلاعاتي آمريكا به كنگره اين كشور گفت كه "ارزيابي ما اين است كه نهران مصمم به توسعه سلاحهاي هستهاي خود است". در نوامبر سال جاري بود كه بوش پسر در يك كنفرانس خبري مشترك با ساركوزي، گفت كه "ما در مورد ايران و تمايل به كار مشترك براي متقاعد كردن ايران به دست كشيدن از جاه طلبيهاي برنامه سلاح هستهاي خود به خاطر صلح، كرديم". رئيس جمهور آمريكا، همچنين در يك كنفرانس خبري در 17 اكتبر گفت كه "به مردم گفتهام كه اگر علاقمند هستيد كه جلوي جنگ جهاني سوم را بگيريد، بايد علاقمند باشيد كه جلوي دستيابي آنان- ايران- به دانش مورد نياز براي ساخت سلاح هستهاي را بگيريد. من معتقدم كه آنها ميخواهند ظرفيت و دانش لازم براي ساخت بمب را داشته باشند". شوراي اطلاعات ملي آمريكا در سال 2005، يعني دو سال قبل نيز در برآورد اطلاعاتي خود اعلام كرد كه ايران در حال حاضر مصمم به توليد سلاح هستهاي است.
ايران در بالاترين سطح مقامات خود همواره اعلام كرده است كه برنامه هستهاي آن داراي ماهيت صلحآميز ميباشد و سلاحهاي كشتار جمعي، از جمله سلاح هستهاي، هيچ جايگاهي در دكترين دفاعي و امنيتي آن ندارند. آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز همواره در گزارشات خود اعلام كرده است برنامه هستهاي ايران هيچ انحرافي به سمت مقاصد نظامي نداشته است و از اين رو، همواره مورد شديدترين حملات مقامات و رسانههاي جنگ طلب آمريكا و رژيم صهيونيستي قرار گرفته است.
ايران،نه تنها از 2003 تاكنون هيچ برنامه هستهاي نظامي نداشته است، بلكه قبل از آن نيز تمامي فعاليتهاي هستهاي آن تحت نظارتهاي كامل آژانس صورت گرفته است. تاييديههاي آژانس مويد اين موضوع است كه اين بخش از ارزيابي جامعه اطلاعاتي آمريكا كه ايران داراي برنامه سلاح هستهاي بوده و در سال 2003 آن را متوقف كرده است، نيز ارزيابي اشتباهي است كه هيچ پايه، اساس و مستنداتي براي آن وجود ندارد.
اعتراف به اين واقعيت توسط جامعه اطلاعاتي آمريكا، شكست بزرگي براي اين جامعه و مسئولان جنگ طلب آمريكا ميباشد. با ارائه اطلاعات دروغ و غير واقعي توسط همين نهادهاي اطلاعاتي بود كه آمريكا تصميم به حمله به عراق گرفت. اين نهادها، 5 سال قبل برآورد اطلاعاتي را درمورد عراق سر هم بندي كردند كه اين كشور داراي برنامه سلاحهاي كشتار جمعي ميباشد. بعداً مشخص شد كه تمامي يافتههاي اصلي اين گزارش اشتباه است. بر اساس همين گزارشهاي دروغ نهادهاي اطلاعاتي بود كه آژانس بينالمللي انرژي اتمي، 4 سال است كه انرژي خود را صرف موضوع هستهاي ايران كرده است و باز بر همين اساس بود كه آمريكا با همراهي همپيمانان خود موضوع فعاليتهاي صلح آميز هستهاي ايران را به شوراي امنيت برد و درخواست تعليق فعاليتهاي غنيسازي را مطرح كرد و علاوه بر صدور دو قطعنامه تحريم، ايران را به حمله نظامي نيز تهديد كرد.
در حالي كه واقعيتهاي كليدي پيش از اين رويداد براي جامعه اطلاعاتي آمريكا تغيير ماهوي كرده است، به نظر ميرسد استراتژي دولت بوش تغيير نكرده است. پس از انتشار اين گزارش، استفان هدلي، مشاور امنيت ملي بوش با اشاره به اينكه اين گزارش زمينههايي را براي حل مسئله به طور ديپلماتيك و بدون بكارگيري زور فراهم ميكند، گفت كاخ سفيد به تلاشهاي خود براي اعمال فشار به ايران جهت جلوگيري از دستيابي به بمب هستهاي ادامه خواهد داد. وي، گفت براي موفقيت اين استراتژي، جامعه بينالمللي بايد فشار به ايران را با انزواي ديپلماتيك، تحريمهاي سازمان ملل و فشارهاي مالي ديگر، افزايش دهد.
پس از ارائه گزارش اخير آقاي البرادعي درمورد فعاليتهاي هستهاي ايران و ارائه اين ارزيابي كه اين برنامه انحرافي به سمت مقاصد غيرصلح آميز ندارد و مسائل باقي مانده نيز در حال حل و فصل هستند، گزارش جامعه اطلاعاتي آمريكا نيز دومين مورد اساسي است كه ضربه بزرگي را به سياستهاي آمريكا و يكي دو كشور غربي در مورد برنامه هستهاي ايران، وارد مي كند. پس از اين گزارش، هيچ دليلي باقي نميماند كه اين چند كشور معدود به لج بازيها و اقدامات سياسي خود ادامه دهند و آژانس و ساير كشورها نيز بايد در مقابل آنان هوشياري لازم را به خرج دهند و خود را اسير گفتهها و اطلاعات نادرست آنها نكنند.
اكنون، نوبت آن فرامي رسد كه آمريكا يك تجديد نظر اساسي در سياستهاي خود به عمل آورد. به مقامات اين كشور توصيه ميشود كه خوي استعماري و امپرياليستي خود را كنار بگذارند و صداقت و عدالت را نه تنها در سياست خارجي خود، بلكه در سياست داخلي و رفتار با مردم خود، پيشه كنند. آمريكا بايد بداند كه تمامي امور به ميل او پيش نميرود و اين كشور، حاكم بلامنازع در صحنه جهاني نيست.
نكته بسيار مهمي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه سياستي كه دولت اصولگرا تحت هدايت و تدبير مقام معظم رهبري، حمايت و خواسته ملت شريف و ايستادگي مقاومت خود در خصوص كوتاه نيامدن از حقوق هستهاي كشور اتخاذ كرده است، سياستي درست بوده است. عمل به تعهدات، استيفا و اعمال حقوق، كوتاه نيامدن در برابر زياده گوييهاي چند كشور معدود، سياستي است كه جواب داده است و از دولت اصولگرا انتظار ميرود كه به همين سياست ادامه دهد.