سعيد ابوطالب عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در خصوص ضرورت فعالیت احزاب و کارویژه های احراب سیاسی گفت: با اينكه قانون اساسي به صراحت، فعاليت احزاب و جمعيتها و تشكلهاي سياسي در كشور را آزاد كرده است، اما ساختار سياسي كشور ما حزبي نيست؛ به اين معنا كه هيچ تعريفي در قانون اساسي از فعاليت احزاب وجود ندارد.
به گفتهي نماينده مردم تهران در مجلس چنين تعريفي كه مجلس يا دولت بايد با ساختار حزبي شكل گيرد، وجود ندارد، بنابراين من معتقدم قانون اساسي در سطح انتخابات و در شكلگيري دولتها برخورد حزبي را تاييد نميكند.
ابوطالب با اعتقاد به اينكه در ايران به صورت تاريخي هيچ وقت احزاب، حضور واقعي و جدي نداشتهاند، گفت: ساختار حزبي پس از انقلاب مشروطه در ايران مطرح ميشود و بعد از انقلاب مشروطه نيز در تمام دوران ستمشاهي ، احزاب به دو حالت دولت ساخته و یا با وابستگي خارجي حضور داشتهاند؛ به طوري كه در رژيم شاهنشاهي دولت براي اينكه اهداف و سياست خود را پيش برده، پايگاه اجتماعي براي خود بيابد و نخبگان و روشنفكران را مشغول كند، با احزاب خود ساخته وارد تعامل مي شد و در اين راستا به خود مشروعيت ميداد. همچنين برخي از احزاب نيز در آن زمان چون حزب توده وابستگي خارجي داشتند.
لذا ما هيچگاه در تاريخ صد سال گذشته حزب به معنای واقعی نداشتهايم .حزبهاي پس از انقلاب نيز در واقع شبه حزب هستند؛ چراكه حزب در نظام سرمايهداري طبقات اجتماعي را نمايندگي ميكند و اصولا جامعه ما طبقاتي نيست. بنابراين چيزي كه به نام احزاب امروز در کشور وجود دارد نه طبقات اجتماعي و نه هیچ قشر و گروه دیگری مثل کارگران ، روشنفکران ،سرمايه داران، كشاورزان ، نخبگان و نه هيچ بخش قابل ملاحظه ای را نمايندگي نميكند.
عضو موسس اصولگرايان مستقل مجلس تصريحكرد: جامعه ایران، یک جامعه طبقاتي نيست؛ البته نه به اين معنا كه ما قشر و توده نداريم؛ بلكه طبقات اجتماعي وجود ندارد و لذا هيچ وقت حزب نداشتهايم، چراكه حزب به تشكلي گويند كه پايگاه مردمي یا طبقاتی داشته باشد و در واقع تصميمگيريها از پايين به بالا شكل گيرد.
نماينده مردم تهران در مجلس با يادآوري اينكه شكلگيري احزاب در ايران هميشه از بالا به پايين بوده و كانونهاي ثروت و قدرت سعي كردهاند تا قدرت و نفوذشان را به این وسیله را تثبيت كنند، افزود: احزاب را دولتها ساختهاند و اين روابط از بالا به پايين بوده است به اين معنا كه دو سه نفر از افرادي كه در داخل حوزه قدرت بودند و يا وابستگي به كانون های ثروت داشتند دور هم جمع شده و حزب تشكيل دادهاند . درحالیکه بايد شكلگيري احزاب از پايين به بالا باشد؛ بنابراين با توجه به تجربه تاريخي ما هيچ وقت حزب در كشور نداشتهايم. این چند نفری که بصورت محفلی دور هم جمع ميشوند شبه حزب و گروه هستند و حزب به معناي واقعي محسوب نميشوند.
وي با اشاره به ساختار تشيع و تعريف امام و ماموم در آن و رابطه بين امام و ماموم و مولا و ولي به عنوان يك رابطه مستقيم، يادآورشد: توده، مستقيم از ولياش فرمان ميگيرد و در انقلاب اسلامي نیز به عنوان يك تجربه عظیم تاريخي مشاهده ميكنيم كه توده مردم بدون اينكه در داخل حزب يا سنديكايي باشند، مستقيما از حضرت امام(ره) فرمان و پيام ميگرفتند و انقلاب را به پيش مي بردند، همچنين در دوره دفاع مقدس نيز به همين گونه بود.
نمايندهي مردم تهران در مجلس خاطر نشان كرد: در اين شرايط مردم منتظر ميماندند تا ولي آنها چه فرماني مي دهد، به چه سخني دلالت ميكند و حتي وقتي كه اعضاي شبه حزب و تشكلها تحت عنوان چپ و راست، راديكال، ميانهرو و معتدل زماني كه پاي يك تحول و تصميم مهم اجتماعي (چون انتخابات) ميرسيد، همه اعضا به رهبري انقلاب نگاه ميكنند. به طوريكه تصميم حزبي خود را با اشاره رهبري رها كرده و به دنبال فرمان وليشان ميروند.
به اعتقاد عضو كميسيون فرهنگي مجلس، اين ساختاري است كه تشيع براي ما تعريف كرده است؛ بنابراين تحزب با ذات تشيع قابل جمع نيست. .
ابوطالب يادآورشد: رفتار سياسي مردم هم هيچ وقت رفتار حزبي نبوده و در انتخابات اخير شوراي شهر، ميان دورهاي مجلس و خبرگان رهبري نشان داد كه مردم كاري به بازی های حزبي ندارند، به طوريكه ممكن است افرادي كه انتخاب ميشدند از نظر حزبي روبروي هم قرارگيرند. اين امر در انتخابات شوراي شهر سوم نیز خود را نشان داد و مثلا از 15 نفري كه در تهران راي آوردند، نيمي از آنها از لحاظ حزبي روبروي هم قرار دارند.
ابوطالب يادآورشد: رفتار سياسي مردم هم هيچ وقت رفتار حزبي نبوده و در انتخابات اخير شوراي شهر، ميان دورهاي مجلس و خبرگان رهبري نشان داد كه مردم كاري به بازی های حزبي ندارند، به طوريكه ممكن است افرادي كه انتخاب ميشدند از نظر حزبي روبروي هم قرارگيرند. اين امر در انتخابات شوراي شهر سوم نیز خود را نشان داد و مثلا از 15 نفري كه در تهران راي آوردند، نيمي از آنها از لحاظ حزبي روبروي هم قرار دارند.
وي با تاكيد بر اينكه عملكرد احزاب در سالهاي پس از انقلاب متاسفانه موثر، فعال، اثربخش و مثبت نبوده است، خاطرنشانكرد: چيزي كه مشاهده مي شود آن است كه احزاب منافع حزبي، گروهي و جريانيشان را بر منافع ملي و انقلاب ترجيح دادهاند، در اين مورد همه احزاب چپ و راست و ميانه و ... شبيه هم هستند و دچار قانون آهنين اوليگارشي ميشوند. یعنی چیزی به اسم گردش نخبگان و شایسته سالاری و مردمسالاری در ذات این شبه حرب ها نیست.
وي يادآور شد: اين امر سبب مي شود تا يكسري آدمهاي فسيل و مانكن سياسي به اسم حزب، بلندگو پيدا كنند و اظهار نظر كرده و خواستههاي حزبي خود را به جاي مطالبات مردم فرياد زنند.
ابوطالب افزود: در همه احزاب چپ و راست در كشور افرادي هستند كه به عنوان رهبرحزب و تشكل و ریش سفیدها معروف شده و جالب است كه هيچ وقت هم تغيير نميكنند و دو یا سه دهه است كه همين افراد به عنوان دبيركل يا هيات مركزي حزب حضور دارند. به طوري كه ما چيزي به نام ساختار حزبي و انتخابات درون حزبي نمی بینیم.، بنابراين من معتقدم در اين سالها فقط احزاب براي يك عده معترضي كه خارج از حاكميت قرار ميگيرند ابزاري شدهاند تا به حاكميت نق بزنند.
وي همچنين با اشاره به مخالف نبودن خود با كاركرد حزبي و کار تشکیلاتی، اظهاركرد: من از نقطه نظر باورهاي مذهبي و تجربه تاريخي توضيح دادم كه احزاب در ايران شكل نگرفته و معتقدم كه در فرایند های مهم سیاسی اجتماعی جايگاه تعیین کننده ای ندارند.
ابوطالب در ادامه با اظهار اين عقيده كه برخورد اخير دولت و اظهارات رييس جمهور در مورد احزاب برخوردي زيبنده نيست، گفت: اينكه رييس جمهور و يا وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در تضعيف احزاب و مخالفت با آنان و تلاش براي اضمحلال احزاب سخناني ارايه دهند، موضع خوبي نيست؛ چرا كه در حال حاضر ايشان در موضع قدرت هستند و اين اظهارات را وقتي از رييس جمهور و وزير ارشاد مي توان پذيرفت كه رييس جمهور، به عنوان رييس جمهور نبود و وزير ارشاد نيز به عنوان يك روزنامه نگار مطرح ميشد. بنابراين، اين اظهارات در موضع قدرت برخورد مقبولی نيست.
وي خاطرنشان كرد: نتيجه انتخابات رياست جمهوري كه در قالب جريان اصولگرايي به وجود آمده، برآمده از يك حركت شبه حزبي بود و گرنه اگر حركت شبه حزبي در جريان انتخابات مجلس هفتم و دولت نهم مطرح نبود، حتما اين دوستان راي نميآوردند.