هاشمی دنبال ابطال انتخابات ۸۴ بود
علیرضا زاکانی، نماینده سابق مردم تهران و نزدیک به جبهه پایداری، یک عادت عجیب دارد. این که ادعاها یا اتهامات عجیبی طرح کند که بلافاصله تکذیب شود. این رویهای است که او از آن کوتاه نمیآید.
روزنامه شرق در ادامه نوشت: «در تازهترین اقدام او مدعی شده که «در سال ۸۴ وقتی که آقای احمدینژاد انتخاب شد، آقای هاشمی دنبال ابطال انتخابات بود ولی رهبر انقلاب جلوی او ایستاد و سال ۸۸ نیز موسوی برای ابطال انتخابات گام برداشت ولی باز هم رهبر انقلاب مقابل این جریان ایستادند و این مسیر ادامه داشته و ادامه هم خواهد داشت، چون عدهای هستند که به مردم قیممآبانه نگاه میکنند اما از نگاه انقلاب اسلامی اراده ملت قیمت دارد.» این ادعا از سوی برخی چهرهها و رسانههای تندروی اصولگرا نیز در سالهای اخیر تکرار شده است.
البته مشخص است که علیرضا زاکانی چرا بر این طبل میکوبد. او سال ۹۲ هم پیشبینی کرده بود که هاشمی رفسنجانی در صورت ورود به انتخابات مانند سال ۸۴ رأی نخواهد آورد و مردم نسبت به او بیاقبالتر خواهند بود. او حتی پیشبینی کرده بود که وضعیت از آن زمان هم بدتر است. او گفته بود: «اگر هاشمی بیاید، حتما مردم ما انسجام بالاتری را برای نفی تفکری که وی آن را نمایندگی میکند، خواهند داشت.» ماجرا برعکس شد و اقبال به هاشمی در جامعه بالا بود. این روند خودش را در انتخابات مجلس خبرگان و لیست مورد وثوق هاشمی هم نشان داد.
اصولگرایان در این سالها به یک جمله از هاشمی رفسنجانی در جمع اعضای حزب اراده ملت در سال ۹۲ استناد میکنند و آن را مبنای این میگیرند که هاشمی مدعی تقلب در انتخابات سال ۸۴ بوده است. آنها میگویند که هاشمی گفته بود: «مرحله دوم انتخابات، استاندارها - که همه اصلاحطلب بودند - کار را به کلی رها کردند. اصلا کاری نداشتند به انتخابات. هر چه خواستند در صندوق ریختند و هر چه خواستند خواندند.» این خبر آن قدر که در رسانههای اصولگرا چرخیده و بر مبنای آن گزارش تهیه شده، در سایتهای اصلاحطلب دیده نمیشود.
محمد حکیمیپور، دبیرکل حزب اراده ملت، درباره واقعیت سخنان آن روز هاشمی به «شرق» میگوید: «ایشان اصلا بحث تقلب را مطرح نکردند. صرفا گفتند که اصلاحطلبان من را برای حضور در انتخابات دعوت کردند. مسئولان و استانداران به دفعات میآمدند و میگفتند اوضاع به شکلی است که باید تو بیایی ولی بعد ماجرا را رها کردند. آقای هاشمی میگفت اصلاحطلبان متوجه نمیشوند وقتی کسی با حکم حکومتی تأیید میشود به چه علت است.»
حکیمیپور افزود: «آیتالله هاشمی درباره صندوقهای رأی گله داشت و به خصوص معتقد بود که اصلاحطلبان که دولت را در اختیار داشتند و مجری انتخابات بودند بعد از مرحله اول که نامزدهای خودشان رأی نیاوردند، افسرده شده بودند و برای همین کار را رها کردند و آن دقت لازم را در اجرای انتخابات نداشتند.»
هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات سال ۸۴ بیانیهای نوشت که در آن از برخی بداخلاقیها گلایه کرده بود اما هیچگاه نام تقلب را بر زبان نیاورد اما از رویههای ناصواب گلایه کرد. در بخشی از بیانیه هاشمی آمده بود: «... آن چه ضرورت داشت که همپای این مشارکت همگانی در نظر گرفته شود، رعایت حسن سلوک انتخاباتی و ادب تبلیغاتی بود که متأسفانه به دلیل پارهای اقدامات و البته دخالتهای سازمانیافته، منظره باشکوه و امیدبخش انتخابات را آلوده کرد. حضور شکوهمند ملت، این بار از ناحیه کجسلیقگیها و بددلیهای برنامهریزیشده به رنج افتاد و طی رقابتهای انتخاباتی از طریق تخریب نامزدها و زیر سؤال بردن غیر منصفانه عملکردهای انقلاب اسلامی و مدیران کشور آغاز شد و در متن برگزاری انتخابات به برخی دخالتهای سازمانیافته در هدایت آرا انجامید و معلوم نیست این رویه ناصواب اگر نهادینه شود، ره به کجا خواهد برد. در همینجا بنا به ضرورت حفظ حرمت آرای مردم، از مسئولان ذیربط میخواهم که در اسرع وقت نسبت به احقاق حق و بررسی به اعتراضات و شکایات، اقدام قاطعانه و عادلانه نمایند و به شکایات برادرم جناب آقای کروبی در مورد انتخابات بعضی از شهرستانها رسیدگی شود.»
در بخشی دیگر از بیانیه آمده بود: «متأسفانه همان تفکری که در دوران مبارزه در مقابل امام(ره) و همراهان ایستادگی میکرد و امام را مسئول خونهای ریختهشده در راه انقلاب معرفی مینمود، امروز پوستین اسلام را وارونه پوشیده و ریاکارانه به فریبکاری مشغول است و اصرار دارد که افکار معیوب خود را به جای معارف اصیل اسلام به دیگران تحمیل کند. تفکری که حامیان امروزی آن علیرغم اعلام و دستور صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر تحریم تخریب دیگران در مبارزات انتخاباتی، میلیاردها تومان از بیتالمال را صرف تهیه و نشر تهمتها و اهانتها و دروغهای خطرناک میکنند که تاکنون دهها میلیون شبنامه منتشر کرده و هنوز هم دستبردار نیستند. تأسفبارتر این که ایجاد تفرقه میان نیروهای وفادار به انقلاب را در دستور کار خود قرار داده و اسفبارتر این که آگاهانه و ناآگاهانه ایجاد تفرقههای بین ارکان نظام را با جدیت پیگیری میکنند و با کوفتن بر طبل فتنه و تفرقه، راه نفوذ دشمنان انقلاب را باز میکنند. در مرحله نخست انتخابات، حضور مردم حماسهای عظیم را رقم زد و اگر اشکالاتی بروز کرد، غفلت مدیریت و نظارت بود که در نتیجه، شاهد برخی تخلفها از جمله تخریبهای زننده و دخالتهای ناروای سازماندهیشده بودیم.»
نکته قابل تأمل این است که اصولگرایان از یک سو سنگ آن انتخابات را به سینه میزنند و از سویی دیگر از محمود احمدینژاد اعلام برائت میکنند. محمد مهاجری، تحلیلگر و منتقد اصولگرا، چند ماه قبل در گفتوگو با ایرنا گفته بود: «بزرگترین خیانتی که اصولگرایان به خود و انقلاب کردند انتخابات ۸۴ بود. نظرسنجیهایی که ۱۰، ۱۵ روز قبل از انتخابات انجام شده بود حاکی از رقابت سخت بین سه رقیب اصولگرا داشت. البته رأی قالیباف از همه بالاتر بود و لاریجانی دوم و احمدینژاد سوم بود. هر چه برای احمدینژاد رخ داد در ۱۲،۱۰ روز منتهی به انتخابات بود. آن گروههای مرجع مداحان، جامعه متدینین و افراد آسیبپذیر همه توجهشان به احمدینژاد معطوف شده بود چون حرفهای او جذبشان کرده بود.»
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: etedaal.ir