«ج.ا»: دلواپسان لگدپرانی میکنند
اخیراً برخی افراد به دلیل دریافت اطلاعات ناقص و مخدوش درباره برجام دچار نگرانی شده و اعتراض میکنند که چرا ایران پس از اقدام ترامپ برای خروج از برجام، این توافق را آتش نزد و به آن وفادار ماند.
این مطلب این روزها با کمی شدت و ضعف از برخی تریبونها هم شنیده میشود درحالی که در سومین سالگرد دستیابی به برجام، این توافق همچنان یک پیروزی بزرگ برای دیپلماسی چندجانبه محسوب میشود و دستاورد بزرگی برای ایران است. بعلاوه ترامپ اکنون با خروج یکجانبه از برجام، آمریکا را دچار انزوای جهانی کرده و هیچ کشور قابل ذکری از رفتار ترامپ دراین زمینه جانبداری نکرده و نمیکند.
گویا در داخل، افرادی از سیر تحولات پرشتاب منطقه و جهان و دیدگاه دیگران درباره برجام و رفتار منطقی ایران در این زمینه بیاطلاع ماندهاند و بر اثر جوسازی و سیاه نمائی خناسان و برخی رسانهها، ذهنیت نادرستی پیدا کردهاند. ناگفته پیداست که بر اثر خروج آمریکا و فضاسازیهای آمریکا در این زمینه مشکلاتی هم وجود دارد و آنگونه نیست که روند کنونی، پرونده مطلوب ایران باشد ولی با مقایسه عملکرد دولتهای نهم و دهم و تحمیل 6 قطعنامه الزام آور شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران و برقراری تحریمهای بینالمللی علیه ایران در آن دوره، شرایط به کلی متفاوت است و نباید از حق گذشت که ایران اکنون از آن شرایط بحرانی و تاسف بار عبور کرده و تحریم یکجانبه آمریکا هم نتوانسته اهداف آمریکای ترامپ را محقق سازد.
فراموش نکنیم که قرار بود صادرات نفت ایران تا سیزدهم آبانماه 97 به صفر برسد و ترامپ هر آنچه توانست، فشار آورد ولی عملاً در انجام این خواستهاش ناتوان بود. صدور مجوز برای 8 کشوری که بیشترین خرید نفت از ایران را داشتند، به منزله عقب نشینی آشکار ترامپ در این زمینه بود که زمزمههای تکرار و تمدید آن هم این روزها به گوش میرسد.
نباید از نظر دور داشت که اروپا و سایر طرفهای مذاکرات 1+5 هم در این مورد به خوبی و به شایستگی عمل نکردند و انتظارات متین و منطقی ایران عملی نشده که باید با رفتار مثبت و پیگیریهای لازم، این انتظارات برآورده شود.
سوال اصلی این است که آیا خروج ایران از برجام و آتش زدن آن راهکار مناسبی است و منافع ایران را تامین میکند؟
اگر قرار باشد اندیشهها و رفتار سیاسی دلواپسان بیمنطق را ملاک عمل قرار دهیم، برجام از همان ابتدا هم یک توافق مردود محسوب میشد. آقایان قطعاً فضاسازیهای غیرمسئولانه و سیاه نمائیهای جناحی و باندی همین جماعت دلواپسان در دوره طرح موضوع برجام در مجلس را به خاطر دارند که افرادی خارج از مجلس چه بساطی را به راه انداخته بودند و با سمپاشی جریان انحرافی همه چیز را تیره و تار معرفی میکردند ولی هدف آنها سرپوش گذاشتن بر روی عملکرد پرخطای دولتهای نهم و دهم در این زمینه بود که کشور را به عمق دره بردند که نهایتش به صفر رساندن صادرات نفت و دست بالا، اجرای «برنامه نفت در برابرغذا» بود. یعنی همان شرایط سالهای پایانی حاکمیت صدام در عراق، در انتظار ما هم بود!
امروزه القائات مسموم پیمان جریان انحرافی را میتوان از میان سطور برخی روزنامهها عیناً رصد کرد. همان جماعتی که اگر ذرهای شهامت و انصاف میداشتند، امروز نباید به خودشان جرات میدادند سربلند کنند و ادعائی داشته باشند ولی میبینیم با تشدید اوضاع به جای آنکه قلمها و زبانها را علیه دشمنان قسم خورده ملت و نظام به کار بگیرند، متعرض کسانی میشوند که در این هنگامه جنگ سیاسی – تبلیغاتی و اقتصادی در وسط میدان هستند و این جماعت، لگدپرانی علیه آنها را وظیفه خود میدانند و دیگران را هم تحریک میکنند برای آتش زدن برجام چقدر دیر شده و ما فرصت برای آتش زدن برجام را از دست داده ایم!
عقل و منطق ایجاب میکند در مسائلی که پای مصالح کشور، منافع ملی و حیثیت نظام در میان است، همگان از برخوردهای گروهی، فضاسازیهای باندی و جناحی و رفتارهای بغض آلود شخصی و انتقام جوئیهای سیاسی پرهیز کنند و حداقل در این موارد، موضعی فراجناحی اتخاذ کنند و در چارچوب مصالح کشور و منافع ملی عمل نمایند.
اکنون بهتر میتوان دریافت که هرگونه تصمیم و اقدام در جهت تضعیف موضع کشور و نظام در قبال برجام، دقیقاً به زیان ایران تمام خواهد شد و آب را به آسیاب دشمن میریزد. جای تعجب است که در برخی موارد، ما به مسائل پیرامونی هم کاملاً بیتوجهیم. امروزه دولت آمریکا اعتراف میکند که فشارها بر ایران بینتیجه بوده است. پایگاه خبری «المانیتور» تصریح کرده که آمریکای ترامپ در ارزیابیهای داخلی خود به این جمع بندی رسیده که علیرغم تحمیل فشار حداکثری که آنرا «مادر تحریمها» معرفی میکردند، این سیاست علیه ایران موفق نبوده و جواب نداده است.
اگر یک جریان انحرافی حتی به مصالح کشور بیاعتناست و علیه منافع ملی لگدپرانی میکند، چرا ما که دلسوز انقلاب و مدافع نظام و پرچمدار اسلام هستیم باید همراهی کنیم و به دام جماعت انحرافی بیفتیم؟
آیا شرایط دوره حاکمیت همین جریان انحرافی بهتر بود که 6 قطعنامه الزام آور شورای امنیت علیه ما صادر شد و کشور در ذیل بند هفتم منشور ملل متحد قرار گرفت و مخل نظم و امنیت بینالمللی معرفی شد؟ آیا بیاعتباری و انزوای امروز آمریکای ترامپ یک پیروزی بزرگ برای ملت ما نیست؟ آیا صداهای دشمن شادکن ما، گل زدن به خودی در لحظه پیروزی ملت نیست؟
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: bartarinha.ir