حاشیههای راهپیمایی اربعین
تنها دو روز به اربعین باقی است. حاشیههایی درباره برگزاری این راهپیمایی بزرگ در فضای مجازی وجود دارد که مثل همیشه توقف نکردن بر آن موجب بزرگتر شدنش میشود؛ دربارهشان سخن میگوییم.
اول: آیا مردم ایران با کمکها و بودجههای دولتی به این شکل انبوه به راهپیمایی اربعین میروند؟
بیاید با یک مقدمه شروع کنیم؛ «فرض کنید نهادهای جمهوری اسلامی به طور رسمی و غیررسمی ابداً هیچ حمایت و تبلیغ و ترویجی نسبت به رویداد سالهای اخیر اربعین حسینی(ع) و راهپیمایی زائران ایرانی در عراق نداشتند؛ در این صورت سوال این است چه مقدار از مردم ایران برای شکل دادن به این رویداد در عراق حضور پیدا میکردند و شکل برگزاری این مراسم چند روزه که عموم کنشگران آن ایرانی هستند با شکل کنونی آن، چقدر تفاوت پیدا میکرد؟» این سوال مهمی است که هم موافقان این حمایت و تبلیغ و ترویج از سوی نهاد رسمی جمهوری از مراسم راهپیمایی اربعین و هم مخالفان این حمایتها و ترویجها باید درباره آن بیندیشند و به جوابهایی که عقل سلیم و وجدان انسانی را آرام میکند برسند. اما چرا؟
در چند سال اخیر همزمان با ترویج و تبلیغ و حمایت نهادهای رسمی جمهوری اسلامی از راهپیمایی اربعین (از ارائه تسهیلات به زائران تا برپایی موکب و سرویس دادن به زائران در کشور عراق توسط نهادهای رسمی ایران) موج انتقادی خاصی هم در خصوص این حرکت دینی اجتماعی در سطح زیرین جامعه ایرانی شکل میگیرد که مانند بسیاری از امواج انتقادی و مخالفخوان با سناریوی ترویجی رسمی و حاکم، نادیده گرفته میشود.
این موج که سال به سال هم بر ابعاد و گسترهی آن افزوده میشود، با فرمهای متنوعی اعم از الگوهای معرفت دینی، اقتصاد سیاسی و سلطه از طریق فرایندی که بر مبنای فرضگرفته شده در آن، دین لابد افیون تودهها است و... ارائه میشود. در کنار این، بخش بسیار بزرگی از این انتقادها به کاربرد سرمایه و بودجه دولتی وبیت المال برای یک حرکت مناسکی است که از نظر انتقادکنندگان شاید واجبتر از این مثلا صرف آن هزینه برای ساختن خانه برای زلزلهزدههای کرمانشاه و گورخوابها و افزایش گرمخانهها برای بیسرپناهها و کارتنخوابها و... است.
با این توضیحات بیایید این سوال را باز طرح کنیم که اگر ترویج و حمایت نهادهای نظام جمهوری اسلامی از این راهپیمایی نبود، چقدر از حجم حضور مردم و متعاقب آن سرویسهایی که در آنجا ارائه میشود کاسته میشد؟ برای پاسخ به این سوال باید در نظر داشت که سالهای نخست رویداد اربعین بدون هیچ ترویج و حمایتی از سوی نهادهای دولتی ایرانی شکل گرفت. اساسا این حضور خودجوش مردم بود که نهادها را به تنگ و تا انداخت تا از فضایی که توسط مردم شکل گرفته است، بستری برای صرف بخشی از هزینههای خود بسازند که در حقیقت خودشان را در معرض دید قرار داده و احتمالا بیلان کار پر و پیمانی ارائه دهند. در حقیقت قضیه را نباید سر و ته دید و خواند؛ این مردم نیستند که به دلیل در اختیار داشتن مرخصی از سوی نهاد اداری شاغل در آن یا مثلا ارائه وام ۲ میلیون تومانی برای سفر اربعین و... به عراق میروند، بلکه مردم در حال رفتن به عراق هستند و نهادهای رسمی و دولتی از این فرصت استفاده میکنند، به آنها مرخصی و وام میدهند تا بودجه فرهنگی که عموماً همان بودجه تبلیغی و ترویجی صوری نهادها است در مسیری قرار بگیرد که بتوان از آن دفاع کرد! در حقیقت این نهادها با این کار وجهه قابل قبولی از خود ارائه میدهند و به سازمانهای نظارتی رسمی و غیررسمی بالادستیشان این پیام را میرسانند که «ما خیلی خوب و دیندار و فرهنگی و عاشورایی و... هستیم و بودجهمان را در این راه صرف کردیم». ضمن اینکه باید در نظر گرفت در یکی دو سال اخیر این تسهیلات نهادها، کاهش قابلتوجهی هم پیدا کرده است.
بیشتر بدانید : ارائه دلار 7 هزار تومانی به زائران اربعین
بیشتر بدانید : هزینه ویزای اربعین 35 درصد کاهش یافت و 107 هزار تومان شد
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: mashreghnews.ir