ناظران زیادی اجلاس شورای وزیران امور خارجه سازمان همکاری شانگهای که در روزهای 4-3 ژوئن در مسکو تشکیل شد و نیز کنفرانس «امنیت و ثبات در منطقه» که در همان روزها برگزارشد، را بر حق پیش در آمدی بر اجلاس ماه جولای سران سازمان در اوفا خوانده اند.


پیام تبریک بسیار خشک و رسمی که حسن روحانی برای ولادیمیر پوتین به مناسبت روز روسیه ارسال کرد، پیام غیر مستقیمی است که نتایج این «پیش در آمد» و اسنادی که برای سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای جهت امضا آماده شده، باعث نا امیدی آشکار تهران شده است.


برای خوانندگان گرامی یادآوری می کنیم که در روزهای 4-3 ماه ژوئن در ملاقات سه جانبه سران نهادهای دیپلماتیک ایران، روسیه و چین در مسکو توافقی مبنی بر دست یابی به یک «فرمول سازش» حاصل شد که براساس آن باید علاقه تهران به توسعه همکاری با سازمان همکاری شانگهای زنده نگه داشته شود.


به موجب این فرمول، به ایران ضمانت داده شد که روند اعطای عضویت تمام عیار در سازمان به این کشور، نه بعد از رفع تحریم های بین المللی بلکه بلافاصله بعد از انعقاد توافقات اولیه درباره برنامه هسته ای اش آغاز شود. این در حالی است که دکتر مهدی سنایی سفیر ایران در مسکو معتقد است منوط شدن عضویت ایران در سازمان به رفع تحریم ها کار درستی نیست. افزون بر آن، وزیران روسیه و چین به محمد جواد ظریف همتای ایرانی خود اطمینان داده بودند پس از آنکه اسناد اولیه مربوط به پرونده هسته ای ایران به امضا برسد، مسکو و پکن تحریم های اعمال شده علیه تهران را نادیده انگاشته و در زمینه توسعه همکاری های اقتصادی و نظامی - فنی با ایران گام برخواهند داشت.


سرگئی لاوروف در کنفرانس خبری که به نتایج اجلاس وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای اختصاص داشت، خاطرنشان کرد که روابط فیمابین مسکو و تهران «با موفقیت توسعه می یابد و اینکه همه ما خواهان ارتقای سطح شرکت ایران در سازمان در پرتو حل و فصل عمومی مسأله هسته ای ایران هستیم». وانگ ای همتای چینی او نیز با این نقطه نظر موافقت کرد و اظهار داشت که «چین در صدد است تعامل با ایران را در زمینه تجارت و اقتصاد، انرژی و سایر عرصه های سنتی تحکیم کرده و همکاری در بخش های جدید را در چارچوب کمربند اقتصادی راه ابریشم و راه ابریشم دریایی قرن 21 توسعه دهد».


در وهله اول، طرح سازشی که ارائه شد، بایستی کاملاً جوابگوی خواست های تهران باشد. واقعاً طرف ایرانی ابتدا در جریان مراسم در مسکو در سطح رسمی مخالفت های خود را اعلام نکرد. ولی برخی نخبگان سیاسی ایران از نتایج این پیش درآمد بر اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای اظهار نا امیدی کردند که این نا امیدی بیش از پیش در گفتگوها و بحث های غیررسمی منعکس می شود. اما چه چیزی باعث این نا امیدی شده است؟


در پاسخ به این سوال که آیا فرمول سازش تا چه اندازه معقول، رضایت بخش و جوابگوی خواست های تهران است، استدلال هایی مطرح شده است که در بین این دیدگاه های رنگارنگ کارشناسان و سیاستمداران شش علت اساسی دیده می شود.


1- ایرانیان معتقدند اصل اساسنامه سازمان همکاری شانگهای مبنی بر منع پذیرش کشورهایی که به هر دلیلی تحت تحریم بین المللی قرار دارند، منسوخ شده و جوابگوی واقعیات جدید جهانی نیست.

این اصل که در سال 2009 در اساسنامه سازمان گنجانده شد، مخصوص ایران بود و در واقع می تواند به عنوان هدیه ای به غرب در تقابل با ایران تعبیر شود، درست همانند منع صدور سامانه های اس-300 به ایران در زمان ریاست جمهوری دمیتری مدودف،که آن هم هدیه ای «اضافه بر سازمان» و غیر ضروری بود. آخرین بهانه ای که اساس حفظ این اصل در اساسنامه را تشکیل می داد، یعنی اتهام نظامی بودن برنامه هسته ای ایران، نهایتاً هر گونه شباهت به حقیقت را از دست داده است. نه تنها جریان مذاکرات ایران با گروه 1+5 بلکه دلایل قانع کننده ای که از سوی مسئولین ایرانی به سراسر جهان ارائه شده و توسط تمام جامعه جهانی به استثنای ایران هراسان لجوج کله شق در ایالات متحده، اسراییل و عربستان سعودی پذیرفته شده است، از این واقعیت حکایت دارد. ایرانیان بر همین اساس اعتقاد دارند که آن قسمت اساسنامه سازمان همکاری شانگهای که با تحریم ها ارتباط دارد، نه تنها از هر گونه معنی و مفهوم عاری شده است بلکه به اعتبار سازمان لطمه می زند.


2- تهران بر این اعتقاد است که فرمول سازش پیشنهادی، در حقیقت امر تلاش جدیدی در جهت استفاده از ایران به عنوان کارت بازی در مذاکرات با ایالات متحده و اتحادیه اروپا است.

عده زیادی در تهران نگران هستند که اگر واشنگتن و پایتخت های اروپایی سیاست سخت گیرانه فعلی خود نسبت به روسیه را تغییر دهند ، فرمول سازش هم به بهانه های مختلف لغو خواهد شد. منطق این نگرانی ها با مقداری بی اعتمادی به سیاست خارجی روسیه ارتباط دارد. تهران اعتقاد دارد اگر مسکو در زمینه پذیرش ایران به سازمان شانگهای اراده سیاسی از خود نشان داده بود، این مسأله تا کنون حل شده بود. تهران بهانه هایی را که گویا موضع گیری ویژه برخی اعضای دیگر سازمان مانع از پیوستن جمهوری اسلامی به عضویت سازمان می شود، جدی نمی گیرد زیرا وزن سیاسی مسکو برای پافشاری بر این تصمیم کفایت می کند.


3- ایران پذیرش هند و پاکستان به عضویت سازمان شانگهای را بمب تأخیری می داند.
تهران به حق اعتقاد دارد که تأکید بر گسترش سازمان تنها با اتکا به شاخص های کمی، اشتباهی جدی است. دهلی نو که به ایالات متحده گرایش دارد و در روابط با چین و پاکستان اختلاف نظرهای حل نشدنی دارد، به «اسب تروا» تبدیل شده و در سازمان کارشکنی خواهد کرد. تازه خود مسئولین هندی در مرحله اخیر بیش از پیش اعلام می کنند که اندیشه عضویت در سازمان، دیگر بحث روزِ سیاست خارجی هند نیست. این سازمان برای هند تنها به عنوان یک مجمع دیگر جهت حل و فصل اوضاع افغانستان مفید است و غیر از آن هیچ فایده ای ندارد. به عقیده برخی کارشناسان ایرانی، پاکستان که اوضاع داخلی آن به غایت بی ثبات است، نه تنها نمی تواند در زمینه مسایل امنیت در منطقه سازمان شانگهای به طرف تمام عیار همکاری تبدیل شود بلکه به عنوان پرورشگاه تروریسم بین المللی و افراطی گری دینی به منشأ مشکلات برای سازمان تبدیل می شود.


4 - بسیاری از کارشناسان ایرانی معتقدند با پیوستن هند و پاکستان به عضویت سازمان همکاری شانگهای، ارتباط مستقیم بین واشنگتن و این سازمان برقرار می شود.
ایالات متحده و غرب به کارایی فعالیت سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک سازمان بین المللی کوچک ترین علاقه ای ندارند زیرا فعالیت کارآمد این سازمان موجب ارتقای نقش سازمان و اعضای آن در صحنه بین المللی خواهد شد. لذا خطر آن می رود که دو کشور مذکور فقط از روی عناد، نقطه نظر متفاوت با دیدگاه اعضای دیگر سازمان را مطرح کنند. اگر این دو کشور عضو سازمان شانگهای شوند، آمریکا صاحب دو نماینده در سازمان شده و می تواند در همه جنبه های فعالیت آن نفوذ کند.


5 - نگرانی جدی دیگر تهران این است که صرف نظر از اینکه همکاری منطقه ای و تعامل، متقابلاً سودمند اعلام شده است، در حقیقت سازمان همکاری شانگهای بر اصل ذیل استوار است: چین در اقتصاد برتری دارد و روسیه در سیاست و مسایل امنیتی و کشورهای دیگر نقش سیاهی لشکر را ایفا خواهند کرد.

این سازمان در حال حاضر و در آینده منافع سیاسی و اقتصادی ایران در منطقه را به طور کامل در نظر نمی گیرد. تهران معتقد است طرح های اساسی اقتصادی که در چارچوب اتحادیه اقتصادی اورآسیایی و کمربند اقتصادی راه ابریشم و راه دریایی ابریشم قرن 21 به کشورهای عضو پیشنهاد شده اند، موجبات توسعه توان اقتصادی ایران را فراهم نکرده و این کشور را خارج از چارچوب تعاون و تعامل منطقه ای باقی می گذارند. بنا به یک دیدگاه، امکانات صنعتی، فناوری و لجستیکی اقتصاد ایران توسط سازمان همکاری شانگهای جدی گرفته نمی شود و لذا مسکو و اعضای دیگر سازمان از دستور روز تمام عیار همکاری اقتصادی با ایران و شرکت آن در طرح های اقتصادی بزرگ برخوردار نیستند.


6- تهران گمان می کند سازمان همکاری شانگهای در حال حاضر به مسایل امنیت منطقه ای و بیش از همه مسایل مربوط به مبارزه با تروریسم، جدایی طلبی و مواد مخدر توجه کافی نمی کند.
ایران بر همین اساس تأکید می کند که با توجه به خطرات و چالش های جدیدی که در سال های اخیر در منطقه سازمان شانگهای شکل گرفته اند، توجه هر چه بیشتری باید به امنیت و تشریک مساعی در این زمینه مبذول شود. محمد جواد ظریف در سخنان خود در کنفرانس مسکو تأکید کرد «به منظور مقابله با این پدیده (گسترش داعش) و ریشه کنی شر، یکپارچگی راهبرد های انفرادی و دسته جمعی لازم است. باید با همین هدف در مبارزه با به کرسی نشانده شدن تمایلات مستکبرانه و غیر مسئولانه بر منطقه متحد شد». در این بیانات «یکپارچگی راهبرد های انفرادی و دسته جمعی» اهمیت کلیدی دارد زیرا باید اعتراف کرد که مقابله با جدایی طلبی، افراطی گری و مواد مخدر در منطقه سازمان شانگهای به سطح مطلوب هماهنگی بین کشورهای عضو ارتقا نیافته است. با توجه به هزینه هایی که تهران مجبور است در این زمینه بر عهده بگیرد، یک نوع ناراحتی کارشناسان ایرانی از این بابت، مستدل و موجه به نظر می آید. بالاخره تا کی می توان به جای مقابله واقعی با خطرات و چالش های فزاینده به رایزنی ها، هماهنگی ها و تدوین بی پایان پروتکل های مقدماتی پرداخت. تازه اکثر این اسناد جامه عمل نمی پوشند در حالی که دشمن واقعی روز به روز قوی تر می شود.

******



تأکید می کنیم آنچه که در فوق بیان شد، در حد معینی نقطه نظر ذهنی بخشی از جامعه ایرانی است. ولی باید حتی دیدگاه ذهنی و غیر رسمی کشور متحد بالقوه را با دقت تمام گوش کرد. قضیه پذیرش ایران به عضویت سازمان همکاری شانگهای به وضعیت مضحک و در عین حال فاجعه بار پذیرش ترکیه به اتحادیه اروپا شباهت پیدا کرده است. اروپایی ها حداقل توضیح می دهند به چه دلیلی نمی خواهند ترکیه عضو اتحادیه اروپا شود، ولی در سازمان همکاری شانگهای فقط از اصل اساسنامه درباره تحریم ها به عنوان بهانه استفاده می شود در حالی که این اصل به تحریم های شورای امنیت سازمان ملل ربطی ندارد. همانطور که این اصل را در اساسنامه گنجانده اند، می توانستند آن را به راحتی لغو کنند. در هر حال، مسلم است که ایران به عضویت در سازمان همکاری شانگهای احتیاج دارد ولی سازمان هم به ایران به عنوان یکی از اعضای کلیدی خود نیازمند است زیرا بدون ایران بسیاری از طرح های اقتصادی و امنیتی منطقه ای (ایران از تجربه عظیم مقابله با تروریسم بین المللی، جدایی طلبی و قاچاق مواد مخدر برخوردار است) در سطح حرف و شعار باقی خواهند ماند. و این در حالی است که خطرات و چالش های جدید واکنش بی درنگ و تشریک مساعی هر چه بیشتر همه اعضای سازمان همکاری شانگهای را ایجاب می کند.

منبع: وب سایت ایران رو

4949