افشاگری های خواندنی مورینیو پس از 10 سال
ژوزه مورینیو در مصاحبه‌ای با گاتزتا دلواسپورت درباره دوران حضورش در اینترمیلان صحبت کرده و از جمله خاطرات جالبی از دیدار با بارسلونا در چمپیونز لیگ 2009-2010 مطرح کرد

مورینیو در گوش گواردیولا چه گفت؟

در دهمین سالروز قهرمانی اینتر در لیگ قهرمانان و کامل شدن سه گانه تاریخی این تیم ژوزه مورینیو در مصاحبه ای اختصاصی با گاتزتا دلو اسپورت شرکت کرد و به سوالات مختلفی پاسخ داد.

مورینیو بلافاصله پس از قهرمانی اینتر در برنابئو به ملاقات فلورنتینو پرز رئیس رئال رفت و شام را در رستوران محبوب او صرف کردند. خیلی زود او با رئال قراردادی سه ساله بست و پس از دو فصل به یادماندنی اینتر را ترک کرد.

آقای خاص در مورد دوران حضورش در اینتر به گاتزتا گفت:« تمام توان و انرژی خودم را در اینتر گذاشتم. هیجان و شور شوق تیم را می دیدم و ارتباط بسیار دوستانه ای بین من و بازیکنان وجود داشت و باید بگویم که صمیمیت در تیم 200 درصد بود. در اینتر بیش از یک مربی، یک دوست برای بازیکنانم بودم. در مادرید وقتی قهرمان اروپا شدیم، از تماشای خوشحالی دیگران بیشتر خوشحال بودم. اینتر مثل یک خانواده بود. وقتی پدر می شوید، به این درک می رسید که در دنیا چیزی مهمتر از خود شما وجود دارد و یک پله خودتان را پایین تر قرار می دهید. در اینتر من چنین حسی را داشتم.»

مورینیو ادامه داد:« ده سال بعد هنوز با بازیکنانم در آن مقطع از طریق واتس آپ ارتباط دارم. اخیرا حتی با السیو راننده اتوبوس تیم در آن سال ها صحبت می کردم. همین رفاقت و صمیمیت ها باعث شده بود تا اینتر برایم مثل یک خانواده باشد. در تیم های دیگرم، روابط به گونه ای دیگر بوده اند. در اینتر خودم بودم و حتی گاهی کارهای احمقانه هم انجام دادم ولی در نهایت خودم بودم. انسانی صادق و نه دروغین. آنجا خیلی ها منتظر بودند تا من کار نهایی را به سرانجام برسانم و این کار را انجام دادم.»

 

شکست در زمین آتالانتا:« وقتی بازی را 3-1 باختیم، در رختکن با بازیکنان برخورد خشنی داشتم اما به خودم آمدم و با درک تعداد مصدومان زیادی که داشتیم، از آنها عذرخواهی کردم.»

فتح سری آ در هفته پایانی:« در سیه نا واقعا ترسیده بودم. شش روز بعد، فینال بزرگ را در پیش داشتیم و می ترسیدم که همین قضیه روی بازی برابر سیه نا تاثیر منفی بگذارد. تا دقیقه 45، بازی بدون گل بود و رم رقیب ما برای قهرمانی، با دو گل از حریفش پیش افتاده بود. نمی دانستم چگونه باید به تیم کمک کنم. شرایط سختی بود. یادم است برخی مواقع به خودم می گفتم که دوست دارم یک لیگ را در هفته پایانی فتح کنم ولی همان روز متوجه شدم که چه تفکر اشتباهی است.»

در یک قدمی حذف از چمپیونزلیگ مقابل دیناموکیف:« تا دقیقه 85 با یک گل در کیف عقب بودیم ولی در 4 دقیقه، میلیتو و اسنایدر دو گل زدند و ورق برگشت. همچنین بازی 5 می برابر رم(فینال کوپا ایتالیا در الیمپیکو) هم در سه گانه اهمیت بالایی داشت.

رویای ما فتح لیگ قهرمانان بود. سری آ یک وظیفه و کوپا ایتالیا مثل این بود که بگوییم یک جام فتح کرده ایم و حالا می رویم برای دومی و سومی. دوست دارم بازی با رم را یک بار دیگر با دستیارانم ببینم. جیوانی چِرّا هوادار سرسخت رم است و هنوز هم خاطره آن بازی او را اذیت می کند. برای بازی با رم وارد الیمپکیو شدیم و دیدم که سرود رم در حال پخش شدن است. به سمت برگزار کنندگان بازی رفتم و تهدید کردم که پخش سرود رم ادامه پیدا کند، وارد زمین نخواهیم شد. در نتیجه آنها موزیک را قطع کردند.»

پیوستن به اینتر:« در خانه ماسیمو موراتی در پاریس قرارداد بستیم و نه در یک هتل دور از دسترس. می خواستم همه چیز علنی باشد. اینتر رویای فتح لیگ قهرمانان را داشت. این مهم در اینتر مثل یک وسواس نبود(بر خلاف رئال).»

حذف برابر یونایتد در یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان 09-2008:« همان روز متوجه شدم که بر خلاف سری آ، تیم برای فتح لیگ قهرمانان در شرایط مناسبی قرار ندارد. بازیکنان در رختکن ناراحت بودند. نیاز به یک بازنگری تاکتیکی بود. من، موراتی، برانکا و اوریالی در مورد یک سیستم دفاعی در بالاترین سطح به توافق رسیدیم. قرار شد بازیکنانی جذب شوند که بتوانیم در فصل بعد، با دو سیستم متفاوت بازی کنیم. بازیکنانی که بتوانند در این دو سیستم جواب بدهند.»
 

جدایی زلاتان:« همه چیز در پاسادنا اتفاق افتاد روزی که با چلسی بازی داشتیم. هر روز با تیتر ایبرا می رود، مواجه بودیم. زلاتان مثل یک سوپرحرفه ای 45 دقیقه بازی کرد و سپس در رختکن به همه ما گفت که برای فتح لیگ قهرمانان به بارسا خواهد رفت. دستیاران ایتالیایی ام در حد مرگ ناراحت شدند و به من گفتند که بدون زلاتان غیرممکن است فاتح لیگ قهرمانان شویم. هم تیمی ها دوست نداشتند زلاتان برود. من هم نگران بودم ولی به او گفتم که شاید با رفتن تو، ما قهرمان شویم. همان روز به برانکا گفتم که اگر زلاتان می خواهد به بارسا برود، ما هم باید اتوئو و میلیتو را جذب کنیم. این دو به ما توانایی های تاکتیکی بیشتری می دادند.»
 

جذب وسلی اسنایدر:« نیاز به یک هافبک همه کاره در وسط زمین داشتیم که بتواند دو مهاجم مان را تغذیه کند. دو مهاجمی که از لحاظ جنب و جوش، باورنکردنی بودند. اسنایدر برای این پست، بازیکن کاملی بود. در مقطعی فکر کردم جذب او بعید است ولی گزینه اول من اسنایدر بود. من و برانکا موراتی را تحت فشار قرار دادیم و هر روز به او زنگ می زدم و می گفتم که به اسنایدر نیاز داریم؛ به اسنایدر نیاز داریم.»

بهترین بازی:« شاید همان دربی برابر میلان چون نمایش بی نقصی داشتیم. گل های زیادی زدیم و کنترل میدان دست ما بود. میلان را از لحاظ روانی ویران کرده بودیم ولی بهترین بازی اینتر تحت هدایت من فینال لیگ قهرمانان برابر بایرن بود. قبل از بازی ما برنده بودیم و طبیعی نیست که پیش از شروع یک فینال، همه اعضای یک باشگاه به قهرمانی ایمان داشته باشند.»


نبرد نیمه نهایی برابر بارسا؛ بارسلونا در  این بازی که در نوکمپ برگزار می‌شد بعد از شکست 3-1 در سن‌سیرو مصمم بود که جبران مافات کرده و به فینال رقابتها راه یابد. در دقیقه 28 بازی اتفاقی افتاد که امیدواری کاتالانها به موفقیت را بیشتر کرد. در یک درگیری بین تیاگو موتا و سرخیو بوسکتس، هافبک بارسا که ضربه‌ای از تیاگو موتا خورده بود واکنشی بیش از اندازه نشان داد و داور بازی ستاره اینتر را اخراج کرد تا تیم مورینیو مجبور شود نزدیک به یک ساعتت 10 نفره مقابل بارسا بازی کند.
درحالیکه گواردیولا سرمربی بارسلونا ابراهیموویچ را فراخوانده و در حال گوشزد کردن بعضی نکات به او بود، مورینیو خودش را به کنار پپ رساند و چیزی در گوش او زمزمه کرد. این صحنه سر و صدای زیادی به پا کرد و در خاطره هواداران اینتر به عنوان صحنه‌ای نمادین از آن بازی ماندگار شد.

 

مورینیو درباره آن صحنه معروف گفت:« وقتی بوسکتس خودش را روی زمین انداخت من درست بین نیکمت خودمان و جایی بودم که موتا داشت به کنار زمین می‌آمد تا بیرون برود. از گوشه چشمم دیدم که نیمکت بارسلونا دارد شادی می‌کند طوریکه انگار بازی را برده. بعد دیدم گواردیولا ایبرا را صدا کرده تا تاکتیک‌هایش برای بازی 11 نفر در مقابل 10 نفر را به او بگوید. من فقط به کنار پپ رفتم و به او گفتم که از حالا جشن نگیرید، بازی هنوز تمام نشده.»

آن بازی به عنوان مقاومت جانانه اینتر در مقابل هجوم همه‌جانبه بارسلونا در یادها باقی مانده. بارسلونا در ادامه تنها یک بار در دقیقه 84 توسط پیکه به گل رسید که برای صعودش به فینال کافی نبود.


مورینیو در ادامه گفت:« آن بازی در نوکمپ نماد مورینیوی دفاعی شد ولی کسی یادش نبود که ما در سن‌سیرو 3-1 پیروز شده بودیم و حق این را داشتیم که هر طور می‌خواهیم در نوکمپ با آنها بازی کنیم. اگر پاندف در جریان گرم کردن مصدوم نشده بود ما با او، اسنایدر ، اتوئو و میلیتو بازی می‌کردیم. کسی که روی سکوها می‌نشیند وقت برای تجربه دراماتیک درست کردن از بازی‌ها را دارد و حتی اگر لازم باشد می‌تواند به دعا متوسل شود ولی در زمین چمن، شما باید راه‌حل پیدا کنید. آن بازی فوق‌العاده‌ترین شکست دوران فوتبالی من بود. ما 1-0 باختیم ولی در کل، با شرایطی خارق‌العاده توانستیم 3-2 پیروز شویم.»


 بازی فینال:« زانتی بازی کرد چون کاپیتان و نماینده آن نسل اینتر بود که رویای فتح لیگ قهرمانان را داشتند. سامی اتوئو سابقه قهرمانی اروپا را داشت و از او خواسته بودم که در مورد راز و رمز قهرمانی با بازیکنان حرف بزند. لوئیس فیگو هم به قهرمانی خوشبین بود و حاضر بود برای بازی در فینال از جیب هم هزینه کند. وقتی با پورتو قهرمان اروپا شدیم، پسرم 4 ساله بود. او قبل از مصاف با بارسا در نیمه نهایی به من گفت دوست دارم با اینتر قهرمان شوی تا آن را برای همه عمرم به یاد داشته باشم.»

غیبت در جشن قهرمانی اینتر:« اگر با تیم به میلان بر می گشتم و هواداران فریاد می زدند "ژوزه بمان"، دیگر نمی توانستم به رئال بروم. بهتر این بود در جشن شرکت نکنم. در رختکن پیراهن های جشن قهرمانی را دیدم و شرایطم به گونه ای بود که توان دیدن پیراهن ها را نداشتم.

می خواستم به رئال بروم. به رئال دوبار پاسخ منفی داده بودم. اولین بار وقتی مربی چلسی بودم و دومین بار هم پس از پایان فصل 09-2008 که به منزل موراتی رفتم و او مخالفت کرد. به رئال اما نمی توان سه بار پاسخ رد داد. الان می توانم 5 یا 6 سال در یک باشگاه بمانم ولی در آن مقطع می خواستم اولین مربی ای باشم که در انگلیس، ایتالیا و اسپانیا فاتح لیگ شده است و هنوز هم کسی رکورد مرا ندارد. با رئال قرارداد بستم و دو روز هم در مادرید ماندم و سپس به میلان برگشتم.»

تصمیم پیوستن به رئال:« پس از نیمه نهایی برابر بارسا تصمیم گرفتم به رئال بروم چون می دانستم که در فینال بایرن را خواهیم برد و دینم به اینتر را ادا خواهم کرد. موراتی از تصمیم من آگاه شد و نیازی به صحبت هم نبود. پس از پیروزی در فینال، او من را در آغوش گرفت و گفت حالا حق داری که بروی. در واقع قهرمانی اروپا مجوز جدایی ام از اینتر بود. من در اینتر خوشحالتر بودم ولی به رئال رفتم چون 100 درصد جاه طلبی داشتم و می خواستم با این تیم به قهرمانی های بیشتری برسم.»



گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: varzesh3.com