وین دیزل
در شرایطی كه تماشاگران سینما استقبال خوبی از فیلم كرده‌اند، دیزل می‌گوید پنجمین قسمت سریع و آتشی قابلیت حضور در رقابت‌های اسكاری را دارد. دیزل در یك گفت‌وگوی جدید اینترنتی درباره....
 
گفتگو با وین دیزل، بازیگر سریع و آتشی 5
پنجمین قسمت مجموعه فیلم «سریع و آتشی» طی 5 هفته نمایش در آمریكای شمالی به فروشی 200میلیون دلاری دست پیدا كرد.
 
فروش بین‌المللی این اكشن ماجراجویانه هم طی این مدت حدود 300 میلیون دلار بوده است. این اولین بار است كه یكی از قسمت‌های این مجموعه فیلم به چنین رقم بالای فروش دست پیدا می‌كند. موفقیت قسمت پنجم باعث شد تا جاستین لین، كارگردان فیلم سریعا دست به كار نگارش فیلمنامه ششمین قسمت آن شود.
وین دیزل در این فیلم یك بار دیگر در نقش دومینیك توره‌تو راننده مسابقات اتومبیلرانی بازی كرده كه راهی یك ماموریت خطرناك تازه می‌شود. این بار راك (دواین جانسون)‌ قهرمان سابق كشتی كج جهان هم در فیلم حضور دارد. در شرایطی كه تماشاگران سینما استقبال خوبی از فیلم كرده‌اند، دیزل می‌گوید پنجمین قسمت سریع و آتشی قابلیت حضور در رقابت‌های اسكاری را دارد. دیزل در یك گفت‌وگوی جدید اینترنتی درباره كار تازه خود و برخی از جنبه‌های آن صحبت می‌كند.

در قسمت جدید فیلم، راك (دواین جانسن)‌ هم به جمع بازیگران اصلی پیوسته است. نظرتان در این باره چیست؟
خیلی خوب است كه او هم در كنار ماست. دواین بازیگر و انسان بزرگی است. سال‌هاست كه او را می‌شناسم و با هم دوست هستیم. البته نقشی كه او در فیلم به عهده دارد، در حقیقت برای بازیگری مثل تامی‌لی جونز یا جاش برولین نوشته شده بود؛ ولی در عین حال، بازیگر این نقش باید از اندام ورزشكاری و مناسبی هم برخوردار می‌بود. از آنجا كه بازیگر این نقش باید در مقابل من بازی می‌كرد، به صورت طبیعی از نظر ظاهری هم باید با وضعیت ظاهری من تطابق می‌داشت. خب می‌دانید، كاراكتر من در فیلم دومینیك توره‌تو یك مكانیك ورزیده است كه با ماشین‌های عجیب و غریب خود در مسابقات اتومبیلرانی شركت می‌كند. او شبیه كاراكتری كه در اكشن ماجراجویانه سه ایكس ارائه می‌دهم نیست و حال و هوای متفاوتی دارد. شخصیت من در مجموعه فیلم سه ایكس یك ورزشكار است، ولی در اینجا یك كارگر معمولی هستم. در عین حال توره‌تو شبیه آدمكش فضانورد فیلم علمی ـ تخیلی «ریدیك» هم نیست. توره‌تو یك آدم كاملا ساده و نرمال است. به همین دلیل، تهیه‌كنندگان سریع و آتشی به دنبال بازیگری برای نقش مقابل او بودند كه بتواند افسانه توره‌تو را گسترش و افزایش دهد. به همین دلیل، حضور كسی مثل دواین در این نقش می‌توانست كمك كند تا چنین اتفاقی بیفتد.

نگران حضور او در فیلم نبودید و فكر نمی‌كردید با حضورش صحنه را از چنگ شما درآورد؟
اصلا! 10 سال است كه او را می‌شناسم و همیشه می‌خواستیم یك فیلم مشترك با هم داشته باشیم. صحنه درگیری ما در فیلم خیلی خوب درآمده است و خیلی سخت و پرتنش بود. فیلمبرداری آن یك هفته طول كشید. وقتی شما یك سكانس درگیری مثل این صحنه را بازی می‌كنید، دوست دارید در مقابل شما یك ورزشكار حضور داشته باشد. زمانی كه این اتفاق می‌افتد، كل صحنه حال و هوای خاصی پیدا می‌كند و بار دراماتیك آن افزایش می‌یابد. البته كار طراح صحنه‌های نبرد هم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. گرومه لابانر طراح حركات نزاع ما یكی از بهترین‌ها و كهنه‌كارهای این حرفه است. چه كسی بهتر از یك طراح ماهر و خلاق می‌تواند طراحی چنین صحنه‌هایی را به عهده بگیرد؟ با حضور لابانر و دواین سر صحنه فیلمبرداری، خیالم از بابت خوب و كامل درآمدن صحنه درگیری راحت بود.

وقتی شما در سومین قسمت فیلم بازی نكردید، بسیاری گفتند عمر این مجموعه فیلم به پایان رسیده است.
سومین قسمت فیلم بدترین قسمت آن بود و این چیزی است كه تهیه‌كنندگانش هم حالا آن را تصدیق می‌كنند. عدم موفقیت فیلم تكان خوبی به سازندگانش داد. آنها سریعا تلاش كردند خطای گذشته را جبران و وضعیت این مجموعه فیلم را به حالت عادی برگردانند. خوشبختانه درس‌های خوبی از این شكست گرفته شد. در صنعت سینما همیشه از این جور شكست‌ها درس‌های لازم گرفته نمی‌شود.

باعث تعجب است كه كسی مثل شما كه در نیویورك (قلب روشنفكری آمریكا)‌ بزرگ شده، بازیگر فیلم اكشنی مثل «سریع و آتشی» باشد.
نه فقط در نیویورك بزرگ شدم،‌ بلكه محل نشو و نمای من دنیای تئاتر این شهر بود. در همین مكان بود كه كار بازیگری را یاد گرفتم. پدرم كارگردان تئاتر بود و به بسیاری از بازیگران آموزش بازیگری می‌داد. بحث كردن درباره شیوه استانیسلاوسكی برایم كار سختی نبود و با جنبه‌های مختلف این شیوه آشنا بودم. می‌دانستم نقب زدن به عمق یك كاراكتر چگونه است و چطور می‌توان درونیات او را كشف كرد و به كمك آن یك بازی زیرپوستی ارائه داد. پروسه تغییر و تحول شخصیت را خیلی خوب می‌فهمیدم، اما وقتی بزرگ شدم فهمیدم كه مناسب نقش‌های غیرمتعارف و خاص نیستم. من نمی‌توانستم یك رابرت دنیرو یا آل‌پاچینوی جدید باشم. روحیه‌ای تند و عصبانی دارم و این چیزی است كه در درونم وجود دارد. این طبیعت و كاراكتر من است. به همین دلیل، احساس كردم این حال و هوا را در فیلم‌های اكشن بهتر می‌توانم ارائه كنم. البته در طول این سال‌ها، چند بار تلاش كردم غیرمتعارف باشم و در نقش‌های دراماتیك و متفاوت هم ظاهر شدم؛ ولی حاصل كار، چندان قابل قبول نبود و تماشاگران مرا در این نوع نقش‌ها و حال و هوا قبول نكردند.

حضور مستقیم در جلوی دوربین تجربیات زیادی برای شما به همراه داشته است و این در حالی است كه بیشتر از هر چیز در فیلم‌های اكشن بازی داشته‌‌اید. جالب است كه در گفت‌وگوهای خود به اهمیت تجربه و بلوغ بازیگری اشاره می‌كنید.
بازیگری حكم یك فشار سنگین را دارد و احساس می‌كنم این فشار این روزها بیشتر از گذشته بر من وارد می‌شود. البته خیلی خوب است كه این فشار وجود دارد و باعث می‌شود تا شما همواره در تلاش باشید و برای بازی در نقش‌های جدید، تلاش‌تان را چند برابر كنید. آدم خوش‌شانسی بوده‌‌ام كه توانسته‌‌ام در این صنعت كار كنم. زمانی كه فعالیتم را شروع كردم، كسی در هالیوود مرا نمی‌خواست. من هم با این نیت كارم را آغاز كردم كه می‌دانم كسی مرا نمی‌خواهد. همین احساس باعث شد تا تلاشم را بیشتر كنم. می‌دانید، كاركردن با بازیگران دیگر سودو نفع خیلی زیادی دارد. در طول 10 سالی كه در جلوی دوربین سینما ظاهر شده‌‌ام،‌ چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام. آن درس‌های كلاس‌های بازیگری، فقط با تمرین عملی و ممارست است كه به نتیجه می‌رسد. برای بازیگری كه به كارش اهمیت می‌دهد، ‌آموزش عملی و یادگیری درس‌های كتاب‌ها به شیوه مستقیم چیز بزرگی است.

آیا دوست داشتید «سریع و آتشی» تبدیل به یك مجموعه فیلم شود؟
وقتی اولین قسمت آن را بازی كردم، از خودم می‌پرسیدم چه عجله‌ای وجود دارد كه به دنبال موفقیت قسمت اول آن، سریعا بازی در قسمت‌های بعدی آن را شروع كنم؟ آن زمان نمی‌خواستم دنباله‌ای بر قسمت اول آن ساخته شود. این حس درونی من است؛ ولی تهیه‌كنندگان فیلم نظر دیگری داشتند. می‌دانید، احساس من درباره تولیددنباله‌های سینمایی یك فیلم موفق این است كه آنها را باید با دقت و مطالعه قبلی كار كرد و پیش از شروع كار، همه جوانب را در ارتباط با آنها مورد بحث و بررسی قرار داد. در این رابطه و برای انجام چنین كاری، شما باید تلاش كنید در آغاز كار یك سه‌گانه (تریلوژی)‌ بنویسید یا حداقل، طرح مربوط به آن را در قفسه بایگانی خود داشته باشید. از اول كار باید دید مشخصی نسبت به این كه قصه قرار است به كجا برود داشته باشید و این كه در قسمت‌های بعدی چه اتفاقاتی می‌خواهد رخ بدهد. عموم تماشاگران آمادگی قصه‌گویی اپیزودیك و فصل به فصل را دارند. من خودم با فیلم‌هایی مثل «بر و بچه‌های خوب» مارتین اسكورسیزی رشد كردم و نسل بعد از من با مجموعه كمدی جنایتكارانه «سوپرانوها» بزرگ شد. هر دوی این‌ها در یك ژانر هستند، ولی تفاوت عمده و اصلی‌شان در این است كه در كار دوم، شما هر چیزی را به صورت دنباله‌دار و هفتگی دنبال می‌كنید و حالت اپیزودی دارد. اگر در ابتدای امر موافق تولید قسمت‌های بعدی «سریع و آتشی» نبودم، فقط به خاطر فیلمنامه آن بود. تهیه‌كننده فیلم به من گفت: «اگر فیلمنامه را دوست نداری، خودت به ما یك طرح فیلمنامه بده.» و همین باعث قطع همكاری موقت من با این پروژه شد.

سری جدید این مجموعه فیلم یك تریلوژی است؟
بله. مثل یكسری از مجموعه فیلم‌های جدید كه در قسمت‌های تازه خود دست به احیای آن فیلم می‌زنند، قسمت‌های جدید «سریع و آتشی» هم همین وظیفه را به عهده دارند. احیای این مجموعه فیلم به تداوم آن كمك می‌كند و راه را برای ساخت قسمت‌های مختلف آن باز می‌كند. حسی كه همه ما دست‌اندركاران فیلم هنگام تولید سری جدید آن دانستیم این بود كه به خودمان می‌گفتیم ما این مسیر را ادامه می‌دهیم و چند قسمت ‌فیلم را می‌سازیم. بعد از تولید 3 قسمت جدید یك توقف كوتاه می‌كنیم و پرونده این سه‌گانه را می‌بندیم تا بتوانیم یك شروع تازه و دوباره داشته باشیم.

قصه قسمت پنجم فیلم در آمریكای جنوبی اتفاق افتاد. این قصه در قسمت ششم به كجا می‌رود؟
فكر می‌كنم همه ما راهی قاره اروپا شویم و پایان قصه این تریلوژی را در آنجا جشن بگیریم.

این قصه تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد كرد؟
برای من مهم‌ترین نكته و جنبه هر فیلمی، قصه و فیلمنامه آن است. به همین دلیل، حساسیت خاصی نسبت به قصه فیلم دارم و تمركزم روی این نكته است كه در هر قسمت تازه این مجموعه فیلم، قصه پیشرفت كند و وضعیت و حال و هوای بهتر و كامل‌تری پیدا كند.

كار جدید چه دارید؟
قسمت تازه‌ای از مجموعه فیلم علمی ـ تخیلی «ریدیك» را در دست كار دارم كه در مرحله پیش‌تولید است. در این فیلم برای سومین بار در نقش ریدیك بازی می‌كنم كه در یك سیاره دور مامور مقابله با موجودات بیگانه فضایی است. ریدیك كه از سوی همنوعان خود مورد خیانت و در یك سیاره دور و متروكه در انزوا قرار گرفته، برای ادامه حیات مجبور به مقابله با پریدیتورهاست. او در این قسمت فیلم هم نیروی بیشتری كسب می‌كند و هم خطرناك‌تر می‌شود. دیوید تولی كارگردان فیلم است. برای بازی در فیلمی به نام «نمایش» هم دعوت شده‌ام كه مشغول خواندن فیلمنامه آن هستم و هنوز كارگردانی برای آن انتخاب نشده است. این یك اكشن كمدی است كه قصه دوستی یك پسربچه با یك ربات را تعریف می‌كند. در فیلم من نقش ربات را بازی خواهم كرد.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: jamejamonline.ir/ كیكاووس زیاری
 
مطالب پیشنهادی:
 برد پیت: «درخت زندگی» مرا به یاد کودکی ام انداخت
 عکس‌ها و جملات دوست داشتنی از آدری هپبرن!!
زندگی نویسندگان مشهور به روایت سینما + عکس
معرفی ۱۲ پروژه‌ عظیم اکران تابستان/ از پاندای 2 تا کاراییب 4 + عکس
10 فیلم عالی با کمترین تعداد بازیگر!! (+عکس)