رضا ناجی گفت: بعضیها میگویند ناجی تحصیلات دانشگاهی ندارد؛ درحالیكه من 50 سال است مقابل دوربین هستم و كار می كنم. این بازیگر كه این روزها فیلم «آواز گنجشكها» را در حال اكران دارد و تصاویرش با خرس نقرهای جشنواره فیلم برلین در سطح تهران خودنمایی میكند با اشاره به سوابق كار هنریاش اظهار داشت: شغل اصلی من مكانیك بود و از سال 41 در خدمت سربازی در ارتش برای امرارمعاش مكانیكی میكردم و به بازیگری هم عشق داشتم. سال 43 در پادگان ارومیه نمایشی به نام «غلام یحیی» نوشتم كه هم كارگردانی و هم بازی كردم.
وی ادامه داد: بعد از سربازی به تهران آمدم و در آموزشگاهها تعلیم رانندگی میدادم و وقتهای خالی هم به استودیوها میرفتم و نقش سیاه لشگر بازی میكردم. اما بعد از مدتی دیدم این خواسته من نیست و باید بازی كنم كه سراغ عباس جوانمرد رفتم و دوره نمایش دیدم. سال 50 استخدام نیروی هوایی شدم و گروه تئاتر در اختیارم گذاشتند و هرسال 2 نمایش اجرا میكردم و بعد از تأسیس تلویزیون تبریز به آنجا رفتم.
ناجی فیلم «فرار از جهنم» را اولین كار سینماییاش عنوان كرد و اظهار داشت: سال 74 نقش سهدقیقهای در تیتراژ این فیلم به كارگردانی شفیع آقا محمدیان داشتم تا اینكه در سال 75 با «بچههای آسمان» به سینمای ایران معرفی شدم. برای این فیلم مجیدی دنبال یك بازیگر آذری میگشت كه بعد از تستگرفتن از 2500 نفر كسی را پیدا نكرده بود و حسن نجفی كه مسوول دفتر انجمن سینمای جوانان تبریز بود 60 نفربه ایشان معرفی كردند كه در نهایت من انتخاب شدم و در جشنواره 15 فجر هم دیپلم افتخار دریافت كردم و از آن به بعد یكبهیك كار كردم.
وی «تولد یك پروانه» مجتبی راعی ،«باران» و «بیدمجنون» مجید مجیدی و «پرنده باز كوچك »و «او» رهبر قنبری را از دیگر كارهایش برشمرد. این بازیگر با اشاره به حضورش در فیلم «آوازگنجشكها» گفت: معمولا وقتی مجیدمجیدی كاری مینویسد به من حرفهایی میزند و برای این كار هم گفت فیلمنامهای دارد كه شخصیت كاراكترش مانند من است اما سنش به من نمیخورد ودنبال یك فرد 45 ساله میگشت و گفت اگر پیدا نكنم از تو استفاده میكنم و حتی چند نفر را هم خودم معرفی كردم.
وی افزود: من عاشق كارهای مجیدی هستم و هركاری بسازد اگر نباشم حسودی نمیكنم و آرزو میكنم، شخصی هم اگر پیدا میشود جنس خودش باشد و مجیدی كار خوبی ارایه دهد. برای این فیلم در حدود 9 ماه 3500 نفر تست دادند تا در نهایت بعد از عید نوروز مجیدی من را صدا كرد و به مزرعه پرورش شترمرغ رفتیم و تست گرفت.
ناجی ادامه داد: تا آنزمان شترمرغ از نزدیك ندیده بودم و از كارگرهای افغانی آنجا اطلاعاتی از شترمرغها گرفتم. از من خواستند به شترمرغها غذا بدهم و لباس مخصوص پوشیدم و داخل رفتم و حدود 6 دقیقه فیلم گرفتند و همان شب به تهران آمدند و آن تصاویر را در سینما دیدند كه فردایش قرارداد بستند و مقابل دوربین رفتم و خدا را شكر روسفید درآمدم.
ناجی تصریح كرد: مجیدی میترسید بیایم و نتوانم با شترمرغها ارتباط برقرار كنم و نتوانم موتورسواری كنم. 20 روز با شترمرغها فیلمبرداری داشتیم كه خیلی سخت بود و صحنههایی داشتیم كه از داخل هلیكوپتر فیلمبرداری میشد كه باد آن دو بار من را با موتور به زمین انداخت و خوشحالم كه این سختیها جواب داد و فیلم مورد توجه قرار گرفت. در واقع مردم جنس اصلی را دوست دارند و می خواهند بازیگر خودش باشد و ادای بازیگران را درنیاورد.
ناجی درباره شیوه كار مجیدی با او گفت: مجیدی فیلمنامه نمیدهد. اول چهارچوب را میگوید و شخصیت را توضیح میدهد و هر روز سكانس موردنظر را میداد و بعد از تمرین فیلمبرداری میكردیم.
این بازیگر كه با این فیلم موفق به دریافت جایزه خرس نقرهای جشنواره برلین شد درباره آن اظهار داشت: قبل از جشنواره گفتم برای جایزه نمیروم و میروم آنجا را ببینم. قبلا آمریكا و ژاپن مرا برای «بچههای آسمان» دعوت كرده بودند، اما با توجه به اینكه در ارتش بودم نگذاشتند بروم و بعد از بازنشستگی «بید مجنون» را در فرانسه كار كردیم و برای برلین هم گفتم همهچیز مهیا است كه برلین را هم ببینم، رفتم استقبال بسیارخوبی از فیلم شد و سرانجام هم قسمت شد و خرس را گرفتیم.
این بازیگر خاطر نشان كرد: دوست داشتم وقتی از برلین برمیگردیم از مجیدی استقبال شود. او در سینمای ایران خیلی زحمت كشیده و مردم و مدیران باید به استقبالش میآمدند. در دنیا سینمای ایران را با مجیدی میشناسند و همه فیلمهایش بسیار مطرح شده است. اما به جز خانواده من وایشان و جواد نوروزبیگی كسی به استقبال نیامد. البته در تبریز استقبال بسیار خوبی از من شد و برایم سنگ تمام گذاشتند.
وی این جایزه را در روند كاریش بیتاثیر دانست وگفت: سعی میكنم در سینما كارم را خوب انجام دهم كه مردم باورشان شود. من نقشهای خیلی متفاوتی كار كردم كه هیچكدام به هم شباهت نداشته و سعی میكنم كاركتری كه نوشته میشود حرفهای كارگردان را بگیرم مال خود كنم و در آن نوشته حل شوم تا مردم باور كنند و وقتی مردم باور كنند آنوقت خیلی خوشحال و راضی میشوم كه یك كار درست انجام دادهام.
ناجی درباره عضویتش در انجمن بازیگران اظهار داشت: من سالها كار بدلكاری میكردم و صدمات زیادی هم دیدم كه بعد از«بچههای آسمان» عضو انجمن بدلكاران شدم وبعد از جایزه برلین هم دعوتم كردند و ضمن تقدیر، عضو افتخاری انجمن بازیگران شدم كه البته هنوز كارت نگرفتم.
وی كه كاندید دریافت جایزه بازیگری آسیاپاسفیك نیز شده است درباره آن گفت: هركه جایزه ببرد به او تبریك میگویم، جشنوارههای بینالمللی مثل بعضی جشنوارههای ما نیست كه باندبازی شود و اكثر داوران از كشورهای دیگر انتخاب میشوند و انتخابها درست انجام میشود.
ناجی درباره نقشهایی كه دوست دارد بازی كند اظهار داشت: نقش شاعرها را خیلی دوست دارم و در فیلم طنزی كه پیامدار باشد و لودگی نداشته باشد علاقمندم بازی كنم.
وی با بیان اینكه خوب بودن نقش برایم در وهله اول اهمیت دارد گفت: دوست دارم فیلمنامه خوبی بازی كنم. دنبال مادیات هم نیستم و بگوییم جایزه برلین گرفتم و باید 50 میلیون دستمزد بگیرم، اینگونه نیست و كار خوب باشد مفت هم كار میكنم. امسال «پای پیاده» را برای فریدون حسن پور بازی كردم كه سه نسل را نشان میدهد و خیلی خوشم آمد و هرچه نوشتند قبول كردم.
این بازیگر با اظهار علاقه به بازی در آثار خارجی اظهار داشت: اگر كشوری از من بخواهد در چهارچوب جمهوری اسلامی قبول میكنم با وجود اینكه در اینجا زیاد تحویلم نمیگیرند و میگویند شهرستانی است اما كشورم را خیلی دوست دارم و در چهارچوب كشورمان دوست دارم همكاری كنم.
وی افزود: من به مردم دنیا تعلق دارم و استعدادی كه خدا به من داده دیگر مال خودم نیستم و سعی میكنم كاری ارایه كنم كه ملت دنیا از آن استفاده كنند. ما در ایران بهترین بازیگران را داریم كه همه میتوانند جهانی شوند.
این بازیگر كه در تبریز زندگی می كند با بیان اینكه در این شهر بسیار راحت هستم و همه او را میشناسند گفت: در تبریز بهترین جا زندگی میكنم و اگر بخواهم برای سكونت به تهران بیایم نمیتوانم خانه مناسبی بگیرم در واقع به خاطر رفت و آمد زیادم دوست داشتم در تهران ساكن شوم كه برایم میسر نیست.
وی همچنین با انتقاد از وضعیت سینماهای تبریز گفت: «آواز گنجشك ها» در تبریز در حال اكران است، اما سینماهای خوبی نیست و كیفیت خوبی ندارد به خاطر همین زیاد استقبال نمیشود.
ناجی كه سه فرزند دارد با اشاره به اینكه هر سه فعالیت هنری دارند اظهار داشت: پسرم در تهران موسیقی كار میكند و گاهی در تبریز بازی هم میكند. دخترم دانشجوی معماری است و دختر بزرگم هم در تبریز موسیقی كار میكند به آ نها گفتهام كه در ایران باید شغل داشت و نمیتوان از هنر نان درآورد.
این بازیگر در پیان سخنانش با تقدیر از كسانی كه برایش زحمت كشیدهاند گفت: همیشه گفتهام شاگرد عباس جوانمرد و ابراهیم آبادی بودم و استاد سوم من مجید مجیدی است كه من را كه یك بازیگر شهرستانی بودم كشف كرد و به سینمای ایران و دنیا معرفی كرد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: سینمای ما