جشنواره فیلم فجر امسال با حاشیههای بسیار به پایان رسید و داوران برندگان هر بخش را انتخاب کردند. آنچه در ادامه میخوانید خلاصهای از صحبتهای مانی حقیقی یکی از داوران جشنواره است:
فکر میکنم پیش از بازبینی فیلمها توسط هیات داوری، درباره کیفیت فیلمهای اول کمی اغراق شد. فیلمهایی که ما دیدیم امید زیادی را در دل من برنینگیختند. فقط سه یا چهار فیلم در میان این آثار بود که توجه من را جلب کردند.
اگر تهیهکننده «دهلیز» پشت فیلم نایستاده بود، ممکن بود فیلم با وجود فیلمنامه و کارگردانی خوبش از آب در نیاید. یکی از دلایلی که موجب شد جایزه بهترین فیلم را به «دهلیز» بدهیم این بود که میخواستیم از تهیهکننده فیلم بابت اینکه از یک فیلمساز فیلم اول و یک داستان که لزوما قابلیت فروش بالایی نداشت، حمایت کرده تقدیر کنیم.
فیلمهای دیگری هم بودند که مشخص بود یک تهیهکننده خوب پشت آنها نایستاده و میتوانستند با تولید قویتر، فیلمهای بهتری بشوند. فیلمهایی دیدیم که انگار با خیال راحت و از روی دلسیری ساخته شده بودند، و این روحیه ضربه مهلکی به آنها زده بود، انگار استقبال مخاطب از فیلم اصلا برای سازندگان مهم نبوده. اگر چنین نگاهی در جریان تولید این فیلمها وجود نداشت، احتمالا فیلمهای بهتری میشدند.
«خسته نباشید» به نظر من فیلمی ضعیف و کسالتبار بود. همهچیزش گلدرشت و فاقد ظرافت بود و در هیات داوری حتی یک رای هم نیاورد. این فیلم جزو نخستین کارهایی بود که از لیست ما کنار گذاشته شد.
«تاج محل» از تولیدات حوزه هنری است و من معتقدم فیلم خوبی بود و متاسفم که با وجود کوششهای من از طرف داورهای دیگر نادیده گرفته شد. در بین فیلمهای اول «تاج محل» یکی از فیلمهای محبوب من بود و سعی کردم مطرح شود. بحث اختلاف اهالی سینما با سیاستهای مسخره حوزه هنری مطرح نشد، چون ما به کارگردان فیلم فکر میکردیم. سرنوشت کارگردانی که فیلم اولش را میسازد برای من بسیار با اهمیتتر از هر نوع اختلاف نظری است که با حوزه هنری دارم.
از دو منظر میتوان حضور من را در جشنواره فجر بررسی کرد، یکی اینکه آنها چرا من را انتخاب کردند و دیگر اینکه من چرا دعوت آنها را پذیرفتم. اینکه آنها چرا من را انتخاب کردند را باید از خودشان بپرسید. تصور من این است که دلیل این دعوت تمایلشان به حضور طیفی متنوع در هیات داوری بود، که در این زمینه موفق هم شدند. تنها طیفی که در هیاتهای داوری حضور نداشتند، مدیران خانه سینما بودند. در جریان هستم که برای داوری دعوت شده بودند و نپذیرفته بودند، که این احتمالا به اختلاف نظرهای خانه سینما و وزارت ارشاد ارتباط دارد و قطعا به رابطه نزدیک همان مدیران با حوزه هنری.
من هم اعتقاد دارم جشنواره فیلم فجر متعلق به همه فیلمسازان است و به وزارت ارشاد تعلق ندارد. وزارت ارشاد در این میان صرفا یک مجری است. جشنواره مانند آبرو و غیرت فیلمسازان است و باید از آن نگهداری کرد و بهترین راه برای نگهداری از آن این است که با وجود همه مشکلها و اختلافها حضور فعال و دایمی در آن داشته باشیم. تحریم کردن جشنواره فیلم فجر به هر شکل فقط موجب میشود آن جناح از فیلمسازانی که مایل هستند سینما را به یک سینمای دولتی و سفارشی تقلیل دهند، حاکمیت این رویداد سینمایی را برعهده بگیرند. به همین دلیل من هر فیلمی که ساختهام، حتی فیلمهای مستندم را به جشنواره ارائه کردهام و هر دفعهیی هم که از من برای داوری دعوت شود، آن را خواهم پذیرفت. احساس میکنم این جزو وظایف اصلی من است.
آدمهایی مثل خودم، فراستی یا ابراهیم فیاض، کسانی نیستند که یک مدیر دولتی بتواند به سادگی به آنها خط بدهد یا تعیین تکلیف کند. اصلا کاری به باورهای این افراد ندارم. چنین چیزی غیرممکن است و طبعا برای ما هم پیش نیامد. داوران بخش اصلی هم که از ما هم گردنکلفتتر بودند. فخیمزاده و مصطفی شایسته را به خوبی میشناسم و میدانم آنها کسانی نیستند که افرادی مثل عباسیان، شمقدری یا عرفانمنش قادر باشند درباره رایشان به آنها سفارش بدهند. این توهم به سالهای 60 برمیگردد و قطعا این داوری سفارشی در آن سالها اتفاق میافتاد. دبیر جشنواره جز انجام دادن کارهای اداری مربوط به داوری ما، کار دیگری انجام نمیداد. بد نیست بدانید سه جایزهیی که ما در مراسم اختتامیه دادیم دقیقا همان سه جایزهیی بود که من دوست داشتم، داده شود. من با اسم این سه نفر به جلسه نهایی داوری رفتم و خوشبختانه همان سه جایزه هم در نهایت داده شد.
از بین دستاوردهای هنری که میتوانستند مورد توجه ما قرار بگیرند، فیلمبرداری «برلین منفی هفت» بهترین بود و فاصله زیادی هم با سایر کارها داشت. جالب اینکه تا زمان ارائه رای تعدادی از داوران اصلا خبر نداشتند که این فیلم ارتباطی به موسسه رسانههای تصویری دارد. این فیلم از دبیری عباسیان نه تنها سودی به دست نیاورد، بلکه حتی ضربه خورد، چون اگر همین فیلم با همین مشخصات در بخش مسابقه حاضر میشد و با عباسیان ارتباطی نداشت، شاید موفقیت بیشتری به دست میآورد.
من هر کاری دلم بخواهد و صلاح بدانم میکنم. من هم در همین جامعه و با همین آدمها زندگی میکنم و میدانم حضور من به عنوان داور در جشنواره فجر چه واکنشهایی به همراه خواهد داشت. من نه تنها از تکتک اعضای هیات داوران که در کنارشان حضور داشتم مستقل هستم، بلکه از شما، از منتقدین، از تماشاگران و از باقی نظریهپردازان هم مستقل هستم. من از کسانی که چنین توقعی از من نداشتند هم مستقلم و کاری را که خودم فکر میکنم درست است انجام میدهم. زمانی که به برنامه «هفت» رفتم هم خیلیها تعجب کردند. این نخستین باری بود که من در نسبتی با صداوسیما قرار میگرفتم. در آن بزنگاه و مقطع خاص، حضورم در آن برنامه به نظر خودم کار درستی آمد.
میدانستم اگر نروم مسعود فراستی هرچه دوست داشته باشد درباره فیلم من میگوید و حرفهایش بیجواب میماند. بیجواب نگذاشتن فراستی برایم مهمتر بود تا حضور داشتن یا نداشتن در صداوسیما. الان هم از آن تصمیم راضی و خوشحالم.
گردآوری گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: namehnews.ir
مطالب پیشنهادی:
خانه «فروغ فرخزاد» را خراب میکنند؟ + تصاویر
«رضا عطاران» در حال دزدی! + عکس
«پایتخت 2» به پایتخت رسید + تصاویر
شهرهای زیرزمینی در ایران و جهان + تصاویر
پشت پرده کتاب و خاطرات «هوشنگ ابتهاج»«رضا عطاران» در حال دزدی! + عکس
«پایتخت 2» به پایتخت رسید + تصاویر