ورود چهره جدید
حدود 8 سال پیش چهره جوان و كم‌تجربه‌ای توسط ایرج قادری، كارگردان ستاره‌پرور سینمای ایران به نام محمدرضا گلزار به همگان معرفی گردید، البته بسیاری با نام محمدرضا گلزار قبل از ورودش به سینما به عنوان نامزد سوپراستار وقت (هدیه تهرانی كه البته بعدها این نامزدی شایعه تلقی شد كه از حضور تهرانی در كنسرت گروه آریان و دادن سبد گلی توسط او به گلزار نشات گرفته بود) و فعالیت‌هایش در زمینه موسیقی آشنایی داشتند و این‌ها دلیلی شد تا مردم از ورود گلزار به سینما استقبال كنند.
البته این مسایل تا حدود زیادی باعث شد تا این بازیگر بی‌تجربه خواسته یا ناخواسته به حاشیه كشیده شود و نتواند آن طور كه باید تجربه مفید در زمینه بازیگری كسب كند و این حاشیه‌ها شایعات بسیاری را نیزبرای ستاره جدیدالورود سینما به همراه داشت.
اولین توقف
تا اینكه در اواسط سال 83 به دلایلی كه تا به امروز نامعلوم مانده است، گلزار ممنوع الكار شد و دیگر نتوانست در فیلم جدیدی در آن زمان حضور یابد، اما بالاخره بعد از حدود یك سال انتظار یعنی در اواخر سال 84 كه خود او، این دوران را بسیار سخت می‌داند، توانست در جدیدترین اثر تهمینه میلانی، یكی از نقش‌های اصلی را ایفا كند.
دوران جدید
با اكران «آتش‌بس» مردم توجه دوچندان به این ستاره كردند، همچنین بسیاری گلزار را در دوران جدیدی از فعالیت‌هایش دانستند، چه از نظر نوع بازیگری و چه حضورش بعد از مدتی توقف، البته حضور نداشتن این ستاره در سینما زیاد ملموس نبود، زیرا او فیلم‌های اكران نشده بسیاری داشت، مانند؛ سیزده گربه و گل یخ كه در دوران توقف (ممنوع الكاری) از او دیده شد.
پایان دوره شكوفایی
شكوفایی و تفاوت در نوع بازیگری گلزار، بعد از «آتش‌بس» دیگر تكرار نشد و حضور او در چند اثر بعد ثابت كرد كه تفاوت بازی‌اش در آتش‌بس، به دلیل تیزهوشی میلانی در گرفتن بازی از بازیگران بوده است و حتی برای خود گلزار نیز این تفاوت فراموش نشدنی است؛ زیرا او سعی كرد كه در فیلم‌های بعدی نیز همان شخصیت یوسف، آتش‌بس را كه انگار بدل به شخصیت خودش نیز شده است را تكرار كند، به طور مثال؛ در «كلاغ پر» حتی بسیاری از دیالوگ‌های ردوبدل شده بین او و مهناز افشار همان دیالوگ‌های معروف آتش‌بس بود.
البته استفاده از همین تكرارها، او را به گران‌ترین بازیگر سینمای ایران و به نوعی سلطان گیشه تبدیل كرد، خود او از این روال پیش آمده در كارنامه بازیگری‌اش بسیار احساس رضایت می‌كرد، به طوریكه در برنامه زنده «شب شیشه‌ای» خود را در اوج دانست، جایگاهی كه حتی اساتید بازیگری نیز در آن برنامه خود را در آن جایگاه نمی‌دیدند.
شكوفایی و تفاوت در نوع بازیگری گلزار، بعد از «آتش‌بس» دیگر تكرار نشد و حضور او در چند اثر بعد ثابت كرد كه تفاوت بازی‌اش در آتش‌بس، به دلیل تیزهوشی میلانی در گرفتن بازی از بازیگران بوده است و حتی برای خود گلزار نیز این تفاوت فراموش نشدنی است؛ زیرا او سعی كرد كه در فیلم‌های بعدی نیز همان شخصیت یوسف، آتش‌بس را كه انگار بدل به شخصیت خودش نیز شده است را تكرار كند، به طور مثال؛ در «كلاغ پر» حتی بسیاری از دیالوگ‌های ردوبدل شده بین او و مهناز افشار همان دیالوگ‌های معروف آتش‌بس بود.
البته استفاده از همین تكرارها، او را به گران‌ترین بازیگر سینمای ایران و به نوعی سلطان گیشه تبدیل كرد، خود او از این روال پیش آمده در كارنامه بازیگری‌اش بسیار احساس رضایت می‌كرد، به طوریكه در برنامه زنده «شب شیشه‌ای» خود را در اوج دانست، جایگاهی كه حتی اساتید بازیگری نیز در آن برنامه خود را در آن جایگاه نمی‌دیدند.
در حاشیه
نكته قابل تامل در این میان این است كه در دوران پس از توقف (ممنوع الكاری) برخلاف قبل كه گلزار در بسیاری از مواقع ناخواسته اسیر حاشیه‌ها و شایعات شده بود، به طوری كه در آن زمان دلیل این حاشیه‌ها را حضورش به عنوان مدلینگ در بیلبوردها می‌دانست، اما در دوره جدید خود او به نوعی به حاشیه‌ها دامن می‌زد كه شاید این حاشیه‌ها او را بر سر زبان‌ها نگه می‌داشت، از جمله می‌توان به مصاحبه‌های مختلفی كه با نشریات زرد انجام می‌داد و شكایاتی كه در ارتباط با تیتر برخی از مطبوعات می‌كرد را مثال زد، حتی در برنامه رضا رشیدپور او خود را صاحب اصلی تیم خیرخواهانه والیبال هنرمندان نامید، در صورتی كه صاحب امتیاز آن تیم بهمن سلطانی، بازیكن اسبق والیبال بود و همین ادعا سبب جدا شدن او از تیم والیبال هنرمندان و تشكیل تیمی جدید توسط او شد كه همین مساله برای او حرف و حدیث‌های بسیاری را به همراه داشت، از طرفی اخیراً گلزار ترجیح می‌دهد بیشتر فعالیت‌های خود را معطوف كارهای خارج از بازیگری كند، مثل؛ شركت در جنگ‌هایی كه در شهرهای مختلف برپا می‌گردد، تشكیل گروه موسیقی، فعالیت به عنوان دبیر بخش هنری و ستاره‌ها در یكی از مجلات تازه تاسیس و حتی تاسیس انستیتوی زیبایی مخصوص آقایان كه در واقع او از شهرت سینمایی‌اش در پیشرفت فعالیت‌های خارج از سینما استفاده می‌كند و از طرفی به بازی در یك یا دو فیلم در سال بسنده می‌كند، به نوعی این ستاره همه چیز را از سینما و بودن سینما را از مردم دارد.
آیا توقفی دوباره
با ورود به مرداد 87 از گوشه و كنار خبر ممنوع التصویر شدن گلزار از منابع مختلف به گوش می‌رسید كه البته زیاد جدی نبود تا اینكه با پخش فیلمی چند ثانیه‌ای از او در اذعان عمومی همگان را در تردید قرار داد. برخی سایت‌ها، اهانت او را به پلیس امارات و بازداشت شدنش و برخی نشریات اختلافش را با یكی از كارگردانان بر سر مسایل مالی را دال بر این توقف كاری می‌دانستند. ولی با توجه به اینكه هیچ منبع موثقی از ارشاد گرفته تا نیروی انتظامی خبری مبنی بر بازداشت و ممنوع التصویر شدن یا نشدن گلزار ارایه نكرده‌اند، هیچ كس نمی‌تواند روی این مساله زیاد بحث كند، البته تهیه كننده فیلم سینمایی «دو خواهر» (آخرین فیلم گلزار) نیز دلیلی قانع كننده برای موكول كردن اكران فیلم از عید فطر به زمان نامعلوم دیگری ارایه نكرد.
بودن یا نبودن مساله این است
موضوع مهم در این میان است كه دیر یا زود دوباره فیلمی جدید از گلزار اكران خواهد شد و این فراز و نشیب‌ها در زندگی ستاره‌ها در سراسر دنیا روالی عادی است و تعیین‌كننده‌های اصلی برای بقا یا افول یك ستاره مردم هستند.
قضاوت با شماست این شما هستید كه می‌توانید بودن یك ستاره را در سینما قطعی كنید... بله شمایید كه با استقبال از ستاره‌ها مهر تایید بر بودن آنها می‌زنید، نه هیچ كس دیگر.
پس باید به دور از سطحی نگری از نابودی سینما و زیر سوال رفتن فهم ملی‌مان درست انتخاب كنیم، چرا نباید جدول پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمایی ایران فیلم‌هایی باشند كه دردی از ما و جامعه ما به میان می‌آورند و در سطح جهان حرفی برای گفتن دارند و بازیگرانی مطرح باشند كه برای نقش‌شان رنج و زحمت می‌كشند!
باز هم می‌گویم... قضاوت با شماست... نه هیچ كس دیگر.
مطالب مرتبط:
هزار حرف نگفته از محمد رضا گلزار
گفتگوی محمدرضا گلزار با هادی ساعی
آنها مصاحبه نمی‌کنند!
آنها مصاحبه نمی‌کنند!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: www.tabannews.net