جالب است كه نویسندگان مدت‌ها قبل از اینكه این دستگاه وجود خارجی داشته باشد آن را روی پرده سینما خلق كردند. خودروی جیمز باند دربین سال‌های 1965 تا 1970...
     

 

جریان برق در دو كشتی، یكی مملو از زندانی و دیگری پر از مردمی كه وحشت زده از گاتهام سیتی می‌گریزند قطع شده و ناگهان صدای ژوكر كه با استفاده از تلفن همراه صحبت می‌كند در بلندگوی هردو كشتی شنیده می‌شود.
 او به سرنشینان هشدار می‌دهد باید تا دقایقی دیگر كشتی مقابلشان را منفجر كنند تا خود زنده بمانند... . آیا این تكنیكی هوشمندانه برای خلق تعلیق است و یا اینكه در عصری كه هر كسی دركوچه و خیابان تلفن همراه دارد، شیوه‌ای عادی برای ادامه داستان؟
هر كدام از گزینه‌ها را به‌عنوان پاسخ انتخاب كنید چندان تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمی‌شود چون چه بخواهیم و چه نخواهیم تلفن همراه در سال‌های اخیر یكی از وسایل اصلی برای روایت قصه در سینما و تلویزیون بوده است. تنها در آمریكا بیش از 83 درصد مردم- چیزی حدود 255 میلیون نفر- مشترك خط‌های مختلف موبایل هستند و بنابراین تمامی بینندگان انتظار دارند قهرمان مورد علاقه‌شان در یك فیلم پرخرج یا سریالی تلویزیونی در ساعات پربیننده یك گوشی همراه داشته باشد. برای بسیاری از نویسندگان در عرصه‌های مختلف نیز حضور گوشی‌های تلفن همراه در همه جا و شیوه‌ای كه آنها مرزهای زمان و مكان را از بین می‌برند باعث شده تا امتیازات و موانع متعددی برای آنها به‌وجود آورد.
جاش شوارتز، تهیه‌كننده اجرایی سریال‌های پربیننده تلویزیونی چون «چاك» در مورد این موضوع می‌گوید: شما معمولا در گذشته صحنه‌هایی را كه افراد و شخصیت‌ها رودررو با یكدیگر صحبت می‌كردند را شاهد بودید ولی حالا كه موبایل وجود دارد همه می‌پرسند چه ضرورتی دارد آنها به در خانه یكدیگر بیایند؟
ولی آیا واقعا می‌شد بدون وجود موبایل سریالی چون 24 ساخت‌؟ بله ولی در این صورت در هر اپیزود جك‌بائور – قهرمان سریال – بایستی 20 دقیقه به‌دنبال باجه خالی تلفن می‌گشت! یا در فیلم‌های رمانتیك این روزها اكثر قهرمانان درصورتی كه تلفن همراه در اختیار نداشتند بایستی مدت‌ها بدون بیان كلمه‌ای به دوربین زل می‌زدند!
 هر چند تلفن همراه باعث شده تا شیوه‌های تازه‌ای برای روایت بهتر برخی داستان‌ها به‌وجود آید اما این موضوع كه به وسیله آنها هر كسی در هرزمان با هر فردی می‌تواند صحبت كند مشكل ساز شده است. رابرت مك‌كی، یكی از نویسندگان سریال‌های تلویزیونی معتقد است: با این آزادی شرایط برای نویسندگان سخت‌تر شده است چون در برخی موارد این دشواری در ایجاد ارتباط بود كه می‌توانست برای قهرمان دربند محدودیت‌هایی در درخواست كمك ایجاد كند.
با این همه مك كی هم معتقد است كه دست نویسندگان فیلمنامه‌های رمانتیك و بازاری با وجود این وسیله بازتر شده و آنها می‌توانند بیشتر از سابق قهرمانان را در ارتباط با یكدیگر قرار داده و تماشاگران هم از این موضوع به‌نظر راضی می‌رسند و از طرفی نویسندگان درام و اكشن هم با توجه به این قابلیت‌ها مجاب شده‌اند تاشیوه‌های جدیدی را برای ایجاد تنش و تعلیق در فیلم پیدا كنند و البته به نوآوری‌هایی هم دست یافته‌اند.
جالب است كه نویسندگان مدت‌ها قبل از اینكه این دستگاه وجود خارجی داشته باشد آن را روی پرده سینما خلق كردند. خودروی جیمز باند دربین سال‌های 1965 تا 1970 گوشی به نام get smart داشت و شخصیت تونی رابرتز در فیلم دوباره بزن سام (1972) شماره تلفن دفترش را برای هر كجا كه قرار بود باشد اعلام می‌كرد. اما وقتی تلفن همراه برای نخستین بار دردسترس عموم قرار گرفت، چندان تمایلی برای به تصویر كشیده شدنش وجود نداشت و در دهه‌های 1980 و 1990 در فیلم‌های اندكی چون وال استریت- در دست گوردون گكو - و یا نوجوانان شرور فیلم «بدون نشانه» آن را دیدیم.
البته ماموران قانون همیشه در فیلم‌ها بیسیم و واكی تاكی حمل می‌كردند ولی تلفن همراه وسیله‌ای است كه به راحتی درجیب هر كسی جا می‌گیرد و استفاده از آن ساده است. این شرایط باعث می‌شود تا به محض اینكه قهرمان‌ها در فیلم دچار مشكلی در ایجاد ارتباط شوند، تماشاگر یا بیننده از خود بپرسد: چرا از تلفن همراهش استفاده نمی‌كند؟ برای مثال در فیلم «مافوق بد» زمانی كه قهرمان فیلم توسط پلیس دستگیر می‌شود چرا با سایر دوستانش تماس نمی‌گیرد و آنها را در جریان آنچه برایش اتفاق افتاده قرار نمی‌دهد ؟
راه‌حل رایج برای حل این گره داستان، رها شدن از شر گوشی است. گوشی می‌تواند خارج از دسترس باشد، گم شده باشد و یا اینكه باتری آن تمام شده باشد (همچون جمی فاكس در انتهای فیلم collateral). در واقع مرگ گوشی همراه، نسخه قرن بیست و یكمی روشن نشدن خودرو در زمانی است كه قاتلی شما را در یكی از فیلم‌های دهه‌های 1960 یا 1970 تعقیب می‌كرد.
اما این مرگ ناگهانی هم می‌تواند در سینمای امروز كاربردهای مختلفی داشته باشد. در فیلم « 27 لباس» وقتی گوشی‌های همراه شخصیت‌های ماترین هیگل و جیمز مارسدن كار نمی‌كند هر دو آنها برای تماس با شهر به یك كافه در دهكده مراجعه می‌كنند و همین برای ملاقات ناخواسته آنها كافی است. با این همه الین براش- فیلمنامه‌نویس این فیلم- اشاره دارد این سكانس نمی‌تواند كلیشه‌ای تلقی شود چون چنین چیزی می‌تواند برای هر كسی رخ دهد و امری كاملا ملموس است ولی اگر سرویس‌های موبایل با پیشرفت فناوری بهتر شوند شاید نویسندگان مجبور به ارائه بهانه‌های بهتری برای رسیدن به چنین سكانس‌هایی باشند.
براش این روزها مشغول آماده كردن اقتباسی ادبی از رمان «الهه وحشی» از «سوفی كینسلا» است اما یكی از مشكلات بزرگ او یافتن راهی برای حذف گوشی همراه از داستان است چراكه قهرمان در یكی از روستاها گرفتار می‌شود!
یكی از راه‌ها برای رسیدن به این منظور می‌تواند ارائه تلفن همراه به‌عنوان مانعی برای رسیدن قهرمان به هدفش باشد و در عین حال با این شیوه هویت قهرمان بهتر مشخص شود. آلیش شیوه‌ای را كه در فیلم «بازی‌های بامزه» - با بازی نائومی واتس و تیم راث - به كار رفته بود، پسندیده است. در این فیلم دو شخصیت منفی فیلم كه ابتدا افرادی مثبت به‌نظر می‌رسند در منزل قربانیان به شكلی ظاهرا اتفاقی تلفن همراه خانواده را می‌شكنند و به این ترتیب مقدمات ترور و وحشت را در فیلم ایجاد می‌كنند.
فیلم «هارولد و كومار به وایت كسل می‌روند» هم از راه حلی كمیك برای این مشكل استفاده كرد. در همان دقایق ابتدایی كومار در نیمه راه راهرو آپارتمان ناگهان به یادگوشی تلفن همراهش می‌افتد اما چون حال و روز مناسبی ندارد به‌خودش می‌گوید كه دیگر از در خیلی دورشده و به این ترتیب اجازه می‌دهد تا تمامی حوادث آن شب را بدون گوشی همراه طی كند.
فناوری موبایل تاثیر متفاوتی بر ژانرهای مختلف دارد. اسكات كاسر، نویسنده فیلمنامه فاجعه اره برقی تگزاس در این زمینه می‌گوید: تلفن همراه بیش از اینكه به سود نویسندگان فیلم‌های ژانر وحشت باشد برای آنها دردسرساز بوده چرا كه اكثر فیلم‌های این ژانر با حضور افرادی است كه در بیرون از مراكز تمدن گرفتار شده‌اند و راهی برای تماس مجدد ندارند.
اما همه تا این حد بدبین نیستند؛ كارتر بیس، تهیه‌كننده اجرایی سریال چگونه با مادرت آشنا شدم معتقد است كه مردم انتظار داشتند با وجود تلفن همراه سریال‌های خانوادگی به شدت آسیب ببینند اما این‌طور نشد.
در برخی موارد تلفن همراه همزمان با ایجاد امكان‌های تازه مشكلاتی را به‌وجود می‌آورند مثلا در صحنه‌هایی استفاده از گوشی همراه می‌تواند منجر به استفاده مجدد از گوشی‌های بیشتر شود كه هر كارگردانی اذعان دارد تماشای آن برای بیننده مشكل است اما برخی از كارگردان‌ها كه به صحنه‌های دینامیك معتقد هستند به شخصیت‌ها اجازه می‌دهند تحرك بیشتری داشته باشند.
بیس اشاره دارد با وجود اینكه مكالمات تلفنی كمتر از دیالوگ‌های رودررو دراماتیك هستند اما از سوی تماشاگران ساده‌تر پذیرفته می‌شوند و اتكا به همان شیوه‌های قدیمی چندان كاربردی ندارد.
از جمله فیلم‌های مطرحی كه در سال‌های اخیر كاربری چشمگیری از تلفن همراه داشت «مردگان» از مارتین اسكورسیزی بود و در این فیلم صحنه‌های آشنای قدیمی فیلم‌های جاسوسی با تلفن همراه شكل دیگری به‌خود گرفته بود؛ در تبادل اطلاعات بین دو گروه اصلی فیلم ماموران دوجانبه كه نقش آنها را لئوناردو دی‌كاپریو و مت‌دیمون ایفا می‌كنند از طریق پیام كوتاه با روسای شان ارتباط برقرار می‌كنند و پس از اینكه شخصیت مارتین شین كشته می‌شود دی كاپریو با دریافت پیام كوتاهی از گوشی شین شوكه می‌شود و زنگ گوشی همراه او حین تعقیب دیمون او را كاملا به دردسر می‌اندازد.
ویلیام موناهان، فیلمنامه‌نویس مردگان كه برای این فیلم جایزه اسكار دریافت كرد در مورد كاركرد تلفن همراه می‌گوید: تلفن همراه بعد تازه‌ای به شخصیت‌ها در برخی فیلم‌ها می‌دهد، همانطور كه در زندگی روزمره ما این نقش را برای مردم عادی ایفا می‌كند، در «مردگان» تلفن همراه می‌تواند ابزاری برای فریب باشد و یا اینكه هویت شما را فاش كند. در برخی از فیلم‌های جنایی اخیر به شكلی تازه به دغدغه‌های جامعه در مواجهه با پدیده موبایل پرداخته شده است در رمان «سلول» از كه الی راث قصد دارد تا فیلمی از آن بسازد هر كسی كه از گوشی تلفن همراه استفاده كند بدل به زامبی می‌شود و یا در فیلم «چشم عقاب» با بازی شیا لبوف و میشله موناگاهان دو قهرمان فیلم ناچار هستند تا دستوراتی را كه از فرد ناشناسی با تلفن همراه دریافت می‌كنند بلافاصله اجرا كنند.
دی‌جی كاروسو، كارگردان فیلم راجع به این موضوع می‌گوید: هرزمان كه زنگ گوشی آنها به گوش می‌رسد آنها پس از شنیدن دستورات به راه می‌افتند و یكی از پیام‌هایی كه ما در پایان فیلم به تماشاگر می‌دهیم هراسی است كه باید از گوشی همراهشان داشته باشند! اما این كاربری‌ها محدود به سینما نمی‌شود و اخیرا بروس واگنر سه‌گانه‌ای تحت عنوان تلفن همراه نوشته كه مجموعه‌ای از سه داستان با محوریت دوستی‌ها با استفاده از تلفن همراه است و در قسمت چهارم بازی پرفروش GTA قهرمان بازی می‌تواند با دوستانش تماس بگیرد و یا عكس افرادی را كه قرار است به قتل برساند دریافت كند.
 
 
 
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: همشهری آنلاین