در سال‌های 1350 تا 1355، با احمد همكلاس بودم. او بسیار بذله‌گو، خونگرم و شوخ‌طبع بود و بسیار هنرمندانه، تقلید صدا می‌كرد...

      
احمد آقالو از نگاه هنرمندان و همكارانش
 وقتی عزیزی از دست می‌رود، این سیل خاطرات است كه به ذهن و فكر هجوم می‌آورد. مرور خاطره‌ها از آخرین دیدار و حرف‌ها شروع می‌شود و چون فلاش ‌بكی سینمایی، به لحظه‌ای می‌رسد كه اولین دیدار و آشنایی شكل گرفته است.
 
این عقب‌گرد زمانی، هنگامی كه عزیز از دست رفته، بازیگر تئاتر یا تلویزیون یا سینما باشد، در جای‌جای خاطره انسان توقف می‌كند و لحظاتی فراموش نشدنی را دوباره زنده می‌كند؛ اتفاقی كه پس از درگذشت احمد آقالو در هفته گذشته در ذهن بسیاری رخ داد.
آقالو را پیش از آن‌كه رخ در نقاب خاك بكشد، چند روز پیش بر صفحه تلویزیون و در تله‌تئاتر «دل سگ» دیدیم كه از شبكه 4 سیما پخش شد، قبل‌تر شاهد بازی‌اش در تله‌تئاتر پسران طلایی بودیم كه بعد از مرگش هم دوباره روی آنتن رفت و ... عقربه‌های ساعت همین‌طور به عقب برمی‌گردند تا روی سریال خاطره‌انگیز سلطان و شبان در اوایل دهه 60 خورشیدی متوقف می‌شوند.
بی‌شك این اثری است كه چه اهالی تئاتر و سینما و چه مخاطبان عادی و انبوه تلویزیون آن را به یاد دارند و شاید با همان هم، آقالو را به عنوان یك بازیگر توانا شناختند.
 
اینك كه یك هفته از درگذشت این بازیگر تئاتر و تلویزیون می‌گذرد، پای صحبت برخی از هنرمندان این عرصه می‌نشینیم و یاد آقالو را زنده نگه می‌داریم.
در مهر ماه 1328، در حالی كه شهر قزوین رخت زرد و نارنجی پاییز را بر تن می‌كرد، احمد آقالو به دنیا آمد. از همان كودكی اگرچه گوشه‌گیر به نظر می‌آمد و كمتر در جمع دیگران حاضر می‌شد، اما وقتی با كسی دوستی را آغاز می‌كرد، در آن ثابت قدم بود. آقالو در میان دوستان و آشنایانش، بسیار بذله‌گو و طناز بود و با این ویژگی به هر جمعی گرما می‌بخشید.
احمد آقالو در جوانی به تهران آمد و با گذراندن دوره 6 ماهه بازیگری در هنرستان آزاد هنرپیشگی دانشكده هنرهای دراماتیك، وارد عرصه تئاتر شد. چندی بعد هم در كنكور دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته شد و به تحصیل پرداخت.

دوران دانشجویی

اگر به فهرست دانشجویان دانشكده هنرهای زیبا در دهه 50 خورشیدی نگاهی بیندازید، نام بسیاری از هنرمندان بزرگ امروز تئاتر، سینما و تلویزیون را خواهید دید كه آقالو هم یكی از آنها بود.
منصور خلج، نویسنده و كارگردان تئاتر كه همدو‌ره آقالو در دوران دانشجویی بوده است، آن روزها را این‌طور به یاد می‌آورد: در سال‌های 1350 تا 1355، با احمد همكلاس بودم. او بسیار بذله‌گو، خونگرم و شوخ‌طبع بود و بسیار هنرمندانه، تقلید صدا می‌كرد. وی ادامه می‌دهد: آقالوی جوان، بسیار بی‌آلایش و بی‌ادعا بود و كمتر توانایی‌های خود را به نمایش می‌گذاشت. برای مثال فن بیان و تسلط او به گویش‌های مختلف، مثال‌زدنی بود.
 
بهروز غریب‌پور هم كه مدتی در كوی دانشگاه تهران، هم‌اتاق احمد آقالو بود، درباره او می‌گوید: در دوران دانشجویی او طوری رفتار می‌كرد كه به نظر می‌رسید بازیگری را دوست ندارد. آقالو اتودهای محدودی می‌زد و در ظاهر از خود اشتیاقی به بازی نشان نمی‌داد.
این كارگردان تئاتر می‌افزاید: بعد از چندی كه ارتباط ما تنگاتنگ شد، متوجه شدم او علاقه‌مند به نوع بازی رایج آن زمان نیست و بعدها چنان مطالعه و كار كرد كه در بازیگری به سبك شخصی خودش رسید.
غریب‌پور با تاكید بر این‌كه آقالو 2 چهره داشت، توضیح می‌دهد: آقالو در پشت صحنه، رفتار و چهره‌ای فوق‌العاده كمدی داشت و همیشه گوشه‌ای از این طنازی را در شخصیت‌هایی كه بازی می‌كرد، نشان می‌داد. او بسیار شوخ‌طبع بود و در آن زمان كه اوج بحث‌های آوانگارد هنری بود، ژست‌های روشنفكری و هنرمندمآبی را به شوخی می‌گرفت.
 
علاوه بر همكلاسی‌های آقالو در دوران دانشجویی، اساتید او نیز خاطرات روشنی از اوایل دهه 50 خورشیدی در ذهن دارند.
داوود رشیدی با اشاره به آن سال‌ها می‌گوید: وقتی او دانشجوی تئاتر در دانشكده ‌هنرهای زیبا بود، من در آنجا تدریس می‌كردم. آقالو در آن سال‌ها شخصیتی جذاب و كمی خجالتی داشت و زیاد اهل خودنمایی یا ارتباط با افراد دیگر به جز دوستان صمیمی‌اش نبود.
رئیس انجمن بازیگران سینما ایران ادامه می‌دهد: همان زمان، بیان بسیار خوب و صدای زیبای آقالو باعث شد او در رادیو موفقیت‌های زیادی كسب كند و به بازیگر ثابت نمایش‌های رادیویی‌ تبدیل شود.
منصور خلج نیز در این باره توضیح می‌دهد: آقالو از همان جوانی در رادیو به هنرنمایی پرداخت و بعد حوزه كارش را به صحنه تئاتر گسترش داد، عامل اصلی موفقیت او هم در ابتدا، تسلط فوق‌العاده‌اش به فن بیان بود.
این نویسنده و پژوهشگر تئاتر كودك و نوجوان به یاد می‌آ‌ورد: در اولین سال‌های حضور آقالو در تهران، او با تمرین‌های مستمر و جدی، ابتدا لهجه خود را اصلاح و سپس صدا و بیان خود را تقویت كرد. بعد از آن هم، با شركت در كلاس‌های مختلف و مطالعه روش‌های گوناگون بازیگری، در این عرصه به تشخصی بارز رسید.
 
یكی دیگر از دوستان دوران دانشجویی احمد آقالو، داریوش فرهنگ است. او درباره آن سال‌ها می‌گوید: آخرین سال‌های دهه 40 خورشیدی،‌ ما گروه تئاتر پیاده را تاسیس كرده بودیم و احمد در اوایل كار، مسوول نور و صدای گروه ما بود، اما هوش و سرعت انتقال مثال‌زدنی‌اش، از او یك بازیگر مستعد ساخت.

جنس بازی
احمد آقالو اگرچه هنرنمایی‌اش را با بازی در نمایش‌های رادیویی، دوبله و گویندگی شروع كرد، اما از همان سال‌های دهه 50، بر صحنه‌های تئاتر نیز خوش درخشید، او را باید بازیگری دانست كه جنس بازی متفاوتی داشت. بهروز غریب‌پور این جنس‌ بازی را چنین تشریح می‌كند: بازی آقالو همواره شیرینی و تلخی را با هم داشت. او در عین آن‌كه چهره و بیانی محكم و خشن را ارائه می‌كرد، طنز نهفته‌ای را با نقش‌آفرینی‌هایش همراه می‌ساخت.  این كارگردان كه تا چندی دیگر، اپرای عاشورا را اجرا خواهد كرد، ادامه می‌دهد: تلفیق خشونت و مهربانی، طنز و جدی و البته تسلط بر فن بیان، به بازی آقالو جلوه‌ای متفاوت می‌بخشید و او را به عنوان بازیگری ممتاز و صاحب سبك معرفی می‌كرد.
برای بررسی بهتر وجوه طنز بازی آقالو، به سراغ علیرضا خمسه می‌رویم و او می‌گوید: آقالو یك بازیگر كمدی به معنای واقعی بود. یك كمدین كه بازی‌اش سبك داشت. بی‌شك این طنز ظریف و نابی كه در نقش‌آفرینی‌های او می‌بینیم، ریشه در وجود او داشت و به اصطلاح مادرزادی بود.  اگر چه آقالو در نمایش‌ها و تله‌تئاترهای زیادی هنرنمایی كرده است، اما بی‌شك بازی او در سریال سلطان و شبان، معرف چهره او به مخاطبان انبوه تلویزیون شد.
یكی از همبازی‌های او در این سریال به یادماندنی، محمد مطیع بود كه آن روزها را چنین به یاد می‌آورد:‌ بعد از گذشت بیش از 25 سال، با قاطعیت می‌گویم كه تصور موفقیت سریال سلطان و شبان بدون بازی آقالو در نقش كاتب، امكان‌پذیر نبود. او در آن نقش، ظرافتی را به نمایش گذاشت كه كمتر از عهده كسی دیگر برمی‌آمد.
این بازیگر ادامه می‌دهد: آقالو در دوبله عالی بود، روی صحنه می‌درخشید و در تلویزیون موفق نشان می‌داد. او اگر چه در نقش‌هایی تلخ بازی می‌كرد، اما آنها را شیرین و دلنشین می‌ساخت. این هنرنمایی تنها از عهده بازیگری پرتوان و قدرتمند برمی‌آید.

داریوش فرهنگ
هم كه كارگردانی سریال سلطان و‌شبان را به عهده داشت، در این‌باره می‌گوید: احمد به شكلی آشكار از هر نوع سودجویی در ارائه طنز پرهیز می‌كرد. او هیچ‌گاه خود و هنرش را با لودگی‌های رایج طنز و كمدی آلوده نكرد و حرمت بازی را نگه داشت. تماشاگران تلویزیون برای آخرین بار، بازی آقالو را در تله‌تئاتر «دل سگ» دیدند كه یك هفته پیش از مرگش از شبكه‌4 سیما پخش شد.

محمد یعقوبی
كه كارگردانی این نمایش تلویزیونی را به عهده داشته است، درباره ویژگی‌های بازی طنزآمیز این بازیگر توضیح می‌دهد: آقالو هیچ‌گاه خنده تماشاگران را گدایی نمی‌‌كرد و به دنبال آن نبود تا با هر ترفندی آنها را بخنداند. در همین تله‌تئاتر «دل سگ»، چنان چهره‌ای از شخصیت پروفسور به نمایش درآورد كه تنها از او برمی‌آمد.
این كارگردان تئاتر با اشاره به این‌كه در دوره‌ای شاگرد آقالو در گروه تئاتر تجربی بوده است، می‌‌افزاید: تله‌تئاتر دل سگ را خرداد و تیر 1387 تصویربرداری كردیم و با این‌كه او بیمار و حال‌ندار بود، امیدواری فوق‌العاده و تحسین ‌برانگیزی داشت كه به گروه نیز تزریق می‌كرد.  او چنان كار می‌كرد كه جوانان گروه كه گاهی ابراز خستگی می‌كردند، خلع سلاح می‌شدند.
یعقوبی ادامه می‌‌دهد: وقتی آقالو بازی می‌كرد، به نظر می‌آمد از همان ابتدا نقش را برای او نوشته‌اند. در واقع آقالو هر نقشی را از صافی فكر و احساس خود می‌گذراند و آن را از خود می‌كرد.
ایرج‌ راد هم درباره تعهد هنری احمد آقالو می‌گوید: او بازیگری بود كه تا آخرین روزهای زندگی‌اش به كار مشغول بود و سعی می‌كرد روی پای خودش بایستد. نظم و انضباط او در كار، مثال‌زدنی بود و می‌تواند الگوی جوانان باشد.

شخصیتی دوست‌داشتنی

اگر چه تمام همكاران احمد آقالو و كارشناسان و منتقدان، هنر این بازیگر را می‌ستایند، اما شخصیت این هنرمند نیز، ستایش اطرافیان و دوستان او را برمی‌‌انگیزد. داریوش فرهنگ دراین‌باره می‌گوید: احمد مردی بود با روحیه‌ای مستقل و عارف مسلك. مردی بی‌نیاز كه از هر چیز و هر كس نگاهی طنزگونه و ظریف بیرون می‌كشید و همه را وادار به خنده می‌كرد؛ هنرمندی كه نمی‌‌خندید و همه را می‌خنداند. 
میكائیل شهرستانی هم صفات اخلاقی احمد آقالو را چنین برمی‌شمارد: او قانع بود و عالم هستی را چنان بزرگ می‌‌دید كه رنج‌هایش را در برابر آن كوچك می‌شمرد. احمد آدمی بود كه بیشتر در خود نگاه می‌كرد تا در دیگران و از این روی به یك نوع تذهیب و وارستگی رسیده بود. 
داریوش فرهنگ، سخنان شهرستانی را چنین تكمیل می‌كند: آقالو اعتقادات مذهبی عمیقی داشت كه عاری از تظاهر و تزویر بود. همین اعتقاد عمیق به او توان می‌داد چند سال مقابل مرگ بایستد و به آن لبخند بزند. 

حمید سمندریان
كه در نمایش «آقای می سی سی پی»، بازی آقالو را كارگردانی كرده است، درباره ویژگی‌های شخصیتی وی‌ می‌گوید: آقالو هیچ‌گاه دچار خود‌شیفتگی نشد و هنرمندی فروتن و انتقادپذیر بود. در فیلم سینمایی «تمام وسوسه‌های زمین»‌ و یك تئاتر با هم همكار بودیم و در او تعهد به كار و كمك و راهنمایی به دیگران را دیدم.

هادی مرزبان
هم كه در تله‌تئاتر «آمیز قلمدون»‌ به عنوان كارگردان با آقالو همكاری كرده است، از این بازیگر چنین یاد می‌كند: او روحی زلال و شفاف داشت و در عین بذله‌گویی، هیچ‌گاه ندیدم كسی را ناراحت كرده باشد. آقالو در ارتباطات زندگی واقعی، هیچ‌گاه نقش بازی نكرد و با همه روراست و مهربان بود.
محمد عمرانی بازیگری است كه در تعداد زیادی تئاتر، نمایش تلویزیونی و رادیویی با آقالو همكار بوده است. وی درباره تجربه همكاری‌اش با این بازیگر می‌گوید: هر كسی در ارتباط با احمد آقالو بود، تحت تاثیر شخصیت او قرار می‌گرفت. رك‌گویی و صراحت از ویژگی‌های بارز این هنرمند بود و من ندیدم هیچ‌‌گاه دروغ بگوید.
این بازیگر می‌افزاید: آقالو بسیار پاك، درستكار و شجاع بود و همیشه حقیقت را جستجو می‌كرد. وظیفه ماست كه وجوه شخصیتی و هنری این هنرمند را به نسل جوان معرفی كنیم؛ چرا كه او می‌تواند الگوی كسانی باشد كه پس از این می‌خواهند وارد عرصه تئاتر شوند.

كارنامه هنری

احمد آقالو در طول 4 دهه هنرنمایی در حوزه‌های دوبله، رادیو، تئاتر، تلویزیون و سینما چهره‌ای ماندگار از خود به‌جا گذاشت. در كنار بازی او در نقش به یادماندنی كاتب در سریال سلطان و شبان، از فعالیت‌های سینمایی‌اش می‌توان به فیلم‌های پاداش، یك تكه‌ نان، گاهی به آسمان نگاه كن، دارا و ندار، مهره، عبور از تله، كودكانی از آب و گل، پاتال و آرزوهای كوچك، تمام وسوسه‌های زمین، زنجیرهای ابریشمی و دادشاه اشاره كرد.
وی علاوه بر بازی، سرپرستی گویندگان را در دوبله فیلم‌های مجنون، پاتال و آرزوهای كوچك و بی‌بی‌چلچله به عهده داشته است. از آخرین كارهای او می‌توان به بازی در تله‌تئاتر دل سگ، تله‌تئاتر پسران طلایی و سریال تلویزیونی یك مشت پر عقاب اشاره كرد. با وجود فعالیت احمد‌آقالو در عرصه‌های گوناگون هنری، این بازیگر بر صحنه تئاتر و در نمایش‌های تلویزیونی، جلوه‌ای دیگر داشت.
از میان این آثار، می‌توان به نمایش‌های ادیپ، آنتیگونه در نیویورك، عروسی خون، یادگار سال‌های شن، آئورا، تراژدی كسری، مجلس نامه، خروس، غروب روزهای پاییز و تله‌تئاترهای همه پسران من، بازرس وارد می‌شود، كسب و كار آقای فابریزی و ماه پنهان است اشاره كرد.
 
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: جام جم آنلاین
 
مطالب مرتبط:
گزارش تصویری: یادبود «احمد آقالو» در مسجد بلال صداوسیما
گزارش تصویری هنرمندان در تشییع جنازه احمد آقالو
مرگی زيبا برای مردی بزرگ