در میانه دهه 50 و زمانی که جنگ سرد به اوج خود رسید، مارشال ایالتی تدی دنیلز با بازی لئوناردودی کاپریو به همراه دستیار جدید خود که تاکنون ملاقاتی با او نداشته به جزیره ای محصور در میان صخرههای بزرگ میرود که به همین دلیل «جزیره شاتر» نام گرفته است.
این جزیره محل استقرار بیمارستانی استثنایی است که در آن زندانیان با سابقه جنایی به دلیل جنون یا بیماریهای دیگر روانی در 3 بخش متمایز نگه داری میشوند و گروهی از برجسته ترین متخصصان اعصاب و روان به درمان یا تحقیق روی آنها مشغول هستند. پرونده ای که در ظاهر تدی را به این جا کشیده، ماجرای عجیب مفقود شدن یک بیمار زن روانی و فوقالعاده خطرناک است که اعضای خانواده خود را به طرزی دردناک کشته است. اما تدی در واقع برای پی گیری 2 موضوع مهم دیگر که هر 2 جنبه شخصی دارد این ماموریت را پذیرفته است که اولی یافتن یک قاتل بالفطره است.
این جزیره محل استقرار بیمارستانی استثنایی است که در آن زندانیان با سابقه جنایی به دلیل جنون یا بیماریهای دیگر روانی در 3 بخش متمایز نگه داری میشوند و گروهی از برجسته ترین متخصصان اعصاب و روان به درمان یا تحقیق روی آنها مشغول هستند. پرونده ای که در ظاهر تدی را به این جا کشیده، ماجرای عجیب مفقود شدن یک بیمار زن روانی و فوقالعاده خطرناک است که اعضای خانواده خود را به طرزی دردناک کشته است. اما تدی در واقع برای پی گیری 2 موضوع مهم دیگر که هر 2 جنبه شخصی دارد این ماموریت را پذیرفته است که اولی یافتن یک قاتل بالفطره است.
تدی اعتقاد دارد در ماجرای آتش سوزی عمدی منزل او و مرگ همسر و فرزندش، مقصر واقعی بوده اما خود را دیوانه جا زده است تا از مجازات نجات یابد و الان در جزیره است و دلیل دوم و پیچیده تر این که گزارشهایی مبنی بر انجام تحقیقات و آزمایشهای غیرقانونی پزشکی و روانی روی بیماران به پلیس رسیده است که ادعا میشود باعث ایجاد موجوداتی غیرمختار از زندانیان شده و از آنها برای اهداف جنگ سرد استفاده میشود. هر چه ماجرا پیش تر میرود تدی بیشتر احساس میکند که دستیابی به حقایق هر 2 موضوع تا چه میزان میتواند پرهزینه باشد.
اما به طور کلی بیان داستان فیلم داستانی «جزیره شاتر» کمی مشکل است زیرا در طول فیلم بیننده با نوعی بهت و شگفت در فضا محو است، غافل از آن که در پایان قرار است جنبه محتوایی فیلم و کلیت ماجرا عوض شود و 180 درجه تغییر مسیر دهد.
اما به طور کلی بیان داستان فیلم داستانی «جزیره شاتر» کمی مشکل است زیرا در طول فیلم بیننده با نوعی بهت و شگفت در فضا محو است، غافل از آن که در پایان قرار است جنبه محتوایی فیلم و کلیت ماجرا عوض شود و 180 درجه تغییر مسیر دهد.
*نقطه آغاز جزیره شاتر
فیلم «جزیره شاتر» اقتباس از رمانی به همین نام است. دنیس لیهین رمان نویس آمریکایی در سال 2003 رمانی به نام «جزیره شاتر» نوشت که در اواخر سال 2007 کمپانیهای کلمبیا و پارامونت تصمیم گرفتند این رمان پرفروش را تصویری کنند. پارامونت ابتدا دیوید فینچر را به عنوان کارگردان و بردپیت را به عنوان بازیگر انتخاب کرد، اما فینچر و پیت سراغ پروژه ای دیگر رفتند و این شد اکنون «جزیره شاتر» را با چنین ساختاری میبینیم.
انسانهایی که جزیره شاتر را ساخته اند
«مارتین اسکورسیزی» نامی است که به طور حتم در عالم سینما غیرقابل انکار بوده و شناخته شده است.
اسکورسیزی جزیره شاتر را سال 2009 جلوی دوربین برد. این فیلم که در 29 فوریه 2010 اکران شد آخرین شاهکار مشترک اسکورسیزی و دی کاپریوست. در «جزیره شاتر» نیز همانند 3 فیلم قبلی این کارگردان باز هم لئوناردودی کاپریو در نقش اصلی ظاهر شده است. پس از «دار و دسته نیویورکی»، «هوانورد» و «مردگان» باز هم دی کاپریو افتخار بازی در فیلم اسکورسیزی را داشته، دیگر این روزها او تبدیل به بازیگر ثابت فیلمهای اسکورسیزی شده است.
خالق 2 شاهکار «راننده تاکسی» و «تنگه وحشت» در آخرین ساخته اش سراغ اثری پر تعلیق و دلهره آور رفته است.
*ژانر «جزیره شاتر»
«جزیره شاتر» آخرین فیلم بزرگ فیلم سازی مثل مارتین اسکورسیزی است، اسکورسیزی تا پیش از این فقط یک بار در ژانر وحشت فیلم ساخته است، فیلمی با عنوان «تنگه وحشت» که کار خوب و خوش ساختی هم بود. اما جزیره شاتر با وجود این که در ژانر وحشت طبقه بندی شده ولی بیشتر از هر چیز درامی روان شناخته و دلهره آور است که ماجرایش در اوایل دهه 50 یعنی محدوده زمانی مورد علاقه اسکورسیزی اتفاق میافتد.
در این فیلم جذاب و مرموز، مارتین اسکورسیزی 68 ساله به شدت وامدار بعضی آثار کلاسیک است، او به قدری کامل از تجربههای گذشته کارگردانان بزرگ استفاده کرده است که نه تنها اثرش را زیر سوال نبرده بلکه به آن هویتی منحصر به فرد و متفاوت بخشیده است.
*ویژگی منحصر به فرد «جزیره شاتر»
پایان فیلم تازه آغاز ماجراست و چنان مخاطبش را درگیر میکند که بیرون آمدن از وقایع فیلم برای تماشاگران بسیار سخت میشود. دوگانگی موجود در شخصیت اصلی فیلم به بیننده منتقل میشود و او را وادار به بازگشت به جزئیات میکند. پایان فیلم به قدری بیننده را غافلگیر و شوکه میکند که ذهن او تا مدتی بعد از اتمام فیلم در گیر است. کارگردان به طور آشکار از موضع گیری روشن اجتناب میکند و فیلم را با 2 روایت متفاوت پیش میبرد و با ایجاد نکات فوق العاده ظریف هیچ یک از پایانها را رد یا تایید نمیکند.
خلاصه این که بی سرانجامی در معمای داستان یکی از برگههای برنده «جزیره شاتر» و تیزهوشی مسلم اسکورسیزی است. اما این بی سرانجامی و دوگانگی برای مدتی به جان بیننده میافتد و ماجرا با تمام شدن فیلم به پایان نمیرسد.
«جزیره شاتر» یکی از اولینها و مسلم ترین فیلمهای تاریخ سینماست که فضایی تحت تاثیر سریال «گمشدگان» دارد، سریال «گمشدگان» یکی از آثار تولیدی است که از این پس جریانی نو و متفاوت در عالم تصویر به وجود خواهد آورد و تاثیر غیر قابل انکاری بر صنعت سینما خواهد داشت، به طوری که شکل و روند فیلم سازی را متحول خواهد کرد.
بعضی جاها کدها چنان آشناست که گویا بخشی از اپیزودهای گمشدگان را نگاه میکنی. اما دیگر کارگردانی که میتوان رد پایش را در آخرین اثر اسکورسیزی دید، رومن پولانسکی است.
فضاسازیها و استفاده از رنگها به قدری شبیه آثار پولانسکی است که بدون هیچ دقت بیش از اندازهای میتوان سایه پولانسکی را بر فیلم حس کرد.
در ساخت کاراکتر اصلی فیلم و جریانهای روان شناختی نیز اسکورسیزی با تیزهوشی فراوان از «درخشش» اثر استنلی کوبریک استفاده کرده است.
*همه چیز درباره «جزیره شاتر»
* «جزیره شاتر» در جشنواره برلین اکران و با استقبال گرم منتقدان و مخاطبان رو به رو شد.
* فیلم به شدت وابسته به حضور لئوناردودی کاپریو ست و او نیز مستعدتر از همیشه موفق میشود حسی از اضطراب و استیصال را به تصویر بکشد.
دی کاپریو که حالا در بازی اش به تکاملی غیرقابل انکار دست یافته توانسته است نقش فردی مضطرب را بازی و در دل بیننده دلهره ایجاد کند.
* «جزیره شاتر» پایبند به اثر مکتوبش است و به همین دلیل از شاهکاری ادبی به شاهکاری تصویری میرسد، در حالی که از آثار برجسته ای چون «کوری» نوشته ژوزه ساراماگو و «عشق سالهای وبا» نوشته گابریل گارسیا مارکز اقتباسهای سینمایی غیروفادارانه ای شده و به آثاری سطحی و غیراصولی در عالم سینما بدل شده است.
*سکانسهای مربوط به کابوسهای تدی یکی از شاهکارهای مسلم سینماست که کسی غیر از اسکورسیزی از پس آن برنمیآمد.
* اسکورسیزی پس از 4 سال سکوت در عالم سینما این فیلم را ساخته، فیلم قبلی این کارگردان «مردگان» نیز یک اقتباس سینمایی بوده است.
*زمان اکران این اثر موجب شد تا نام آن در بین نامزدهای اسکار نباشد، اما به نظر میرسد برای سال آینده این فرصت رقابت را داشته باشد.
*دی کاپریو در اولین نشست مطبوعاتی «جزیره شاتر» در برلین گفته است: بازی در این نقش سختترین کار کارنامه سینمایی اش بوده و در ادامه گفته: دیوانگی است بازیگری فرصت همکاری با مارتین اسکورسیزی را از دست بدهد. امیدوارم باز هم بتوانم در فیلمهای بعدی با او همکاری کنم.
*میتوان از همین الان ادعا کرد که بازی دی کاپریو در فیلم «جزیره شاتر» از جدی ترین کاندیداهای اسکار سال آینده خواهد بود.
*یکی از نقصهای موجود در فیلم وجود موسیقی القا کننده و به شدت کوبنده ابتدای آن است که از روند جذاب فیلم بیرون زده و آزار دهنده است.
*انتخاب بازیگران و بازی آنها به طور قطع یکی از نقاط قوت «جزیره شاتر» است. البته کمتر بازیگرانی پیدا میشوند که در کنار اسکورسیزی نقش آفرینی در خوری نداشته باشند. «مارک رافالو» در نقش کارگاه دوم مثل همیشه در یک نقش مکمل خوب ظاهر شده است.
«بن کلینگزلی» نیز بازی خوبی ارائه داده و با گریم خبیث و بدش توانسته است اهداف داستان در ایجاد دوگانگی را محقق سازد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: khorasannews.com
مطالب پیشنهادی:
درسهایی كه لئوناردو دی كاپریو از فیلمهایش گرفته است!
گزارش تصویری فیلم «جزیره شاتر» با بازی «لئوناردو دی کاپریو»
گفتگو با لئوناردو دیكاپریو درباره همكاریاش با اسكورسیزی
گفت و گو با مارتین اسكورسیزی به بهانه جزیره شاتر
فضای اضطراب و دلهره در «جزیره شاتر» اسکورسیزی