علاقه به آغداشلو و نقاشی‌های منحصربه‌فردش برای كسانی كه هنر را می‌فهمند غریب نیست، اما حضور آدم‌هایی كه از در ورودی خانه هنرمندان تا سالن سمعی و بصری و تالار ممیز با نگاهی مشتاق به تماشای...
       
 
 
 
 
   هنوز از پله‌های خانه هنرمندان بالا نرفته‌ام كه صدای رویا نونهالی با همان استحكام همیشگی‌اش به گوش می‌رسد كه می‌گوید: «و این هنرمند، نامی جز آیدین آغداشلو ندارد.» علاقه به آغداشلو و نقاشی‌های منحصربه‌فردش برای كسانی كه هنر را می‌فهمند غریب نیست، اما حضور آدم‌هایی كه از در ورودی خانه هنرمندان تا سالن سمعی و بصری و تالار ممیز با نگاهی مشتاق به تماشای مراسم بزرگداشت سالروز تولد او نشسته‌اند هر بیننده‌ای را شگفت‌زده می‌كند و بار دیگر یادمان می‌آورد كه هنر مقدس است و هنرمند قابل ستایش.
در مراسمی كه روز ۸ آبان ماه به مناسبت شصت‌و‌هشتمین سالگرد تولد آیدین آغداشلو در تالار ممیز خانه هنرمندان برگزار شد، تازه‌ترین كتاب او با عنوان «این دو حرف» به علاقه‌مندان معرفی شد. در این مراسم كه با اجرای رویا نونهالی و با حضور احمدرضا احمدی، بهرام بیضایی، محمد احصایی، عباس كیارستمی، بابك احمدی، شاهرخ فروتنیان، حسین خسروجردی و جمعی از دوستداران هنر برگزار شد، احمدرضا احمدی، بابك احمدی، بهرام بیضایی و محمد احصایی به سخنرانی پیرامون زندگی و آثار آیدین آغداشلو پرداخته و سالروز تولد او را جشن گرفتند.
احمدرضا احمدی كه به گفته خودش قصد داشت فقط راجع به آیدین صحبت كند با بیان این مطلب كه در تمام عمر ۶۸ ساله‌اش نگران دو دست آیدین آغداشلو و اردشیر روحانی بوده است، گفت: «بزرگ‌ترین حسن آیدین این است كه به هنر اسلامی و هنر ایرانی ارج می‌نهد و مانند ابلهانی كه در كالیفرنیا نشسته‌اند و دم از اوستا می‌زنند و خیلی‌هاشان شاید حتی یك بار آن را نخوانده‌اند به تمام اینها تسلط داشته و با علاقه دنبال می‌كند.» او با اشاره به ناسیونالیسم قلابی زمان رضاخان كه خیلی از هنرمندان و روشنفكران آن زمان همچون صادق هدایت و مهدی اخوان ثالث را فریب داد، ادامه داد: «آیدین به یك اندازه به هر دو لحظه تاریخ ما احترام گذاشته و بر این خاك كه نام میهن ما را دارد،گل‌های نرگس را برای تمام فصول ابدی كرده است. دستان او و آن چشمان دریایی، تاریخ رشته رشته شده ما را محك زده و همه عمر به خاك و تاریخ و سرزمین، خیره بوده است. همه تلاش عمر آیدین در جست‌و‌جوی شریان اصلی گمشده تاریخ است. ما امشب در این سالن گردهم آمده‌ایم كه به یك خادم فرهنگ و هنر این كشور كه بی‌ادعاست، ادای احترام كنیم.»
احمدرضا احمدی در ادامه با گاه‌شماری زندگی آغداشلو و اشاره به فضای كودكی و نوجوانی او گفت: «تمام كودكی نسل ما در فقر و شقاوت و بیماری گذشت و آیدین در ۱۰ سالگی به خاطر فوت پدرش با مادر از رشت به تهران كوچ كرد و در تهران غریب بود. دوران دبستان ما كه متولد یك سال هستیم -۱۳۱۹- با روزهای ملی شدن صنعت نفت همزمان بود. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ اوباش تئاتر سعدی را آتش زدند. تئاتر سعدی یك پرده مخمل آبی آسمانی داشت كه هر وقت این پرده كنار می‌رفت تئاترهای زیبایی را می‌دیدم. تئاتری كه برای هنرپیشه‌هایش لباس می‌دوخت و برای تماشاچی‌ها بروشور چاپ می‌كرد. در این دوران تاریخ هنری ایران وارد مرحله جدیدی شده بود اما درون ما سرد بود.» وی ادامه داد: «آیدین را از سال ۴۲ به واسطه انتشار مقاله‌های جسورانه‌اش در مجله اندیشه و هنر شناختم و از همان سال‌ها بود كه پیوند بین من و آیدین محكم‌تر شد و آیدین بود كه شعرهای من را جدی گرفت هر دو پرانرژی و با شهامت بودیم و من از آیدین فراوان آموختم.»
در ادامه مراسم بابك احمدی از آیدین آغداشلو به عنوان پیشروی نسل خود یاد كرده و گفت: «آغداشلو به نسل ما یاد داد كه آنچه مهم است نحوه نگاه ما به زندگی است. سوژه مهم نیست این مهم است كه ما چگونه به آن نگاه كنیم و همین بزرگ‌ترین درس آیدین به ما بود.» احمدی با اشاره به اینكه آغداشلو یكی از بزرگ‌ترین نقاشان مدرن است، ادامه داد: آیدین نقاش چیزهایی را در نظریه هنری ما عوض كرد ما عادت كرده‌ایم نیت مولف را زیاد لحاظ نمی‌كنیم ولی گاهی وقت‌ها باید این مسئله را مورد توجه قرار داد و این زمانی است كه نحوه بیان به وجود می‌آید. چند هنرمند ایرانی را می‌شناسید كه نحوه بیان را تكامل بخشیده‌اند؟ من به جرات می‌گویم كه آیدین یكی از هنرمندانی بود كه با عظمت روح و اخلاق خودش تحولی در این زمینه به وجود آورد.»
بهرام بیضایی یكی دیگر از میهمانان سخنران در این مراسم در رابطه با روانشناسی آثار آغداشلو گفت: «اگر فوت پدر و غربت آیدین را در تهران به حساب ضعف‌هایش بگذاریم، آیدین در تلاشی كه كرد توانست از تفاوت‌‌ها و ضعف‌های خود توانایی و نقطه قوت بسازد. او تصمیم گرفت از سركشی‌هایش سربلندی بسازد و از تمام آن چیزی كه باعث خرد شدنش بود امتیاز بسازد. او با تسلط بر زبان، نوشتن و گفتن و نقاشی كردن و مطالعه كردن به صورت یك مرجع درآمد.» بیضایی همچنان ادامه داد: «مرجع بودن دست و پاگیر است ولی به هر حال آیدین به یك مرجع و كارشناس تبدیل شده تمام آنچه كه از نوشته‌ها و نقاشی‌ها و گفته‌هایش می‌بینیم همگی گواه این است كه آیدین در این زمینه كار كرده و این نتیجه‌ها آسان به دست نیامده.» وی با اشاره به این مطلب كه آغداشلو در برابر ترس از انهدام دست به خلاقیت زده است، گفت: «نقاشی‌های آیدین، بچه‌های انهدام هستند.
انهدام نقاش را به خلاقیت وامی‌دارد. خاطرات انهدام انگیزه خلاقیت او می‌شود و خلاقیت چیزی نیست جز درباره انهدام. بنابراین، چرخه‌ مداومی داریم از خلق كردن، خلقی كه خودش راجع به انهدام است.» محمد احصایی نیز به عنوان آخرین سخنران این مراسم درباره آیدین آغداشلو گفت: «همه نوشته‌هایش را خوانده‌ام و آثارش را به دقت دیده‌ام بنابراین صحبت كردن درباره او آسان می‌نماید. درباره شخصیت و منش و آثارش. از باستان‌شناسی، نقاشی، معماری سینما و تئاتر، كارشناسی هنرهای ایرانی و جهانی و به‌خصوص درباره نقد شیرین و خیال‌انگیزش و فرهیختگی‌اش در تمام این موارد.» وی ادامه داد: «در ارزشیابی آثارش و یادگارهای گرانسنگی كه از خود به جا گذاشته است از هر دری می‌توان سخن گفت و بی‌شك مطمئن هستم كه تمام اینها بر حضار پوشیده نیست.
پس به قول سعدی مشك به بازار عطاران برون است.» احصایی با بیان این مطلب كه آرزوی بیان عظمت كارهای آغداشلو برایش دست‌نیافتنی است، افزود: «شناخت آیدین و فهمش از هنر ایرانی نظیر ندارد. راجع به هر چیز و هر كس اطلاعات دست اول و ناب دارد اینكه می‌گویم در همه موضوعات راهنمای من است، بی‌دلیل نیست چون در همه زمان حافظه ویران مرا بازسازی كرده و در یادآوری بسیاری از اطلاعات یاری‌ام می‌دهد.» در انتهای مراسم، آیدین آغداشلو از تمام كسانی كه در مراسم تولد او و رونمایی كتابش حضور داشتند تشکر كرد.   
    
  
  
 
    
  
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: www.aftab.ir