حالا که آمدهای
دیگر حوصله هیچ کس را ندارم
حتی حوصلهی همین چند گنجشک پشت پنجره
که برایشان دانه نمیریزم
*****
حالا که آمدهای
همین پرندهی بی طاقت
که تو را گم کرده بود
با خیال راحت
دلش را بر میدارد و
به جانب جنگلهای دور میرود
*****
حالا که آمدهای
توان ایستادن ندارم
بنشین
سر بر زانوانم بگذار
*****
حالا که آمدهای
باز با هم میرویم
به دیدار بارانهای بیدریغ پاییزی
میرویم و خیس خیس
به خانم برمیگردیم
باز با هم میرویم
به دیدار بارانهای بیدریغ پاییزی
میرویم و خیس خیس
به خانم برمیگردیم
گردآوری: گروه سرگرمی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: کتاب حالا که آمدهای/محمدرضا عبدالملکیان
بازنشر اختصاصی سیمرغ
www.seemorgh.com/entertainment
منبع: کتاب حالا که آمدهای/محمدرضا عبدالملکیان
بازنشر اختصاصی سیمرغ
مطالب جالب دیگر:
طلاق با ارسال پيامك!!
اسپری هورمون عشق!!
دریاچهای درون دریاچه!!
Audi TT ماشینی زیبا با طراحی مدرن
کوتاه و خواندنی از برج ایفل
دریاچهای درون دریاچه!!
Audi TT ماشینی زیبا با طراحی مدرن
کوتاه و خواندنی از برج ایفل