تهدید و اجبار «حامد کمیلی» برای بازی در یک فیلم سیاسی + عکس
در گفتگویی که با حامد کمیلی داشته‌ایم، او از اتفاقات فیلم پایان‌نامه گفته است، فیلمی که او به اجبار بعضی افراد در آن بازی و بعد هم از مردم به خاطر این بازی عذرخواهی کرده است؛ فیلم سیاسی که عواقب خوشی برای او و بهاره افشاری نداشت...
حامد كمیلی بعد از سپری كردن روزهای سختی كه بعد از حضور در فیلم «پایان نامه» با آن روبرو بود بار دیگر به تلویزیون بازگشته و با سریال «پروانه» یك بار دیگر حضور در مدیوم تلویزیون را تجربه می كند. اگر منتظر هستید تا در این مصاحبه نظر حامد را در مورد سریال جدیدش جست و جو كنید به شما پیشنهاد می‌كنیم این مصاحبه را نخوانید.

حامد كمیلی بعد از چهار سال سكوت در مورد فیلم پرحاشیه‌ای كه زندگی حرفه‌ای‌اش را تحت تاثیر قرار داد، به قول خودش بر ترس‌هایش غلبه كرده و همه حرف‌هایش را با صراحت بیان كرده است.

این شاید جنجالی‌ترین گفت و گوی سینمایی سال ۹۲ است، مصاحبه‌ای كه در آن حامد كمیلی از دلیل حضورش در «پایان نامه» و حواشی آن صحبت‌های جالبی بیان كرده است:

بعد از «پیامك از دیار باقی» تو را در تلویزیون ندیدیم، بعد از «پایان نامه» تو را در سینما هم ندیدیم. دلیل این كم كاری چه بود؟

- بعد از «پیامك از دیار باقی» من را در تلویزیون ندیدید چون وارد سینما شدم و در واقع سینمای من به شكل جدی با «تردید» آغاز شد. اسم این را من كم كاری نمی‌گذارم و فقط از تلویزیون وارد سینما شدم. بعد از «تردید» چند سال صرفا در سینما كار كردم اما بعد از «پایان نامه» ... خودت می دانی كه من در مورد «پایان نامه» حرف های زیادی برای گفتن دارم و یك روزی هم حرف هایم را خواهم زد. فعلا در حال یك سكوت اجباری هستم.

این سكوت اجباری از كجا ناشی می شود؟
- از آنجا كه نمی توانم حرفم را بزنم، یعنی نمی گذارند كه حرفم را بیان كنم.

چه كسانی نمی گذارند تو حرف‌هایت را عنوان كنی؟
- دوست داری با هم راحت حرف بزنیم؟!

چرا كه نه...
- ببین «پایان نامه» یكی از اشتباهات كاری من بود كه یك اجبار و ترس در دل آن وجود داشت كه باعث شد من پیشنهاد بازی در این فیلم را بپذیرم. اگر این فیلم امروز به من پیشنهاد می‌شد، قطعا به خیلی از ترس‌هایم غلبه می‌كردم و در آن فیلم بازی نمی كردم، به هر قیمتی هم كه برایم تمام می شد، اهمیت نداشت.

مگر حامد امروز با حامد «پایان نامه» چه تفاوتی دارد؟
- دیگه نمی ترسم! حداقلش این است كه امروز توانایی غلبه بر ترس هایم را پیدا كرده ام و این هم به شرایط سنی ام برمی گردد و هم به پخته شدنم. در این مدت درس های زیادی نصیبم شد. بعد از «پایان نامه» نگاهم به سینما و كاری كه انجام می دهم خیلی متفاوت شد. بعد از «پایان نامه» خودم را درگیر یك سكوت بلندمدت كردم.

چرا؟
- چون باید تكلیفم را با خودم روشن می‌كردم. باید مشخص می كردم كه می‌خواهم چه كار كنم. من مجبور شدم بعد از مصاحبه‌ای كه با آقای جیرانی در برنامه هفت داشتم، رو در روی خیلی ها بایستم. بعد از این مصاحبه دردسرهای زیادی برای من ایجاد شد.


از طرف چه كسانی این دردسرها ایجاد شد؟
- از طرف كسانی كه می گفتند تو نباید بابت این فیلم عذرخواهی می كردی! از طرف كسانی كه عذرخواهی من چندان به مذاقشان خوش نیامده بود ولی من حرفی كه در دلم بود را با مردم در میان گذاشتم.

در «پایان نامه» به من دروغ گفته شد و من هم به همین دلیل این فیلم را یك اشتباه در كارنامه كاری خودم می‌دانم و امروز هم پای این عذرخواهی ایستاده‌ام و چون محكم روی این موضوع ایستادم، كم كاری من اتفاق افتاد.

این كم كاری به این علت نبود كه اكثر اهالی سینما با این منطق كه حامد در «پایان نامه» بازی كرده، پس با او كار نمی كنیم، به نوعی تو را تحریم كردند؟
- دلیلش را من نمی دانم اما وقتی در برنامه سینمایی هفت، حرفم را بیان كردم، دیگر قضاوت دیگران برایم مهم نبود چون بالاخره آن چیزی كه در دلم بود را گفتم! اینكه آدم ها چقدر حرف من را بپذیرند به خودِ آدم ها مربوط می شد. چیزی كه بعد از «پایان نامه» در من به وجود آمد این بود كه فهمیدم باید در نوع نگاهم به كاری كه دارم انجام می دهم تجدید نظر كنم.

امروز به بازیگری آگاهانه‌تر نگاه می‌كنم. «پایان نامه» و اتفاقاتش برای من یك سكوت پر از اتفاقات عجیب و غریب به همراه داشت كه از آن استقبال كردم. در این سكوت فقط درد بود، اما دردی كه درس‌های زیادی برایم در پی داشت.

در ابتدای صحبت هایمان گفتی به خاطر ترس و اجبار «پایان نامه» را بازی كردی، این ترس ها چه بود؟ به ممنوع الكاری تهدید شدی؟
- فعلا نمی توانم در این مورد صحبت كنم اما مطمئن باش یك روز حرف هایم را خواهم گفت.

آن روز كی فرا می رسد؟
- نمی دانم، به محض اینكه شرایط برای حرف زدن فراهم شود. من معتقدم یك اشتباهی از من سر زده و من فكر می كنم تاوان این اشتباه را هم داده ام. نكته مهم موضوع این است كه من متوجه شدم اشتباه كردم.

انگار یك بغضی در صدایت یا غمی در نگاهت هست، من اشتباه می كنم یا این بغض و غم واقعا هست؟
- بهت می گم هست ولی نپرس چرا...

اما تو الان باید خوشحال باشی كه بعد از پنج سال سریالت از تلویزیون پخش می شود...
- كارم پخش می شود و از این بابت خوشحالم چون این سریال را دوست دارم. این بغض برای من جنسی متفاوت از شادی است كه در آن یك نوع آگاهی هم وجود دارد.

قبل از «پایان نامه» تو با هورا و آفرین روبرو بودی و بعد از «پایان نامه» هو شدی!الان این هوراها و هو شدن ها برای تو اهمیت دارد؟
- نگاه مردم به شدت برایم مهم است اما این بار یكسری باورهایی با نگاه امروزم تلفیق شده كه این باورها دیگر نه ترس می‌شناسد، نه محافظه كاری و نه مصلحت. این احترام به نگاه مردم همراه شده با یك نوع شعور از طرف من! من دو طرف خط را دیده‌ام و یك مدار سینوسی را تا اینجا طی كرده‌ام و امروز آگاهانه تر به سینما نگاه می‌كنم تفاوت حامد كمیلی با گذشته هم اتفاقا همین است.

در روزهایی كه تو اسمش را می گذاری روزهای سكوت، خیلی از كسانی كه با تو دوست بودند، پشتت را خالی كردند، امروز تكلیف این آدم ها با تو چگونه خواهد بود؟
- خدا را شكر می كنم كه این كار را كردند. تو با من در آن دوره صحبت كردی و می دانی شرایط من چطور بود. من لازم داشتم دردم را با تمام وجود حس و زندگی كنم. اگر هیچ اتفاقی برای من نمی افتاد، شاید هیچ تغییری در نگاه من ایجاد نمی شد رفتار آن روزهای آدم ها با من، باعث شد كه نگاهم به سینما عمیق تر شود. خیلی سخت بود اما امروز بابت وجود آن درد خدا را شكر می كنم. شاید یك زمانی می گفتم چرا كسی من را درك نمی كند؟ من ترسیدم!

اما امروز دیگر از كسی گله مند نیستم. آن روزها معدود نفراتی بودند كه من دردم را با آنها در میان گذاشتم. پرویز پرستویی و پوران درخشنده كسانی بودند كه من باهاشون درد دل كردم و قضیه را برایشان توضیح دادم و آنها به من گفتند، به من گفتند آرام باش و دردت را حس كن! با تمام وجود احترام و عشقم را نثارشان می كنم و بابت بودنشان خدا را شاكرم. امروز حس می كنم من در یك چاله ای افتادم كه اگر در آن نمی افتادم، خطر سقوط در یك چاه برایم وجود داشت و امروز از این درد، به عنوان یكی از دردهای شكوهمند زندگی ام یاد می كنم.




عکس‌های بهاره افشاری و حامد کمیلی در فیلم پایان‌نامه

شایعه دیگری كه آن روزها شنیده می شد این بود كه بعد از اعلام اسامی كاندیداهای جشنواره، تعدادی از بازیگران «پایان نامه» از جمله حامد كمیلی به دبیرخانه آمده اند و با دعوا گفته اند به ما قول سیمرغ داده بودند اما كاندید نشدیم...

- عاقلان دانند! آن فیلم جزو فیلم هایی بود كه حتی دوست نداشتم در كارنامه كاری ام باشد چه برسد به اینكه بخواهم اولین سیمرغ زندگی حرفه ای ام را بابت این فیلم دریافت كنم.

پول عجیب و غریبی برای بازی در این فیلم دریافت كردی؟
- نه، اما تا آنجایی كه توانستم سعی كردم این پول وارد زندگی‌ام نشود. آن پول وارد حساب افرادی شد كه به آن نیاز داشتند.

پس اینكه می گویند حامد می خواست X۳ سوار شود و به همین دلیل در این فیلم بازی كرده دروغ است؟
- این حرف از آن دست حرف‌های خنده دار است. برای خریدن X۳ راه های خیلی بهتری وجود داشت تا گرفتن پول خونم در این كار! یادت باشد من زمانی این فیلم را بازی كردم كه در اوج پیشنهادات سینمایی‌ام بودم.

فكر می كنی اگر لیلا اوتادی آن مصاحبه معروف را انجام نمی داد، اصلا چنین مسائلی برای «پایان نامه» به وجود می آمد؟
- الان دیگر مهم نیست. آن اتفاق افتاد و هر كسی سهم خودش را در این ماجرا داشت و درس‌های خاص خودش را گرفت.

به نظر من «پایان نامه» نه تنها یك انتخاب اشتباه در كارنامه تو بود، بلكه تو به عنوان بازیگر خیلی هم بد در این فیلم بازی كرده بودی...
- یكی از حرف هایی كه من بعد از «پایان نامه» زدم این بود كه فههمید حالم سر این فیلم بد است! شما از من فیلم دیدید، با من خندیدید و گریه كردید. به حرمت همان فیلم ها بفهمید آن كسی كه در «پایان نامه» بازی كرده، حامد كمیلی نیست.

چرا اینقدر بد بازی كردی؟
- چون حالم بود بود. تو نمی توانی به تماشاگر دروغا بگویی. بعضی از فیلم ها هستند كه تو فقط می خواهی تمامش كنی، همین.

تو اگر با «پایان نامه» موافق نبودی، چرا در نشست پرسش و پاسخ جشنواره شركت كردی؟
- نمی خواستم شركت كنم، مجبور شدم این كار را انجام دهم.

یعنی تهدید به ممنوع الكار شدن شدی؟
- راجع به تهدیدها از من نپرس، فكر می كنم اگر عكس های نشست را ببینی خیلی چیزها دستگیرت می شود از آن شب.

ولی تو در نشست حرف زدی ...
- اگر مصاحبه آن شب را نگاه كنی می بینی كه من دو جمله بیشتر نگفته ام. حال آن شب من را هیچ كس نفهمید. دلم می خواست آن شب یك بار دیگر تكرار شود.

اگر تكرار می شد، چه كار می كردی؟
- آن وقت سخنرانی می كردم. آن موقع خودم می رفتم پیش منتقدین و فیلم را نقد می كردم. آن موقع برای خیلی ها، خیلی حرف ها داشتم. ما گاهی وقتی از احساساتمان فاصله می گیریم و معقولانه به مسائل نگاه می كنیم، نتایج عجیب و غریبی می گیریم اما وقتی در محدودیت احساسات و ترس هایمان هستیم، قدرت مدیریت بحران كم می شود. من آن شب نمی خواستم در جلسه پرسش و پاسخ شركت كنم، این را از من بپذیر. یك جمله آن شب به من گفته شد كه تا مدت ها كابوس زندگی من بود، لبخند بزن، فقط لبخند بزن! دوربین ها روی تو هستند.

من چند اسم می گویم و تو خطاب به آنها یك جمله بگو.
- علیرضا سجادپور: خدای من خیلی بزرگتر از این حرف هاست آقای سجادپور.

- جواد شمقدری: به چرخش روزگار معتقدم آقای شمقدری.
- سیروس مقدم: بهتون مدیونم آقای مقدم.

- رامبد جوان: رامبد، تجربه همكاری باهات یكی از لذتبخش ترین تجربه های من بود.
- حامد كلاهداری: ای كاش بعد از «شكلات داغ« دیگر با شما كار نمی كردم آقای كلاهداری.

اگر یك دیوار سفید داشته باشی چه چیزی روی آن می نویسی؟
- آروم بخواب، خدا بیداره.



 گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/cultture
منبع: روزنامه تماشا



مطالب پیشنهادی:
ویدیا بالان: دوست دارم در یک فیلم ایرانی بازی کنم + تصاویر
سحر قریشی: می‌خواهم فیلم خودم را کارگردانی کنم
اظهار پشیمانی کاریکاتوریست توهین کننده به پیامبر(ص) طی یک نامه
حرف‌های یک مجری زن از کار در انگلیس و شبکه سحر
انتقاد دو فیلم‌ساز از مدیر بازداشت شده سینما