شلاق (انگلیسی: Whiplash) فیلم درام آمریکایی و محصول سال ۲۰۱۴ است. دیمین شزل این فیلم را بر پایه تجربیاتش در باند دبیرستان پرینستون نوشته و کارگردانی کرده است. مایلز تلر در نقش دانشآموزی بازی میکند که نوازندهی درام است و سعی دارد تا استاد خودش، ترنس فلچر با بازی جی کی سیمونس را تحت تأثیر قرار دهد. پل ریزر و ملیسا بنویست از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۱۴ اکران شد و از همان ابتدا مورد توجه مردم و منتقدین قرار گرفت. سونی پیکچرز حق انتشار جهانی آن را خرید. شلاق نامزد پنج جایزه در جوایز اسکار ۸۷ام از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم، جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و جایزه اسکار بهترین صدابرداری و جایزه اسکار بهترین تدوین فیلم شد. این فیلم با نظرات مثبت منتقدین روبهرو شد و به عنوان یکی از بهترین فیلمهای سال ۲۰۱۴ میلادی شناخته میشود.
فیلم «ضربه شلاق» (Whiplash)، ساخته دیمین شزل، داستان اندرو نیمن، نوازنده درامز در موسیقی جاز را روایت می کند. این نوازنده جوان و جاه طلب، عزمش را جزم کرده تا از زیر سایه پدرش که نویسنده ای ناموفق بوده خارج شده و به اوج قله موفقیت برسد.
مایلز تلر، بازیگر نقش اصلی فیلم، می گوید در تمام طول فیلمبرداری خود را در نوعی انزوای روانی قرار داده و حتی در زمان های استراحت، چندان معاشرت نمی کرده است.
مایلز تلر می گوید: «برای این فیلم به لحاظ اجتماعی خودم را تعطیل کردم. اولین باری بود در فیلمی بازی می کردم که نمی خواستم ذره ای از شخصیت شدیدا فعال خودم به نقش رسوخ کند. علاوه بر این جدا شدن از شخصیت اندرو سخت بود. نمی توانستم سر صحنه دوازده ساعت اندرو باشم و جمعه شب کار که تمام می شد نگویم “هی رفقا چه خبر“، خودم اینجوری حرف نمی زنم.»
ترنس فلچر، معلم موسیقی موفقی است که ضمن استعداد در آموزش، به شیوه های سختگیرانه اش شهرت دارد. او مهمترین گروه جاز یک کنسرواتوار موسیقی را رهبری می کند. فلچر با دیدن اندرو، او را به گروه خود اضافه می کند. این آغاز روند تمرین های دیوانه کننده برای نوازنده جوان است.
«ضربه شلاق» اثری مستقل به شمار می رود و تنها ظرف ۱۹ روز فیلمبرداری شده است. دیمین شزل، کارگردان فیلم، آن را بر اساس تجربه شخصی خود ساخته است.
دیمین شزل می گوید: «با ساختن فیلم دلم می خواست تصویری از جهانی فوق رقابتی ارائه کنم. دنیایی که گویی در آن افراد برای رسیدن به موفقیت تک و تنها هستند. در این مدرسه فنی همه به دنبال تصاحب بالاترین جایگاه در سالن لینکلن سنتر و یا در گروه های بزرگ می گردند. و خوب به اندازه کافی جا نیست. به همین خاطر همه با خنجر زدن به پشت دیگری هم که شده، به دنبال بالا رفتن از نردبان پیشرفت هستند. از درون این خصومت، رقابت بیرون می آید. با این حال وقتی همه با هم می نوازند، کلیت آنها است که به گوش می رسد. این نکته کنایه آمیز داستان است.»
تهیه و تدوین : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ