تضاد میان دو نسل
تژا میرفخرایی مدرس روزنامهنگاری در یادداشتی نوشته است : فكرنمیكنم این دختر خانمی كه به عنوان یك پوزر به برنامه ماه عسل رفته به اشتباه به این برنامه دعوت شده باشد یا مسئولان برنامه نمیدانستند چه كسی را دعوت كردهاند. او بیشك برای اینكه به چنین برنامهای برود ریا نكرده و تصویری غیرواقعی از خود نساخته و عملاً وقتی به برنامه رفته سعی كرده خود را در چارچوب برنامههای رایج صداوسیما عرضه كند.
اصلاً به نظر نمیرسید او شخصیتی غیر از آنچه هست را تعریف كرده باشد. مدام در گفتن از شغلش همانهایی را میگفت كه امكان توضیح دادن دربارهاش را داشت. اگر تصاویرش را از اینستاگرامش پاك كرده هم حتماً تلاشی بوده برای كم كردن فشار از روی میزبانش.
اما آنچه سبب میشود تا چنین چالشی ایجاد شود تضادی است كه میان دو نسل افتاده. نسل سنتی و فرزندانشان. نسل خانوادههای مذهبی و فرزندانشان. نسلی كه هنوز پایبند به اصول و ارزشها هستند و چنین اتفاقاتی را در تضاد با اصولی میبینند كه سالها برایش جنگیدهاند، از زندگیشان گذشتهاند و سختی كشیدهاند، و فرزندانشان در ناز و نعمت بزرگ شدهاند و همیشه هرچه خواستهاند برایشان فراهم بوده.
فرزندانی كه اگرچه ممكن است باورهای مذهبی قوی داشته باشند اما مثلاً اعتقاد دارند به مهمانیهای اشرافی. آنها كه ماشینهای میلیاردی سوار میشوند و لباس عروس چند ده میلیونی یا كتوشلوارهای گرانقیمت به تن میكنند. پس برای مهمانیهای آنچنانیشان هم نیاز به مشاورانی از جنس این خانم دارند، مهمانیهایی كه اساسا ممكن است كاملاً زنانه باشند یا حتی نه.
احسان علیخانی یكی از این طبقه است. او كه احتمالاً با خیلی از این بچههای نسل دوم كه همسن و سالهایش هستند، مینشیند، حرف میزند و ایده میگیرد پس فكر میكند اگر این آقازادهها چنین رفتار میكنند و از اینها میگویند، چه ایرادی دارد كه در تلویزیون هم برای برنامهاش، به سراغ چنین سوژههایی برود. پس دل را به دریا میزند و چنین مهمانی را انتخاب میكند. آنها میآیند و جلوی آنتن میروند و تازه از آنجاست كه نسل پدران و مادران صدایشان در میآید. آنها كه باور نمیكنند این چنین میان باورها و اصولشان با گروهی از فرزندانشان فاصله افتاده است.
شاید یك نمونه كامل از این نوع شكاف را در رفتار همسر خانم مهناز افشار كه پسر محمدعلی رامین است با عقاید پدرش بتوان دید، اتفاقی كه حسابی هم رسانهای شد و بازتابهای فراوانی داشت.
پس آنچه در ماه عسل رخ داده را نباید در قصد یك دختر با شغل مدلینگ جستوجو كرد، كه باید ریشهاش را در شكاف میان عقاید دو نسل دید. نسلی كه یك گروهش منتقدان دعوت از چنین مهمانی هستند و گروه دیگر احسان علیخانی و دوستانش كه احتمالاً باور دارند چنین مشاغلی در اجتماع داریم و چرا نباید دربارهشان سخن بگوییم.
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع : هفته نامه تماشاگران