روایت تلخ مهران مدیری از سال های دردناک فقرش!
شنیدن این صحبتها از زبان مهران مدیری، با آن چهره آرام و موقر همیشگی بسیار عجیب و تاثیر گذار است.
در سال های ممنوع الکاری شب هایی گرسنه می خوابیدم, به کوچه رفته بودم و گریه می کردم و فریاد می کشیدم, شبی پسرم آنقدر از گرسنگی گریه کرد تا بیهوش شد. در سال هایی از زندگی ام حمالی و دست فروشی نیز کرده ام!
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: aparat.com