توقف دستور روحانی در اصلاح نظام بانکی
اصلاح نظام بانكی كه رئیس‌جمهور در تیرماه سال گذشته در قالب نامه‌ای به اسحاق جهانگیری بر آن تأكید داشت، آن‌گونه‌كه مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور در پنجمین نشست راهبردهای اقتصادی ایران می‌گوید، با وجود نهایی‌شدن، در روند بررسی لایحه بودجه سال ٩٥، با مشكل مواجه شده است.

ماجراهای اصلاح نظام بانكی

اصلاح نظام بانكی كه رئیس‌جمهور در تیرماه سال گذشته در قالب نامه‌ای به اسحاق جهانگیری بر آن تأكید داشت، آن‌گونه‌كه مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور در پنجمین نشست راهبردهای اقتصادی ایران می‌گوید، با وجود نهایی‌شدن، در روند بررسی لایحه بودجه سال ٩٥، با مشكل مواجه شده است. نیلی در سخنان خود به حذف دو تبصره‌ای اشاره می‌كند كه زمینه‌ساز اصلاح نظام بانكی به ‌عنوان اولویت دولت در سال ٩٥، بود. او می‌گوید این امر سبب شده دولت دچار مشكل شود و به‌همین‌دلیل، دولت در تلاش است تا شاید با روی‌كار‌آمدن مجلس دهم، اصلاحیه بودجه را برای احیای این دو تبصره ارائه دهد؛ البته یادآوری می‌كند حتی در این صورت نیز، برای اصلاحات، نیمی از سال را از دست داده‌ایم. در این نشست سیدفرشاد فاطمی، مدیرگروه اقتصاد دانشكده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف نیز به بررسی وضعیت اقتصاد ایران پرداخت و ناپایداری رشد اقتصادی كشور را در سالیان اخیر، از مشكلات اصلی اقتصادی برشمرد. 

 

خارجی‎ها زودتر از ما، به اقتصاد ایران اعتماد نمی‎کنند

مسعود خوانساری، رئیس اتاق تهران

سال ٩٤، به‎عنوان سخت‌ترین سال اقتصاد ایران پشت‌سر گذاشته شد. در این سال رکود اقتصادی و رشد اقتصادی نامطلوب، اقتصاد را فراگرفته بود و بنگاه‎های پرشماری تعطیل شدند. در همین مدت چهارماهه پس از برجام، بیش از ١٨٠ هیأت خارجی به ایران سفر کردند که برای کشوری که حدود ١٠سال در انزوا بود، اتفاق مهمی است. همواره پرسیده می‎شود ورود این هیأت‎های خارجی به کشور چه عایدی‌ای دارد. باید پاسخ داد آوردن پول و سرمایه در عرض چهارماه ساده نیست و قضاوت در این رابطه کمی زود است، کمااینکه سرمایه‎های مردم از بانک‎ها خارج نشده تا در اقتصاد ایران به کار گرفته شود و نمی‎توان انتظار داشت خارجی‎ها زودتر از ما، به اقتصاد ایران اعتماد کنند. برای اتاق تهران دارای اهمیت است که بتواند پیش‎بینی‌ای برای اقتصاد ارائه دهد.

 از آنجا که در یک اقتصاد مانند ایران، برنامه‎های پنج‌ساله معمولا کاملا به اجرا درنمی‎آیند، پیش‎بینی یک‌ساله منطقی‎تر به نظر می‎رسد. آنچه مسلم است مؤسسات بین‎المللی، پیش‎بینی رشد پنج‌درصدی برای اقتصاد ایران داشته‎اند، اما هنوز اقتصاد ایران دچار مشکلات ساختاری است که باید به آنها رسیدگی کرد. ارز چندنرخی، مشكلات سیستم بانکی، بوروکراسی حاکم و دیوان‌سالاری بزرگ دولتی، محیط کسب‎وکار نامطلوب و فساد موجود، از جمله مشکلات ساختاری ایران به‌شمار می‎رود که پیش‎بینی رشد را سخت می‎کند، اما باتوجه به ثبات نسبی موجود، به نظر می‎رسد سال ٩٥ سال خوبی برای اقتصاد ایران باشد.

 

‌ حساسیت نسبت به اقتصاد سال ٩٥

مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور

نسبت به اقتصاد سال ٩٥ حساسیت‎های بالایی وجود دارد. از بین مشکلات موجود، گزینه‎های متعددی مطرح می‎شود که هر یک از آنها نیازمند اقدامات فراوانی است که در این زمینه می‎توان اتفاق‌نظری میان کارشناسان اقتصادی یافت، اما زمانی‎ که نوبت به انتخاب و اولویت‎بندی می‎رسد، کار سخت می‎شود و اجماع‎نظر در آن وجود ندارد. اگر به رشد اقتصادی کشورهای بزرگ جهان بنگریم، اقتصاد آمریکا و اروپا در سال‎های ٢٠٠٨ و ٢٠٠٩ دچار بحران شدند اما باوجوداین رشد اقتصاد آمریکا به مسیر پایدار و بلندمدت پیشین بازگشته و رشدی حدود ٢,٥درصد را شاهد است. 

رشد اقتصادی اروپا همواره کمتر از آمریکا بوده است. بعد از این بحران، پیش‎بینی می‎شود پس از مدتی به رشد بلندمدت خود بازگردد. اقتصاد ژاپن در فاصله زیادی با رشد بلندمدت خود قرار دارد و در حدود صفر، نوسان دارد. در بررسی اقتصادهای نوظهور مانند برزیل و چین باید گفت، برزیل اکنون دچار بحران شده و چین نیز رشد اقتصادی نزولی را تجربه می‎کند. در بین این کشورها هند به‎عنوان کشوری مطرح است که در مسیر رشد بلندمدت خود قرار دارد. 

روند پیش‌روی رشد اقتصادی در کشورهای درحال‌توسعه، روند سخت‎ترشدن رشد و کاهش نسبتا قابل‌توجه آن در کشورهای مختلف را نشان می‌دهد. به همین دلیل قیمت جهانی کالاهای پایه ازجمله نفت با کاهش‎های قابل‌توجهی روبه‌رو شده‎ است. بخشی از آن به سرمایه‎گذاری‎های زیادی که در دوره افزایش قیمت‎ این کالاها شاهد بودیم و بخشی هم به کاهش رشد اقتصادی به‌ویژه کشور چین بازمی‎گردد. کشورهای صادرکننده نفت را به سه دسته می‎توان تقسیم کرد. دسته نخست کشورهایی هستند که باوجود اینکه از این منابع بهره‎مند هستند، اما اقتصاد خود را به اقتصادی متنوع تبدیل کرده‎اند که می‎توان در این زمینه به امارات اشاره کرد. 

این کشورها سطح وابستگی خود را به کالاهای پایه کاهش داده‎اند، اما بااین‌حال پس از شوک کاهش درآمدهای نفتی دچار کاهش رشد اقتصادی شده‎اند. دسته دوم کشورهایی هستند که اقتصادهای وابسته به درآمدهای نفتی دارند اما درعین‌حال در دوره وفور درآمدهای نفتی توانسته‎اند صندوق‎های ثروت ملی خود را از مازاد درآمدهای نفتی پر کنند، عربستان و کویت در این دسته قرار می‎گیرند. این کشورها بر اثر شوک نفتی با رکود اقتصادی مواجه شده‎اند. 

دسته سوم که ایران نیز در این دسته قرار می‎گیرد، کشورهایی هستند که همه درآمدهای نفتی دوره رکود خود را خرج کرده‎اند و بودجه خود را با مخارج حاصل از درآمدهای نفت متورم و اقتصاد خود را به واردات وابسته کرده‎اند. ونزوئلا، ایران و روسیه در این دسته قرار دارند. این کشورها پس از شوک نفتی علاوه بر رکود، بحران اقتصادی را نیز تجربه کرده‎اند.

اقتصاد ایران در ١٠ سال گذشته به‌قدری نوسان داشته که در گذشته اقتصادی ایران بسیار کم چنین تجربه‎ای وجود دارد. چیزی شبیه این اتفاق را در سال‎های ١٣٥٣ تا ١٣٦٠ در مقیاسی کوچک‌تر شاهد بوده‎ایم. در طول سال‎های گذشته دو مشکل اساسی برای اقتصاد ایران حاصل شده است. نخست تنگنای مالی و دیگری کمبود تقاضاست. 

به‎طور سنتی اقتصاد ایران در تأمین منابع مالی خود، در منابع خارجی از درآمد نفت بهره می‎گرفته و در منابع داخلی نیز به نظام بانکی رجوع می‎کرده است. درآمد نفتی اکنون با کاهش شدیدی روبه‌رو شده است. میزان درآمدهای نفتی ایران در سال ١٣٩٤ نسبت به سال ١٣٩٢ تقریبا حدود ٥٠ درصد شده و به نسبت سال ١٣٩٠، به یک‌سوم کاهش یافته است. آنچه در بُعد کاهش تقاضا رخ داده نمایانگر این است که تولید واحدهای تولیدی در سال ٩٣، افزایش یافت اما در سال ٩٤ با مشکل فروش مواجه شدند. 

علت آن نیز کاهش ٢١درصدی درآمدهای ملی در طول سه‌سال گذشته و دیگری نرخ سود بانکی بسیار بالا بوده و نسبت به تورم کاهش متناسبی نداشته است. این امر سبب شده تا هم تقاضای مصرفی کنترل و هم تقاضای سرمایه‎گذاری دچار مشکل شود. به همین دلیل برای اولین‌بار برای سال‎های طولانی، نرخ سود سپرده با فاصله زیادی نسبت به تورم قرار گرفته و سبب شده تا انگیزه مردم برای سپرده‎گذاری در بانک‎ها افزایش یابد و تمایلی به خروج این سپرده‎ها از بانک‌ها مشاهده نشود.

دولت نیز به دلیل کاهش‎های درآمد، با کاهش تقاضا مواجه شده است. جمع مخارج دولت در سال ١٣٩٤ که حدود ٢٠١هزار میلیارد تومان بود نشان می‌دهد در مقایسه با مخارج دولت در سال ١٣٩٣، که حدود ١٧٥هزار میلیارد تومان بود رشد واقعی مخارج دولت منهای تورم حدود سه درصد بوده است. این امر نشان می‎دهد بسیار کم از سمت دولت تقاضا در اقتصاد شکل گرفته است.

در مجموع سبب شد در بخش صنعت و خدمات در سال ٩٤، با رشد منفی مواجه باشیم و در مقابل، نفت و کشاورزی رشد مثبت داشته باشند که رشدی نامتوازن را نشان می‎دهند. در بخش تورم نیز روند کاهنده‎ای را شاهد بودیم که استمرار یافت و توانستیم تورم نقطه‌به‌نقطه را از ١٦,٥ درصد در پایان فروردین ٩٤ به ٨.٣ درصد در پایان اسفند برسانیم که با آمار تورم فروردین بانک مرکزی، این شاخص به  ٧.٢ درصد کاهش یافته است. به همین سبب به نظر می‎رسد در ماه‎های اول تابستان ٩٥، متوسط نرخ تورم (نقطه‌به‌نقطه و کل) و شاخص CPI (تورم مصرف‎کننده) تک‌رقمی شود.

با برداشته‌شدن تحریم‎ها، در سال جاری انتظار داریم حدود ٢٥درصد درآمدهای حاصل از فروش نفت نسبت به سال‌ ٩٤ افزایش یابد. حجم تجارت خارجی حدود ١٥ تا ٢٠درصد می‎تواند افزایش یابد. با درنظرگرفتن تمامی این شرایط، این اجماع در دولت وجود دارد که اصلاح نظام بانکی، ‌مهم‌ترین اولویت اقتصاد ایران در سال ٩٥ خواهد بود. حل مشکلات نظام بانکی می‎تواند در پیوند با نظام بانکی جهانی و در کنار آن رفع رکود تأثیری مستقیم بگذارد و به همین دلیل از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در نتیجه نظام بانکی را می‎توان گلوگاه رشد اقتصادی در سال ٩٥ و از سویی تهدیدی برای ثبات اقتصادی کشور دانست. 

مجموع مشکلات نظام بانکی شامل سرمایه بانک‌ها، مطالبات غیرجاری، مؤسسات غیرمجاز و تغییر ترغیب دارایی‌های بانکی به سمت دارایی‌های فیزیکی به‌جای دارایی‌های مالی و رجوع بانک‌ها به سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات و... سبب شد تا اصلاح این نظام در دستور کار دولت قرار گیرد. براساس نامه‌ای که رئیس‎جمهور در تیرماه سال گذشته به معاون اول خود در رابطه با اصلاح نظام بانکی نوشت، این پکیج آماده شد و در همین قالب دو تبصره به بودجه سال ٩٥ افزوده شد که هر دو در مورد اصلاح نظام بانکی بود، اما مجلس هر دو تبصره را حذف کرد که اکنون لایحه بودجه را دچار مشکل کرده است. 

تبصره ١٩ مربوط به افزایش سرمایه بانک‎ها و تبصره ٢٠ مربوط به تبدیل ٤٠هزار‌میلیارد تومان از بدهی‎های دولت به اوراق بود. اکنون با حذف این دو تبصره، بخش مربوط به بسته اجرائی دولت برای اصلاح نظام بانکی عملا غیرقابل‌اجرا شده. مشکل بزرگ دیگری هم به وجود آمده است. به‌این‌ترتیب مجلس ارقام سود اوراق را بین بخش‎های دیگر پخش کرد. بنابراین کار دشوار شده است. دولت در تلاش است حداقل تبصره ٢٠ را به لایحه بازگرداند. اما لازمه برگرداندن این تبصره این است که تعدیلی در بودجه نیز ایجاد شود و شاید لازم باشد بعد از تشکیل مجلس جدید، اصلاح بودجه‌ ٩٥ شکل بگیرد تا این دو تبصره احیا شود و بتوان از این طریق اصلاح نظام بانکی را در دستور کار قرار داد، اما همین اقدام مجلس سبب شد تا شش‌ماه از سال ٩٥ را از دست بدهیم. 

 

ناپایداری رشد اقتصادی در سالیان اخیر

فرشاد فاطمی، استادیار دانشكده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف

با نگاهی به گزارش صندوق بین‌المللی پول، به نظر می‎رسد در طول سال‎های اخیر، نرخ رشد اقتصادی ایران و رتبه ما در بین رشدهای اقتصادی جهان، نوسان داشته است؛ بنابراین می‌توان گفت یكی از معضلات اقتصاد ایران، پایداری‌نداشتن رشد اقتصادی است. اگر به تولید ناخالص داخلی حقیقی نگاه كنیم، بخش نفت بیشترین آسیب را دیده است. بخشی مربوط به تحریم بانك مركزی و تحریم نفتی بود و بخشی به علت كاهش قیمت نفت جهانی. به‌همین‌دلیل این بخش كوچك شد و سایر بخش‎ها نتوانست كمبود آن را جبران كند. 

بخش‎های خدمات و صنعت نیز به دلیل متأثربودن از قیمت نفت متوقف و در برخی موارد نزولی شد. رشد تولیدات صنعتی با اطلاعات شركت‌های بورسی در تابستان سال ٩٤، تقریبا با لحاظ‌كردن صنعت فراورده‌های نفتی ١٠درصد كاهش یافته است. بدون صنعت فراورده‌های نفتی و صنعت خودرو، حدود ٩درصد نسبت به تابستان سال ٩٣ كوچك شده است. تولید كالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای ما نیز كاهش یافته است. در واقع تولید كالاهایی كه می‌توانند رشد اقتصادی را در دوره‌های بعد تضمین كنند، نیز كاهش یافته است. 

 

منبع: روزنامه شرق