پس از تحقیقات پلیس معلوم شد نوه این پیرزن وی را به قتل رسانده.
نوه جنایتکار درباره دلایل کار خود در بازجویی‌ها، گفت: «من دلباخته دختر جوانی بودم و می‌خواستم با وی ازدواج کنم و جرات اینکه با مادرم حرف بزنم نداشتم به‌خاطر همین روز جنایت به خانه مادربزرگم رفتم. ما تنها بودیم وقتی ماجرای علاقه به این دختر را به مادر بزرگم گفتم بر خلاف تصورم وی مخالفت کرد و در لابه‌لای حرف‌هایش به سرقت‌هایی که از خانه‌اش کرده بودم اشاره کرد».
وی ادامه داد: «انتظار چنین رفتار تحقیر‌آمیزی را نداشتم من تنها کمک می‌خواستم تا بتوانم با آن دختر ازدواج کنم. در اوج عصبانیت مادربزرگم را هل دادم وقتی روی زمین افتاد باز ناسزاگویی کرد، کنترل کارهایم را از دست داده بودم از آشپزخانه چاقویی برداشته و چند ضربه به مادربزرگم زدم ناگهان دیدم دیگر نفس نمی‌کشد. خیلی ترسیده بودم با کلید یدکی‌ای که داشتم در را از پشت قفل کردم و پا به فرار گذاشتم».
نوه جنایتکار درباره دلایل کار خود در بازجویی‌ها، گفت: «من دلباخته دختر جوانی بودم و می‌خواستم با وی ازدواج کنم و جرات اینکه با مادرم حرف بزنم نداشتم به‌خاطر همین روز جنایت به خانه مادربزرگم رفتم. ما تنها بودیم وقتی ماجرای علاقه به این دختر را به مادر بزرگم گفتم بر خلاف تصورم وی مخالفت کرد و در لابه‌لای حرف‌هایش به سرقت‌هایی که از خانه‌اش کرده بودم اشاره کرد».
وی ادامه داد: «انتظار چنین رفتار تحقیر‌آمیزی را نداشتم من تنها کمک می‌خواستم تا بتوانم با آن دختر ازدواج کنم. در اوج عصبانیت مادربزرگم را هل دادم وقتی روی زمین افتاد باز ناسزاگویی کرد، کنترل کارهایم را از دست داده بودم از آشپزخانه چاقویی برداشته و چند ضربه به مادربزرگم زدم ناگهان دیدم دیگر نفس نمی‌کشد. خیلی ترسیده بودم با کلید یدکی‌ای که داشتم در را از پشت قفل کردم و پا به فرار گذاشتم».
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:fararu.com