کلاس اولی های اين دوره آخرين مدل لوازم تحرير را دارند و سالها با هم سن های دهه شصتشان فاصله که روز اول مدرسه يک مداد سياه و يکی گلی داشتند و شايد دفتری برای يادداشت برداری .
 

به نقل از برنا ،‌ کلاس اولی های این دوره آخرین مدل لوازم تحریر را دارند و سالها با هم سن های دهه شصتشان فاصله که روز اول مدرسه یک مداد سیاه و یکی گلی داشتند و شاید دفتری برای یادداشت برداری . برخی تراش و پاک کنشان را نخ می کردند و به گردنشان می انداختند تا مبادا گم کنند چون در این صورت برای خرید دوباره باید هزار بار منت می کشیدند .

چند سالی است که کلاس اولی ها یک روز زودتر از بقیه به مدرسه می روند . امروز جشن شکوفه ها و کلاس اولی ها است .

قدیم تر ها البته نه خیلی قدیم ، زمانی که ما نسل سومی ها کلاس اول بودیم از این خبر ها نبود . کلاس اولی ها هم مثل بقیه بچه ها روز اول سال تحصیلی به مدرسه می رفتند و در میان هیاهوی سال بالاتری ها منتظر می ماندند تا ناظم اسامی هر کلاس را اعلام کند کند و در صف کلاس خود باستند . روز اول مهر برای ما کلاس اولی های قدیم ، بیشتر روز کلاس بندی بود .

ترس از مدرسه هم آن موقع خیلی شایع بود . بعضی از بچه ها آن قدر می ترسیدند که به هیچ عنوان حاضر نمی شدند از مادرشان دل بکنند و مادر بیچاره مجبور می شد چند روز اول سال تحصیلی را در کلاس درس حضور پیدا کند .

روز اول مدرسه برای کلاس اولی ها در میان تعداد زیاد تر سال بالاتری هایی که بادوستانشان بازی می کردند برای تو که غریب بودی و همه چیز حتی خود مدرسه برایت نا آشنا بود حس و حال وصف ناشدنی داشت .

اما امروز همه چیز عوض شده است . کلاس اولی ها با سلام و صلوات والدینشان تا دمِ دمِ مدرسه و گاهی تا داخل صف مشایعت می شوند و سر صفی که از قبل می دانند می ایستند و هر از چند گاهی که دلشان برای مادرشان تنگ می شود کافی است نیم نگاهی به پشت سر بیندازند .

تازه این روزها به مدد عمو پورنگ و برنامه هایی از این دست در تلویزیون از مدت ها قبل بچه ها برای مدرسه رفتن آماده می شوند .

بگذریم از این که بچه های امروز با بچه های دهه شصت خیلی فرق دارند و نه تنها خجالتی و کم‌رو نیستند که جلو تر از والدینشان با بقیه هم صحبت می شوند و هنوز وارد کلاس نشده اند چند تا دوست جون جونی دارند.البته هنوز هم در میان این کلاس اولی های فوق اجتماعی هستند کسانی که طاقت دوری از والدنشان را ندارند .

چند سالی است که روز شکوفه ها ، مدرسه را برای کلاس اولی ها آب و جارو می کنند و به بچه ها گل می دهند و روز اول معلم برایشان داستان و ماجراهای جالب تعریف می کند تا محیط مدرسه برای بچه ها دوست داشتنی باشد .

کلاس اولی های این دوره آخرین مدل لوازم تحریر را دارند و سالها با هم سن های دهه شصتشان فاصله  که روز اول مدرسه مداد یک مداد سیاه و یکی گلی داشتند و شاید دفتری برای یادداشت برداری . برخی تراش و پاک کنشان را نخ می کردند و به گردنشان می انداختند تا مبادا گم کنند چون در این صورت برای خرید دوباره باید هزار بار منت می کشیدند . موهای ژولیده و مقنعه های عموماً کج و کوله و کله های کچل و نمره کرده پسرهای آن دوره کجا و مقنعه های شکوفه دار و طرح دوزی شده و سرهای با مهارت کوتاه شده بچه های امروز کجا .

روپوش های سرمه ای و گاهی طوسی بچه ها مدتی است که جای خودشان را به روپوش های هزار رنگ داده اند و هر سال که می گذرد حال و هوای مدرسه برای کلاس اولی های دهه شصتی که برخی از آن ها پدر و مادر بچه های کلاس اول هستند غریبه تر می شوند . برای ما نسل سومی ها همان روز اول مدرسه پر از خاطره است با تمام سختی ها و شادی هایش . شاید برای کلاس اولی های امروز هم سال ها بعد روز جشن شکوفه ها پر از خاطراتی باشد که ما درک نکرده ایم . دنیای بچه های دیروز و امروز شاید با هم متفاوت باشد ولی روز اول مدرسه همیشه روز اول مدرسه است با همه اشک ها و لبخند هایش...

 

گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news
منبع:bornanews.ir