آن زمان كه انسان زندگی قبیله ای را آغاز كرد دود، آتش و شاید هم از زمانی كه مهاجراتهای عظیم نوع بشر شروع شد؛ از سرداران بزرگ تاریخ و كشورگشایان نامی حكایاتی بما رسیده است كه نشان میدهد روابط عمومی با تفاوتهای اندك و تحت عناوین مردمداری و امثال آن مورد استفاده آنان بوده است.
بشر از آن زمــان كه به تــوسعه تمدن خود پرداخت؛ نیازمند به همكاری و ارتباط با دیگران شد و دامنهدار شدن امور شهر نشینی و یا بهتر بگوییم گسترش شهرنشینی مستلزم ایجاد تشكیلات و سازمانهایی برای استفاده صحیح از منابع و افراد بود. بدین جهت گروهها و دستههای مختلفی تشكیل شدند كه منافع و فعالیتهای آنها نسبت به گروههای دیگر گاهی موافق و گاهی مخالف بود. برای حل این اختلافها یا با یكدیگر به منازعه و پیكار میپرداختند و یا اینكه قرارها و مقرراتی منعقد و وضع مینمودند.
البته حدود این قراردادها مشخص نبود؛ از این رو داشتن ارتباط و سعی در ایجاد نگه داشتن حُسن تفاهم از زمانهای دیرین شرط اساسی سازش و توافق میان گروهها و ملتهای مختلف بود و بشر از آغاز تاریخ كوشش میكرد، كه وسایلی برای ایجاد ارتباط و تفاهم با دیگران بدست آورد و از كلیه علوم و فنونی كه در اختیار داشت بدین منظور استفاده میكرد.
یك نمونه عالی از وسایل ارتباطی در ایران باستان كه برای ایجاد حُسن تفاهم و به منظور روابط عمومی بكار رفته است كتیبهی بیستون شاهنشاه هخامنشی است كه بر صخرههای كوه بیستون نقش بسته است. داریوش اول كه مبتكر بسیاری از روشهای مملكتداری و اداره امور عمومی از قبیل تشكیلات كشوری و تنظیم مالیات و ایجاد خطوط ارتباطی شد. و در این زمان داریوش برای مطرح شدن روشهایش برای اولین بار یك برنامه بزرگ روابط عمومی را به منظور نشان دادن كارهای خود به عموم افراد ملتهای تابع ایران و ایجاد حُسن تفاهم در آنها اجرا كرد و در این راه از بهترین وسائلی كه آن زمان وجود داشت استفاده كرد. او فرمان داد به صخرههای بلند كوه بیستون كه چشمههای دامنههای آن محل اُطراق كاروانیان ملتهای بزرگ آن زمان چون آشوریها، بابلیها و ... بود كتیبهی مفصلی به سه زبان معروف آن عصر یعنی پارسی قدیمی، ایلامی و بابلی بنویسند و نسخههایی از آن را نیز به زبانهای مختلف به كلیه كشورهای تابع ایران ارسال كنند تا مطالب آن در سراسر نقاط ایران بزرگ پخش شود. در واقع این كتیبه مانند یك روزنامه دیواریست كه در آن زبان جای سایر وسایل امروز روابط عمومیاز قبیل جراید، تلویزیون، فیلم و .. را گرفته است.
حال میخواهیم به مسائل مختلفی در این زمینه بپردازیم.
داریوش اول برای معرفی خود و عملكرد شاهنشاهی خویش كتیبههای را آماده میكرد كه در این كتیبه ابتدا داریوش خود را معرفی كرده و میگوید «منم داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر وی شاسب، نوه آرشام هخامنشی». سپس 23 مملكتی را كه تحت حكومت شاهنشاهی ایران بودند نام میبرد و میگوید در این ممالكت هر مردی را كه دوست بود بسیار نواختم و با آنكه دشمن بود سخت كیفر دادم به فضل اهورامزدا این ممالك قوانین مرا، مجری داشتند و همچنان كه امر كردم، رفتار نمودند.
بعداز آن داریوش شرح سركوبی گئوماتای غاصب و هر یك از كسانی را كه در اطراف ایران به شورش برخاسته بودند با ذكر تاریخ و وقایع دقیق آنها بدون هیچگونه اقراق بیان نموده و گفته است: «به فضل اهورامزدا كارهای بسیار دیگر نیز كردم كه در این كتیبه ننوشتم و از این جهت ننوشتهام تا آن كسی كه بعدا" این نوشته را میخواند نپندارد كه این كارها خیلی زیاد است و آنرا باور ندارد و دروغ بداند. اكنون با تو باور داشتی آنچه را كه كردم پس آن را پنهان مدار، اگر پنهان مداری و به مردم بگویی اهورامزدا تو را یاری كند و دودمان تو پاینده و عمرت دراز دارد. آنچه من از جزی و كلی كردم، به اراده اهورامزدا بود، اهورامزدا من را كمك كرد و ایزدان دیگر نیز، زیرا چه من، چه دودمانم نه بد قلب بودیم و نه دروغگو و نه بی انصاف. من موافق حق و عدالت سلطنت كردم، نه بنده ای را آزردم و نه مردم ضعیف را، مردمی را كه دودمان مرا یاری كرد نواختم و آن را كه بدی كرد فشردم.»
بدون شك در آن روزگاران برنامه ی بهتر از این برای ایجاد حُسن تفاهم، در عموم افراد و آشنا ساختن آنها به اسلوب یا روش جدیدی اداره امور كشور ؛وجود نداشته و این نوع اطلاع رسانی و شرح حال امور در دنیای باستان ؛ بی نظیر به نظر میرسدو بر همین اساس این نمونه برجسته ای از اقداماتی است كه در دنیای قدیم به منظور روابط عمومی به عمل میآمده است.
داریوش پادشاه هخامنشی برای حفظ ارتباط و رسانیدن اخبار لازم به عموم مردم كه مهمترین اصول روابـــط عمومی است دست به اقدامات مهمی در دوران باستان زد كه در زیر به آنها اشاره میشود.
1 ) برای نخستین بار چارپاخانههایی (چهارپاخانههایی) در سراسر ایران دایر كرد كه در آنها همیشه اسبهای تازه نفس حاضر بودند و به محض آنكه چارپا حامل پیام به آنجا میرسید فورا" اسب خود را عوض میكرد و به حركت ادامه میداد. بدین ترتیب پیام مورد نظر به سریع ترین طرز ممكن تا دور افتاده ترین نقاط ایران ارسال میشد.
2 ) داریوش یك شبكه مخابراتی با استفاده از وسایل موجود آن زمان برای فرستادن پیامهای كوتاه و فوری بوجود آورد. این پیامها بوسیله علائمیكه با ایجاد دود در روز و آتش در شب بر روی ارتفاعات داده میشد به سرعت منتقل میشد و به نقاط دور دست كشور میرسید.
3 ) داریوش با وجود فقدان چاپ و كاغذ و سایر وسایل پخش اخطار در آن روز مطالب مورد نظر خود را بطور بخش نامه مانند، به اطلاع كلی نواحی تابع ایران میرساند و برای این منظور از لوحهای فلزی كه با خط میخی بر روی آنها نوشته میشد استفاده میكرد. مثلا " پس از اقداماتی كه در سه سال اول سلطنت خود برای فرو نشاندن شورشهای ناشی از حكومت گئوماتای غاصب و برقراری حق و عدالت به عمل آورد فرمان داد شرح جامعی درباره این اقدامات در لوحهای فلزی نوشته و به كلیه نواحی ایران بفرستند تا عموم افراد كشور از آن آگاه شوند و حُسن تفاهم و همكاری لازم در آنها بوجود آید.
4) وسیله دیگری كه داریوش برای این منظور بكار برد، كتیبهی بیستون است. همانطور كه گفتیم داریوش فرمان داد شرح فتوحات و یا فتحها و سركوبی شورشیان و نظم و نسخ جدیدی را كه پدید آورده بود را بر صخرههای بلند كوه بیستون كتیبه كنند و پیكر او را نیز با 9 نفر از سركردگان شورشی كه به فرمان او گردن نهاده بودند بر بالای آن كتیبه حجاری نماید.
قابل ذكر است كه داریوش در عرصه روابط عمومی ایران كارهای بسیاری كرده است كه حتی بعد از او نیز دولتها و قومهای مختلف هم استفاده میكردند و حتی در دوره ای ساسانیان از وسایل روابط عمومی كه داریوش بوجود آورده همچنان استفاده میشد. كه در قسمتهای بعدی به شرح مفصلی از آن خواهم پرداخت.
همان طور كه گفته شد برای اولین بار داریوش پادشاه هخامنشی روابط عمومی را در ایران گسترش داد و در دورههای بعدی نیز از امكاناتی كه این پادشاه فراهم كرده بود استفاده میكردند.
در دوره ساسانیان چارپاخانهها همچنان برقرار بود و خلفای اسلامی نیز از آن تقلید كردند، كتیبههای بسیار نیز در دوره ساسانی نزدیك محل عبور كاروانها یا مراكز اجتماع مردم نقش گردید. هر چند از لحاظ تفصیل مطالب و اهمیت آن به پای كتیبه بیستون نمیرسید ولی هنرهای خاصی در تهیه آن بكار رفته بود. كتیبههای این دوره بیشتر به صورت پوستر مصوری است كه با بهترین امكانات آن زمان تصویر شده و موضوعهای واحدی را از قبیل تاج گذاری اردشیر (در نقش رستم) و یا طرز زندگی خسرو پرویز (طاق بستان) با مهارت بسیاری به طور گویا و بدون آنكه احتیاج زیادی به استفاده از متن داشته باشد نشان میدهد.
ضمنا "در دوره ساسانیان خط و كتابت در ایران توسعه و پیشرفت بسیار یافته بود و علاوه بر سه طبقه رسمی جامعه كه روحانیان، جنگ آوران و كشاورزان بودند طبقه چهارمی به نام دبیران به وجود آمده بود. رئیس این طبقه دبیربذ نام داشت و جزء مقربان شاه بود. كار این طبقه عبارت از این بود كه نامها و پیامهای دستگاههای دولت و یا اشخاص را به طرزی مؤثر و مفهوم با رعایت اصول ادبی و هنری تهیه و تنظیم میكردند. دبیران نقش بزرگی برای حُسن تفاهم میان افراد مختلف و همچنین میان دستگاههای حكومت و عموم مردم را برعهده داشتند.
وسیله دیگری كه در زمان ساسانیان از لحاظ روابط عمومی مورد استفاده قرار میگرفت، جشنها و مراسم مذهبی بود. چنان چه كه میدانیم ایرانیان در زمان ساسانیان جشنهای طولانی برپا میكردند. هر سال شش عید به نام گاهنبار داشتند كه برای هر یك از آنها پنج روز جشن میگرفتند. علاوه بر این هر یك از روزهای ماه نامیداشتند كه نام 12 روز اول آن مطابق نام ماههای سال بود و در هر ماه وقتی نام روز مصادف با نام آن ماه میشد جشن میگرفتند.
مهمترین جشنها نوروز، مهرگان، سده، آذرجشن وهار جشن بود و اعیاد دیگری نیز از قبیل خرم روز (در اول دی)، سیرسور (مخصوص خوردن سیر و شراب) و آبریزگان (در سی بهمن) برقرار بود.
در این جشنها كه با مراسم مذهبی همراه بود معمولا بارعام (یعنی عامه مردم) ضیافتهای عمومیبرپا میكردند. سرودهایی در توصیف اقدامات نیك شاه میخواندند و مُوبد بزرگ نطقی میكرد كه در آن فرمانهای شاه را برای مردم بیان مینمود. همچنین پادشاه و حكمرانان از این جشنها برای تماس با مردم و ایجاد حُسن تفاهم با آنها استفاده میكردند.
یكی از كارهای مشهوری كه در دوره ساسانیان انجام داده میشد این بود كه در جشن خرم روز (اول دی) شاه از تخت به زیر میآمد و لباس سفید میپوشید و به روی فرشهای سفید مینشست و آنــگاه عموم دهقانها و طبقات مختلف مردم را به حضور میپذیرفت و با آنهــا به سخن گفتن میپرداخت.
در آغاز این جشن معمولا شاه میگفت: "امروز من چون یكی از شما هستم، و با شما برادر هستم، زیرا قوام جهان به آبادانیست كه در دست شماست و قوام آبادانی به پادشاه است و هیچ یك از این دو جدا از هم نتواند.
در دوره اسلامینقش روابط عمومیرا تا حدی شاعران ایفاء میكردند كه در قصائد خود اقدامات نیك پادشاهان را میستودند و خواستههای مردم را نیز به گوش پادشاه میرسانیدند. این اشعار سینه به سینه میگشت و در همه جا پراكنده میشد.
در دربار بعضی از پادشاهان مانند سلطان محمود غزنوی، برای شعرا و وظیفه ای كه از لحاظ روابط عمومیبرعهده داشتند، قدر و منزلت زیادی قائل بودند و ملك الشعراء در واقع به جای رئیس روابط عمومیآن زمان بود.
واعظین و اهل منبر نیز تا حدی وظیفه روابط عمومیرا انجام میدادند. آنها به نام حكمران و سلطان وقت خطبه میخواندند و منظورهای حكومت را به گوش مردم میرسانیدند.
در زمان صفویه كه ترویج مذهبی مورد توجه قرار گرفت، واعظان نقش بزرگتری پیدا كردند و اقدامات حكومت را از لحاظ حمایت و تقویت مذهبی نیز مورد بحث قرار میدادند. در دوران صفویه از جارچیان نیز جهت اعلام خبرهای مورد نظر حكومت استفاده میشد و منصب جارچی، جزء مناصب رسمیحكومت بود.
وسایل و تشكیلات كه برای امور روابط عمومیدر دوران صفویه وجود داشت مانند سایر تشكیلات حكومتی و اجتماعی دیرین تا زمان قاجاریه همچنان ادامه یافت و هیچگونه تغییر اساسی در آن پدید نیامد.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: farsnews.com
مطالب پیشنهادی:
آنچه ایران به جهان آموخت
وصیتنامه داریوش کبیر
چرا باید به ایران افتخار كنیم ؟
فرهنگ درستکاری در پرتو تاریخ
آیا ایرانیان در قدیم مهربان تر بودند؟