گزنفون جامه كورش سوار بر ارابه را چنین توصیف كرده است: «بالاپوشی ارغوانی و برش‌خورده با نوارهای سفید و... و شلواری به رنگ قرمز نارنجی و شنلی...
      
 نمایشگاه هنر زری‌بافی به مناسبت سی‌امین ‌سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بزرگداشت دهه مبارك فجر در موزه هنرهای ملی ایران برپا شد و كه نشانگر طبع هنردوست و هنرپرور ایرانیان بود.
پیشرفت گستره دانش بشری و شناسایی مواد اولیه گوناگون سبب‌ساز ایجاد طرح و نقش و رنگ‌های دل‌انگیزی شده كه حاصل آن آفرینش آثاری زیبا و كم‌نظیر در هنر زری‌بافی است. آثاری كه در كارگاه زری‌بافی مدرسه صنایع قدیمه (موزه هنرهای ملی ایران) خلق شده، خود به تنهایی گواهی بر  چیره‌دستی هنرمند ایرانی است.
 
پارچه‌های زیبای ابریشم و زربفت كه هریك زینت‌بخش موزه‌های ایران و جهان هستند تاریخ بس دور و درازی با خود به همراه دارند. تاریخ نساجی ایران به آغاز عصر نوسنگی بازمی‌گردد؛ تاریخی شگرف كه حیرت تمامی جهانیان را در دوره‌های مختلف برانگیخته تا در سرتاسر گیتی نام و آوازه هنر و هنرمند ایرانی برای همیشه جاودانه شود.
در دوره‌های مختلف تاریخی با كشف آثار باستانی به انواع پارچه‌هایی برمی‌خوریم كه نشان‌دهنده فن بافندگی نزد ایرانیان از دیرباز است. طرح‌هایی مختلف كه وابسته به سلیقه هنرمند و استفاده همان دوران هستند و بعضی از آنها هنوز هم نزد ما متداول است.
یكی از شاخصه‌های منسوجات ایرانی دارا بودن رنگ‌های تند و تابناك است كه میان عموم مردم از شهری، روستایی و چادرنشینان رواج داشته و این تنوع رنگ‌های زیبا را در لباس‌های زنان عشایر ایرانی به وضوح می‌بینیم.
 
در این خصوص در كتاب‌های تاریخ به توصیف‌های مختلفی برمی‌خوریم كه از آنها می‌توان دریافت كه ایرانیان تا چه اندازه به رنگ لباس اهمیت می‌دادند. گزنفون جامه كورش سوار بر ارابه را چنین توصیف كرده است: «بالاپوشی ارغوانی و برش‌خورده با نوارهای سفید و... و شلواری به رنگ قرمز نارنجی و شنلی تماما ارغوانی». در جنگ‌های مختلف می‌بینیم كه لشكریان پارسی ابریشمینه‌ها را وارد صحنه نبرد كردند. سپاهیان ابریشم‌پوش شاپور دوم ساسانی با درفش‌هایی ابریشمی كه در دست داشتند به جنگ با دشمنان خود می‌پرداختند.
در نقش برجسته‌های تخت‌جمشید، داریوش اول را با ردای بلند نشان می‌دهند و نیز در لوح‌های مكتوب هخامنشی كه در شوش كشف شده از بافندگی پارچه و  تزیین جامه با سوزن‌دوزی رنگین سخن به میان آمده است.
نخستین مدرك مستدل از منسوجات نقش‌دار در كنده‌كاری‌های طاق‌بستان از خسرو دوم است. در آن هنگام بافته‌های كارگاهی عمدتا عبارت بودند از حریر موجدار الوان با بافت یك تاروپودی ساده كه به نام تمابی (منسوب به تماب از بزرگان بنی‌امیه و نام محله‌ای در بغداد كه این پارچه در آنجا تولید می‌شده) معروف بوده و دیگر ابریشمینه‌های جناغی‌باف با چند تاروپود نابرابر و گل نقش‌های درشت؛ و این هر دو نوع بافندگی با دار چوبی در سراسر خاور نزدیك رواج یافته بود. در نقش برجسته‌های طاق بستان خسرو دوم با جامه‌ای مزین به نقش مكرر سیمرغ به طور مجزا درون شمسه‌ها به چشم می‌خورد.
 
اوج شكوفایی هنر بافندگی را می‌توان در دوره ساسانیان مشاهده كرد. در این دوره فن بافندگی در ایران به اوج عظمت و ترقی خود رسید. در همین دوره به بعضی از پارچه‌های ابریشمی و طرح‌ها و رنگ‌های زیبا برخورد می‌كنیم كه حیرت جهانیان را برانگیخته؛ پارچه‌های ابریشمی با اشكال هندسی با تصاویر حیوانات، پرندگان و سواران در حال شكار كه با دقت خاصی بافته شده است. در این دوره بود كه ساسانیان پارچه‌بافان سوریه را به اسارت گرفتند و آنها را در كارگاه‌های پارچه‌بافی دولتی به كار گماردند.
برجستگی پارچه‌های زری در دوره ساسانی باعث شده بود كه  بازرگانان اروپایی و چینی خریدار ویژه این محصول در آن زمان باشند و برای تجارت این صنعت به ایران سفر می‌كنند. امروزه متاسفانه از پارچه‌های زری پیش از اسلام در (كشورمان نمونه‌ای بر جای نمانده و باید آنها را در اروپا كلیسای سن‌مارك ونیز) در آمریكا موزه ملی واشنگتن) و در مسكو (موزه ارمیتاژ لنینگراد) و موزه سلطنتی لندن جست‌وجو كنیم.
با ظهور اسلام و تحولاتی كه در جامعه صورت پذیرفت هنر پارچه‌بافی دچار دگرگونی خاصی شد. طرح‌ها با اعتقادات مردم پیوندی نو را آغاز كرد و رنگ‌های خاص مورد استفاده هنرمندان قرار گرفت كه آغازگر تحولی برای این هنر محسوب می‌شود. در این مسیر بود كه هنر پارچه‌بافی سیر تكاملی خود را طی كرد و با ایجاد طرح‌ها و نقش‌های جدید و متنوع، چیره‌دستی و توانمندی هنرمندان بیش از پیش در عرصه این هنر نمایان شد.
 
در دوران اسلامی بافندگان بنی‌امیه و عباسیان، پارچه‌های زیبای خود را با همان دستگاه‌های دوره ساسانی می‌بافتند. در زمان سلجوقیان بافندگان، دستگاه‌ها را با اصلاحاتی تغییر داده و در نتیجه دستگاهی به نام دستگاه ایرانی ساخته شد كه در تمام دنیا به همین نام معروف است.
پارچه‌های زربفت و سیم‌بافت
با گسترش صنعت ابریشم‌بافی هنرمندان برای زینت‌بخشیدن بیشتر به ابریشم‌های بافته شده از نخ‌های گلابتون و نقره استفاده كردند كه آن را زری‌دوزی یا نقره‌دوزی نامیدند. در این هنر با به كار بردن فلزات قیمتی در بافت پارچه زربفت برگ‌های زرین را بریده و آن را به شكل نخ می‌ریسیدند؛ به طوری كه به جای پود پارچه از این نخ‌های زرین استفاده می‌كردند.
روایت شده است كه در شهرهای خاوری خراسان پارچه‌هایی با فلز بافته می‌شد كه صنعت مهمی به شمار می‌آمد (زربفت). بسیاری از این پارچه‌های قیمتی كه در آنجا بافته می‌شد به اروپای قرون وسطی راه یافت و در اروپا از آنها برای اماكن مقدس، لباس‌های افراد شاغل در كلیسا و لباس تاجگذاری سلاطین استفاده می‌كردند كه مهارت پارچه‌بافان زمان ساسانی در هنر زری‌بافی را نشان می‌دهد. در قرون وسطی این صنعت توسعه یافت و در زمان صفویه از لحاظ هنری به اوج تكامل خود رسید. در این دوره هنر زری‌بافی از نظر نقش، دوره تكامل و مترقی خود را طی كرد.
 
محل تمركز استادان و هنرمندان این فن در شهر كاشان بوده است. از جمله هنرمندان آن دوره می‌توان از آقامحمدتقی نقشبند (جد بزرگ استادمحمد طریقی، سرپرست كارگاه زری‌بافی مدرسه صنایع قدیمه) كه در شهر كاشان می‌زیسته نام برد. وی از استادانی بود كه بافته‌های او مورد توجه دربار قاجار قرار گرفته بود. استاد حبیب‌الله طریقی كه یكی از افراد خانواده نقشبند بود در حدود 90سال پیش به ساختن دستگاه زری‌بافی اقدام كردند و به تهیه نمونه‌های نفیس و ارزنده‌ای از زری موفق شد كه در نوع خود بی‌نظیر بود.
در سال 1309 شمسی به درخواست استاد طاهرزاده بهزاد، استاد حبیب‌الله طریقی از كاشان به تهران فراخوانده شد و در كارگاه قالیبافی مدرسه صنایع قدیمه یك‌دستگاه دار زری‌بافی نصب و تعلیم و ترتیب شاگردانی در این رشته شروع شد. بعدها این دستگاه به كاخ گلستان انتقال یافت و در آنجا به 4دستگاه افزایش پیدا كرد و بعد از مدتی دوباره به اداره صنایع قدیمه (اداره هنرهای ملی) انتقال یافت.
با گسترش كارگاه زری‌بافی و دعوت از هنرمندان این رشته و تربیت شاگردان بنام در این فن، استاد طریقی موفق به گسترش وسیع كارگاه زری‌بافی شد و همین امر سبب شد در آن زمان كارگاه دیگری در شهر اصفهان تاسیس شود.
 
كارگاه زری‌بافی مدرسه صنایع قدیمه، با تولیدات بی‌نظیر و زیبای خود توانست مدال صنعت را به همراه تقدیرنامه‌ای دریافت كند. در سال 1985 در نمایشگاه بین‌المللی بروكسل مدال طلا به كارگاه زری‌بافی اختصاص یافت. از اساتید بنامی كه در كارگاه زری‌بافی در این رشته مشغول فعالیت بودند می‌توان استاد حبیب‌الله طریقی، استاد محمد طریقی، استاد محمودی، استاد عنایت و... را نام برد كه با آفرینش آثاری بی‌نظیر سبب‌ساز ماندگاری و تداوم هنر زیبای زری‌بافی شدند. آثار خلق شده این هنرمندان بزرگ در موزه هنرهای ملی ایران نگهداری می‌شود كه حاصل كار این اساتید در سال‌های 1310 الی 1360 است.
هنر زری‌بافی با طرح‌ها و نقش‌ها و رنگ‌های زیبا چشم بیننده را خیره می‌كند و در واقع تركیب رنگ و طرح است كه بافت را زیباتر جلوه‌گر می‌كند. رنگ‌های گیاهی و معدنی با روش‌های خاص در كارگاه رنگرزی مدرسه صنایع قدیمه جهت استفاده هنرمندان در هر رشته خاص آماده‌سازی و سپس در اختیار آنها قرار می‌گرفت.
در مدرسه صنایع قدیمه در كنار كارگاه زری‌بافی، كوره‌های رنگرزی به طور دائم در حال فعالیت بود و رنگرزان به رنگ‌آمیزی ابریشم‌های خام كه برای ایجاد طرح، آماده‌سازی می‌شدند می‌پرداختند. در اینجا جای دارد از استاد حسین نعمت یاد كنیم كه بسیار توانمند و با استادی خاص به رنگ كردن ابریشم‌های طبیعی می‌پرداخت و شاید تاكنون هیچ هنرمندی نتوانسته باشد جای خالی او را در میان هنرمندان رنگرز پر كند.
      
  
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: hamshahrionline.ir