«برای زندگی» داستان زندگی پزشك زنی است كه اواخر قرن هجدهم میلادی در بیمارستانی در شهر لندن به طبابت بیماران مشغول است، اما پس از مدتی بناچار و به علت اختلافاتی كه با رئیس بیمارستان دارد....

 علی‌رغم این‌كه در سال‌های اخیر پخش مجموعه‌های تلویزیونی كره‌ای در شبكه‌های تلویزیونی صداوسیما باب شده است، اما به نظر می‌رسد مدیران تلویزیون دیگر مخاطبان خود را از یاد نبرده‌اند و همچنان در تلاش هستند تا طیف متنوعی از مجموعه‌های تلویزیونی را در جدول پخش برنامه‌های خود قرار دهند. 
 مجموعه‌ «برای زندگی» یكی از این سریال‌هاست كه از شبكه 5 سیما روی آنتن می‌رود. مخاطبان این سریال می‌توانند در تار و پود این مجموعه تلویزیونی نظاره‌گر خدمت انسان‌هایی باشند كه سال‌ها پیش از این‌كه بیمارستان All saints در مجموعه تلویزیونی پرستاران مجهز به امكانات مدرن و امروزی باشد برای نجات همنوعان خود تلاش می‌كردند.
اولین قسمت این مجموعه 19 فروردین از شبكه تهران روی آنتن رفت و براساس جدول پخش برنامه‌های این شبكه، پخش مجموعه، سوم شهریور امسال به پایان خواهد رسید.

«برای زندگی»
داستان زندگی پزشك زنی است كه اواخر قرن هجدهم میلادی در بیمارستانی در شهر لندن به طبابت بیماران مشغول است، اما پس از مدتی بناچار و به علت اختلافاتی كه با رئیس بیمارستان دارد تصمیم می‌گیرد استعفا كند.
او پس از آن درمانگاهی در یكی از محله‌های فقیرنشین شهر لندن می‌سازد تا در آنجا به بیماران نیازمند كمك كرده و آنها را از خطر مرگ و نابودی نجات دهد و...
مجموعه تلویزیونی برای زندگی محصول انگلیس است كه لوسی گانون، تهیه‌كنندگی آن را به عهده داشته است. این مجموعه در 28 قسمت 54 دقیقه‌ای تهیه شده است كه برای نخستین بار در اول می سال 1995در انگلیس از شبكه تلویویونی ITV روی آنتن رفت و با استقبال چشمگیری از سوی مخاطبان مواجه شد.
 
دكتر النور برامول كه جما رد گریو (Jemma Redgrave) ایفای نقش او را به عهده دارد با هدف كمك به افراد نیازمند و همچنین برای این كه به همه ثابت كند پزشكان زن نیز می‌توانند همانند پزشكان مرد مدیریت مراكز پزشكی را به عهده گیرند اواخر دوره سلطنت ملكه ویكتوریا در سال 1895 میلادی در بخش شرقی شهر لندن كه اغلب افراد نیازمند در آنجا سكونت دارند،‌
بیمارستانی را با هزینه شخصی خودش راه‌اندازی می‌كند. این مجموعه در فاصله زمانی بین سال‌های 1995 تا 1998 میلادی در 4 فصل مجزا از شبكه ITV روی آنتن رفت كه با توجه به موفقیت این مجموعه در جذب مخاطبان پس از آن در كشورهای مختلفی همچون ایالات متحده آمریكا نیز به نمایش در‌آمد.

داستان از كجا آغاز شد؟

سال 1895 میلادی است و دكتر النور برامول در بیمارستانی در شهر لندن مشغول كار است. دیگر پزشكان كه در این بیمارستان طبابت می‌كنند با او همچون یك پزشك بی‌تجربه رفتار می‌كنند و همیشه نسبت به نظریات او بی‌‌توجه هستند.
او به علت اختلافات و ناسازگاری با رئیسش بناچار از ادامه همكاری با این بیمارستان منع می‌شود. پدرش رابرت برامول به او پیشنهاد می‌كند پس از آن با او در اداره یك شركت خصوصی كه اغلب مشتریانش افراد سالمند و ثروتمند هستند، همكاری كند.
خوشبختانه دكتر النور برامول با پیشنهاد بهتری مواجه می‌شود. لیدی پیترز كه از دوستان خانوادگی آنهاست به النور پیشنهاد می‌كند تا با كمك هم درمانگاهی را در یكی از محلات پرجمعیت و فقیرنشین شهر لندن راه‌اندازی كنند تا به این ترتیب النور بتواند به انسان‌هایی كه نیازمند كمك او هستند یاری رسانده و آنها را از خطر مرگ نجات دهد.
 
آنها این بیمارستان شش تخته را كه بیماران را بدون دریافت هرگونه وجهی معالجه می‌كند با توجه به محل احداث آن در خیابان تریفت، بیمارستان تریفت نامگذاری كردند. بتدریج به تعداد كاركنان این بیمارستان افزوده شد.
النور به زودی متوجه شدكه علاوه بر پرستاری كه به او كمك می‌كرد و همچنین آقای بنتلی از بیماران بیمارستان كه یك پای خود را از دست داده بود باید از یك متخصص بیهوشی نیز برای درمان بیماران كمك بگیرد و این در حالی بودكه بیمارستان بودجه كافی برای استخدام متخصص بیهوشی نداشت.
النور برای حل این مشكل با دكتر جو مارشام كه از همكلاسی‌های قدیمی اوست تماس گرفته و از او خواهش می‌كند در این زمینه به صورت نیمه وقت با بیمارستان تریفت همكاری كند. دكتر مارشام نیز به شرط این كه بتواند علاوه بر این در زمینه انجام اعمال جراحی هم مشاركت داشته باشد با پیشنهاد دكتر برامول موافقت می‌كند.
در حقیقت نسل اول این مجموعه تلویزیونی فراز و نشیب‌هایی كه دكتر برامول در اداره بیمارستان تریفت با آن مواجه می‌شود را به تصویر می‌كشد و در هر قسمت به داستانی درباره یكی از بیماران یا یكی از حوادثی كه در بیمارستان اتفاق می‌افتد می‌پردازد.
اگرچه در آن زمان اغلب زن‌ها خانه‌دار بودند و كمتر زنی پیدا می‌شد كه درعرصه‌های اجتماعی فعالیت داشته باشد اما برامول در تلاش بود تا به همه ثابت كند كه زن‌ها نیز همچون مردها از حقوق مساوی برخوردارند.
در پایان فصل اول این مجموعه النور تصمیم می‌گیرد با یكی از دوستان خانوادگی ازدواج كند اما وقتی متوجه می‌شود كه باید برای همیشه كارش را كنار بگذارد از تصمیم خود منصرف می‌شود.
در پایان این فصل لیدی پیترز بشدت بیمار می‌شود. از آنجا كه پزشك معالج او بیماریش را به اشتباه تشخیص می‌دهد، او وقتی متوجه علت اصلی بیماری خود می‌شود كه دیگر دیر شده و نمی‌توان جانش را نجات داد. او پس از مرگش، همه دارایی‌اش را به بیمارستان تریفت اهدا می‌كند.
 
فصل دوم این مجموعه در شرایطی آغاز می‌شود كه بیمارستان تریفت باید بدون حضور لیدی پیترز و بهره‌مندی از راهنمایی‌ها و حمایت‌های مالی او به فعالیت‌های خود ادامه دهد.
در این زمان بیماری وبا میان اهالی این منطقه شیوع پیدا كرده و پزشكان این بیمارستان بیش از پیش برای حفظ جان انسان‌ها تلاش می‌كنند.
آقای بنتلی به علت مسمومیت دارویی جان خود را از دست می‌دهد و از آنجا كه خانواده او در شرایط مالی نسبتا نامناسبی زندگی می‌كنند، دكتر برامول تصمیم می‌گیرد پس از مرگ پدر، مسوولیت‌های او را به پسرش سیدنی واگذار كند.
در این زمان دكتر فین انیل همكاری خود را با بیمارستان تریفت آغاز می‌كند و این در حالی است كه همسر دكتر مارشام نیز به علت ابتلا به سرطان سینه از دنیا می‌رود. اگرچه هیچ یك از پزشكان و كاركنان این بیمارستان نسبت به دكتر فین احساس خوبی ندارند، اما النور به او علاقه‌مند می‌شود و آنها تصمیم می‌گیرند پس از بازگشت دكتر انیل پس از ماموریت 2ساله‌اش در شیكاگو با هم ازدواج كنند. پدر النور با این تصمیم مخالف است و همین موضوع سبب دلگیر شدن او نسبت به دخترش می‌شود.
فصل سوم مجموعه یك سال پس از رفتن دكتر فین به شیكاگو آغاز می‌شود. او كه برای شركت در كنفرانسی كه در انگلیس برگزار می‌شود به شهر لندن بازگشته است به دیدن النور می‌رود.
آنها همچنان امیدوارند كه یك سال بعد یعنی پس از پایان ماموریت فین در شیكاگو بتوانند زندگی مشترك خود را آغاز كنند، اما این یك سال هم بسرعت سپری می‌شود و متاسفانه دكتر فین در شرایطی به انگلیس برمی‌گردد كه با دختر جوان یكی از همكلاسی‌های آمریكایی‌اش ازدواج كرده است.
النور كه از شنیدن این خبر خیلی ناراحت می‌شود، تصمیم می‌گیرد چند ماهی كار را تعطیل كند و در كنار دوستانش به استراحت بپردازد.
در چنین شرایطی تریفت بدون حضور النور روزهای سختی را پشت‌سر می‌گذارد. دكتر برامول تصمیم می‌گیرد دیگر هیچ گاه به تریفت بازنگردد، اما متاسفانه سرخك بین مردم شیوع پیدا می‌كند و او با توجه به مسوولیتی كه در نجات جان بیماران به عنوان یك پزشك به عهده دارد دوباره فعالیت‌های خود را در بیمارستان تریفت آغاز می‌كند.
رابرت برامول پدر النور تصمیم می‌گیرد با زن بیوه‌ای ازدواج كند، اما النور با او مخالفت می‌كند و به همین علت رابرت حمایت‌های مالی خود را از او پس می‌گیرد و النور نیز به ناچار تصمیم می‌گیرد به دكتر مارشام پیشنهاد ازدواج كند كه جو مارشام نیز با پیشنهاد او موافقت می‌كند. فصل چهارم این مجموعه تنها در 2 قسمت تهیه شده است و داستان آن نیز بسیار متفاوت با اتفاقاتی است كه در 3 فصل قبل این مجموعه تلویزیونی به آن پرداخته شده بود.
در این 2 قسمت هیچ خبری از رابرت برامول و همسر جدیدش نیست بلكه آنچه بیشتر هدف قرار گرفته، تغییرات رفتاری و شخصیتی النور پس از آغاز زندگی مشترك با دكتر مارشام است.
او بسیار زودرنج شده است و اغلب بدون این كه نسبت به موضوعی بخوبی فكر كند، درباره آن تصمیم‌گیری می‌كند و به همین علت این‌طور به نظر می‌رسد كه در مقایسه با آنچه در قسمت‌های پیشین به عنوان النور در ذهن مخاطبان نقش بسته بود، بسیار متفاوت عمل می‌كند.
النور با درخواست نیروهای ارتشی برای انجام معاینات پزشكی سربازان در این بیمارستان موافقت می‌كند و از آنجا كه مارشام با انجام این كار مخالف است، از او جدا می‌شود و به این ترتیب زندگی مشترك آنها پس از مدت زمان كوتاهی به پایان می‌رسد.
النور دیگر همچون گذشته علاقه‌ای به كار كردن در تریفت ندارد و مرتكب اشتباهاتی می‌شود كه مدیریت بیمارستان تریفت او را از آنجا اخراج می‌كند. در پایان النور به یكی از نیروهای ارتشی كه برای مداوا به بیمارستان تریفت منتقل شده علاقه‌مند می‌شود و زندگی مشترك جدیدی را در كنار او آغاز می‌كند. به این ترتیب داستان به پایان می‌رسد.

ردگریو خانواده‌ای از جنس هنر

جما رد گریو كه از هنرپیشه‌های موفق انگلیسی است از سال 1988 میلادی فعالیت‌های هنری خود را با حضور در مجموعه تلویزیونی زمانی برای مرگ آغاز كرد.
او از آن زمان تاكنون در بیش از 35 فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته است و آخرین فعالیت هنری او ایفای نقش راشل بل كامب در مجموعه تلویزیونی نابخشوده است كه در سال 2009 میلادی تولید شده است.
جما رد گریو در سال 1965 میلادی متولد شد و جالب است بدانید كه او نسل چهارم از خانواده ردگریو است كه قدم در عرصه فعالیت‌های هنری در زمینه سینما و تلویزیون گذاشته است.
او در سال 1997 میلادی مادرش را به علت ابتلا به سرطان سینه از دست داد و در اوایل سال 2010 میلادی پدرش كورین ردگریو كه او هم از هنرپیشه‌های موفق انگلیسی بود را نیز به علت ابتلا به سرطان از دست داد. خانواده ردگریو از حامیان اصلی صلیب سرخ كشور انگلیس هستند.
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع:jamejamonline.ir
 
مطالب پیشنهادی:
‌آلن دلون از بازی ‌در سریال ‌«فرانك ریوا»‌ می‌گوید
مشابهت‌های داستانی میان مجموعه‌های جومونگ و لاست!
حاشیه‌های سریال «دوستان»
سریال های هالیوودی با مفاهیم متافیزیک!!
 درباره مجموعه تلویزیونی رابینسون كروزو