راز زن خیانتکاری که شوهرش را به کام مرگ کشاند
دختر نوجوان راز خیانت مادرش را لو داد و فاش کرد مادرش با همدستی مردی مرتکب قتل پدرش شده است. حالا متهمان این پرونده به قصاص و حبس محکوم شده‌اند.

محکومیت زنی که شوهرش را با کمک مرد غریبه به کام مرگ کشاند

دختر نوجوان راز خیانت مادرش را لو داد و فاش کرد مادرش با همدستی مردی مرتکب قتل پدرش شده است. حالا متهمان این پرونده به قصاص و حبس محکوم شده‌اند.

این زن که با شوهرش اختلافات زیادی داشت با کمک مردی او را بیهوش کرده و سپس به قتل رسانده است.

سه سال قبل به پلیس اطلاع داده شد مردی به نام جهانگیر در خانه‌اش جان داده است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد جهانگیر به دلیل مصرف زیاد مواد مخدر جانش را از دست داده و با توجه به داشتن سابقه اعتیاد پرونده او مختومه شد؛ اما چند ماه بعد برادر جهانگیر به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد برادرش به قتل رسیده است. او گفت برادرزاده‌اش نیوشا پیش او رفته و حرف‌هایی درباره مرگ پدرش زده است.

نیوشا 11ساله تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: مادر و پدرم خیلی با هم اختلاف داشتند. آنها همیشه با هم دعوا می‌کردند، من بارها دیده بودم که مادرم دارویی به پدرم می‌دهد و فکر می‌کنم علت مرگ پدرم همین است.

نیوشا رازهای دیگری نیز از مادرش فاش کرد و گفت: مادرم با مردی رابطه داشت. چند باری هم ترمز ماشین پدرم را خراب کرده بودند که پدرم تصادف کند و بمیرد اما پدرم متوجه شده و جان سالم به در برده بود. هر وقت من به مادرم اعتراض می‌کردم او می‌گفت داروهایی که پدرت می‌خورد آرامبخش است.

با بازداشت رزیتا، مادر نیوشا، او تحت بازجویی قرار گرفت و نقشه‌های پیچیده‌ای را که برای قتل شوهرش کشیده بود فاش کرد. این زن گفت: شوهرم اعتیاد داشت. ما از ابتدا با هم اختلاف داشتیم اما چون بچه داشتیم جدا نمی‌شدیم، تا اینکه تصمیم گرفتم کار کنم. شوهرم با کار کردن من موافق نبود. هر بار بهانه می‌آورد و کارمان به دعوا و درگیری می‌کشید. من لباس‌فروش بودم. با یکی از مشتریانم به نام فریبرز دوست شدم و او به من پیشنهاد کرد به شوهرم دارو بدهم که بخوابد و خودم سرکار بروم. من هم دارو را می‌دادم ولی نمی‌دانستم این دارو کشنده است.

پلیس بعد از اعترافات این زن فریبرز و مهرداد، دو همدست این زن، را بازداشت کرد. فریبرز در اعترافاتش قبول کرد به رزیتا دارو داده است. او گفت: من مشتری رزیتا بودم و همیشه از او خرید می‌کردم. او برایم درد دل می‌کرد و از شوهرش می‌گفت که چقدر اذیتش می‌کند. همین هم باعث شد رابطه صمیمی بین ما شکل بگیرد. من به فریبا دل بسته بودم و برای اینکه از دست شوهر معتادش نجاتش بدهم دارو به او می‌دادم. آخرین بار هم دارو را دستکاری کردم تا شوهرش عمیق‌تر بخوابد؛ اما نمی‌دانستم باعث مرگش می‌شود.

او همچنین درباره دستکاری ترمز خودرو مقتول نیز گفت: دستکاری ترمز کار من نبود. مهرداد این کار را کرده بود و قرار بود تصادف طراحی کنیم. در ادامه مهرداد بازجویی شد. او قبول کرد در قبال دریافت پول ترمز را دستکاری کرده است تا خودرو مقتول به‌اصطلاح ترمز ببرد و راننده کشته شود. او گفت: آن مرد راننده خیلی ماهر بود که فهمید چه شده است و ماشین را درست کرد. من دو بار این کار را کردم.

بعد از گفته‌های متهمان آنها برای محاکمه به شعبه 5 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شدند و در جلسه رسیدگی، اتهامات خود را انکار کردند و هر کدام دیگری را مقصر دانست. این در حالی است که فرزند مقتول درخواست قصاص کرده بود.

در پایان هیات قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند؛ آنها فریبرز را به قصاص محکوم کردند. مهرداد نیز به خاطر دستکاری ترمز و شروع به قتل به 25 سال حبس و رزیتا به 10 سال حبس محکوم شد.

متهمان به رأی صادره اعتراض کردند و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور رفت. قضات حکم فریبرز و مهرداد را تایید کردند اما اتهام رزیتا مبنی بر معاونت در قتل را نقض کردند چراکه بر اساس اسنادی که وکیل این زن ارائه داده بود، او از کشنده بودن دارو خبر نداشت.

به این ترتیب پرونده برای رسیدگی به شعبه 13 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. این زن یک بار دیگر محاکمه و این بار به دو سال حبس محکوم شد.




گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: isna.ir