آقای روحانی! سیب گران شده، از تلگرام میگویید؟
رئیسجمهور دیروز به وزارت ارتباطات رفت، در حالی که میتوانست به وزارت کار و رفاه یا وزارت صنعت و بازرگانی یا وزارتخانه پر مشکل و بدون وزیر بهداشت و درمان برود، اما نرفت، چون در آن وزارتخانهها دستش خالی است و حرفی برای گفتن ندارد، اما در وزارت ارتباطات میتواند تا دلش بخواهد درباره تلگرام و فیلترینگ و فضای مجازی سخنان مبسوط بگوید.
فضای مجازی البته یک فضای حقیقی است و تلگرام و شبکههای اجتماعی هم یک نیاز روز و ضرورت، اما در برابر مسئله دارو و درمان و مسئله پراید و مسئلههای اشتغال و گوشت ۹۰ هزار تومانی، فانتزی به حساب میآید و رها کردن ضروریات و پرداختن به فانتزیها، افیون تودهها است.
شاید اگر در یک فرض ممکن، از هر یک از شهروندان عادی ایران بپرسیم فرض کنید شما رئیسجمهور هستید، همین امروز به کدام بخش از دولت سر میزدید و جویای احوالات میشدید، بلافاصله همه بگویند به بانک مرکزی میرفتیم و درباره سرنوشت دلارها میپرسیدیم یا به وزارت کشاورزی میرفتیم و میپرسیدیم چه شد که امسال سیب درختی مرغوب در بازار نایاب و گران است؟ یا به وزارت بازرگانی میرفتیم و از گوشت ۹۰ هزار تومانی سؤال میکردیم.
حتی میتوان درباره مسئلهای به نام پراید تحقیق و جستوجو کرد که چرا همین ارابه مرگ را با منت بر سر مردم میکوبید و وزیر صنعت میگوید پراید با ۱۰ میلیون ضرر تولید و عرضه میشود و بهتر است نشود. بله اگر ما جای رئیسجمهور بودیم یک بار هم که شده میپرسیدیم چه چیزی در ساخت پراید، مخفی است که با سی، چهل میلیون هم ضررده به حساب میآید؟!
حتی یک شهروند عادی اگر رئیسجمهور باشد میتواند به وزارت خارجه برود و سؤال کند: «ما برای چه با امریکا و اروپا مذاکره کردیم و هدف برجام چه بود و حالا در برجام دقیقاً کجا ایستادهایم؟»، اما روحانی یک شهروند عادی نیست، پس یک رئیسجمهور عادی هم نیست. او ترجیح میدهد به وزارت ارتباطات برود و از فیلترینگ سخن بگوید. فیلترینگ یعنی چیزهایی هست که فیلترکننده مایل نیست در میان کاربران از آن سخنی گفته شود. با این تعریف، فیلترینگ اصلی، رفتن به وزارت ارتباطات و سخن گفتن از تلگرام و شعر و موسیقی و قصه رادیو و رضا شاه و ادعای نداشتن رسانه آزاد است.
آقای رئیس جمهور شما خود نقش فیلتر را بازی کردید. از «آزادی» برباد رفته در رسانه میگویید تا کسی از آوردههای برجام نپرسد! از شادیهای فانتزی مردم در فضای مجازی میگویید تا کسی از شادیهای واقعی داشتن درآمد مناسب و بازار بدون تورم حرفی نزند. خود به خود، مسکن و معیشت و اشتغال و استقلال را فیلتر میکنید و از شعر و ترانه و غزل میگویید.
برای آنکه بین خودمان و مردم، فیلتری قرار ندهیم، از دو چیز نباید غافل شویم. همه مردم در اطرافیان ما و آنهایی که در فضای مجازی فعالند، خلاصه نمیشوند. اینها اقلیت ۸۰ میلیون ایرانیاند. شما طرف اکثریت باشید و درد آنها را بشنوید و ببینید و در چنبره فضای اطرافیان قرار نگیرید. دیگر اینکه با مردم راست باشید. بله مردم از گرفتن پنالتی رقیب فوتبالی خوشحال میشوند، اما دقایقی بعد فکر آب و نان و خرج و مخارج، لبخند را بر لبانشان میخشکاند.
شما چه بخواهید و چه نخواهید مردم به شادیهای فانتزی خود ادامه میدهند، اما شما مسئول شادیهای پایدار و آرامش روحی و روانی مردم هستید که با سخنرانیهای آبدار در وزارت مجازی، محقق نمیشود. اگر فیلترینگ بد است، لطفاً از میان برخیزید که فیلترینگ اصلی، پنهان کردن مشکلات واقعی مردم و فانتزینمایی و قصهگویی از رادیو و رضا قلدر است.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: bartarinha.ir