وزیر نیرو: نگفتم ایرانیها روزی یک وعده غذا بخورند
وی نوشت:
متن انتشار یافته این گفتوگو (که کل آن بیش از چند هزار کلمه است و مباحث بسیاری در آن مطرح شده) فقط در 331 کلمه روی خروجی خبرگزاری قرار گرفت و یک عبارت کمتر از 20 کلمهای از آن درباره اشارهای به عادات و رفتار مردم کشور چین، پررنگ شد و به محتوای غالب رسانهها و شبکههای اجتماعی تبدیل شد.
شایسته دیدم به احترام ملت ایران که مفتخرم خادم ایشان هستم و نیز وظیفه پاسخگویی، توضیحاتی در این باره ارائه کنم:
* خرسندم از اینکه در نظام و دولتی خدمت میکنم که تا حد ممکن پاسدار آزادی رسانهها بوده است به نحوی که شبکههای اجتماعی گسترش فزایندهای یافتهاند تا دسترسی عمومی به گردش آزاد اطلاعات به حدی برسد که حتی عبارتی چند کلمهای از میان مصاحبهای مفصل نیز از چشمها دور نمیماند و حساسیت عمومی را برمیانگیزد.
* من به زیستن در جامعهای که در آن میلیونها شهروند با اذهانی حساس و چشمانی تیزبین کوچکترین کردار مسئولان را زیر نظر دارند، افتخار میکنم. زندگی در دنیایی شفاف، حتی اگر فشار رسانهای ناشی از برداشت مردم از یک عبارت کوتاه بسیار سنگین باشد، به نفع همه شهروندان و ایران ماست.
* در آن مصاحبه بیش از هر چیز تلاش کردم توضیح دهم که اگر تاکنون وزارت نیرو نگاه درآمدی به افزایش تعرفههای آب و برق داشته (که البته نگاه درآمدی هم نبوده و به علت یارانهای بودن آب و برق، هر افزایش تا قبل از رسیدن به قیمت تمامشده، صرفاً کاستن از میزان زیان است و نه کسب درآمد و سود) نگاه جدید ما به اصلاح تعرفهها، افزایش تعرفه به منظور بازدارندگی است. تعرفه بازدارنده یعنی تعرفهای که وضع میشود تا مصرفکننده کمتر مصرف کند و حتی به قیمت کمتر شدن درآمد تولیدکننده آب و برق (به علت مصرف کمتر مصرفکننده) مقدار مصرف کم شود نه اینکه درآمد تولیدکننده افزایش یابد. توضیح دادم تعرفه بازدارنده برای آن است که حدود 25 درصد مصرفکنندگان که از الگو بالاتر مصرف میکنند تشویق شوند که 10 درصد مصرفشان را کاهش دهند.
*برای خبرنگار محترم توضیح دادم که برخی مصرفکنندگان خیلی بیشتر از الگو مصرف میکنند و گفتم که اگر از مصرفکننده پرمصرف، قیمت واقعی دریافت کنیم، هم او عقلانیتر مصرف میکند و هم میتوانیم برای اقشار ضعیف آب و برق ارزانتر ارائه کنیم. تصریح کردم که «دنبال اصلاح خودمان و پایبندی به اخلاقیات و ایمن کردن جامعه از حیث شیوههای مصرف باشیم.» به مقتضای بحث رایج این روزهای جامعه درباره تحریمها گفتم «تحریم روی جامعهای اثر میگذارد که آلوده به بدمصرفی باشد.اگر جامعهای آلوده به بدمصرفی و بیمار نباشد، تحریم کنند چه اتفاقی میافتد؟ ...وقتی وابستگیمان به نفت کمتر شود یعنی کارآییمان را بالا بردهایم، یعنی تولیدمان را بالا بردهایم یعنی میزان کار و بهرهوری را افزایش دادهایم.» موضوع بدمصرف بودن جامعه ایران اولاً با توجه به اینکه همه ایرانیان پرمصرف نیستند و برخی مصرفکنندگان خارج از الگو مصرف میکنند را طرح کردم و در ضمن بر ضرورت کاستن از وابستگی به نفت تأکید نمودم.
* بهواقع به بدمصرف بودن جامعه و اقتصاد ایران اعتقاد دارم. ما در مصرف بنزین، آب، برق، گاز و مواد غذایی بدمصرف هستیم. شهرهایی با آلودگی هوا، انبوه نان خشک، سطلهای زباله مملو از مواد غذایی هدر شده و شدت بالای مصرف انرژی در این کشور نشانه بدمصرفی است. بدیهی است مردم تنها مقصر بدمصرفی نیستند. ساختارهای صنعتی، شهرسازی، کشاورزی و آب و انرژی ما به اندازه کافی کارآمد نیست، اما به واقع اخلاق و عادات رفتاری نادرست ما هم در بدمصرفی سهیم است.
* آن یک عبارت درباره غذا خوردن مردم چین نباید سبب شود ایده اصلی بدمصرفی جامعه و اقتصاد در ایران امروز را به فراموشی بسپاریم. از مردم تشکر میکنم که آنقدر به سخنم حساسیت نشان دادند تا برای روشن شدن مسأله در اینجا مقصودم را با صراحت بیشتری تشریح کنم و حتی فرصت مجددی برای گفتوگو درباره آن دست دهد، اما از همین مردم هشیار تقاضا میکنم از کنار ایده بدمصرفی جامعه ایرانی و ضرورت مطالبه برای اصلاح آن به سادگی عبور نکنند.
* عبارتی که درباره چین بیان کردم اولاً بدان معنا نبود که ایرانیان باید یک وعده غذا بخورند، بلکه معنایی نمادین داشت و تأکید بر سختکوشی و ظرفیت تحمل جامعه چینی برای رسیدن به اهداف متعالیتر را بیان میکرد. ثانیاً کماهمیت جلوه دادن سایر ابعاد سیاستهای دولت و جامعه چین برای توسعه را نیز مدنظر نداشتم. ثالثاً، در عرصهای بیارتباط با حوزه فعالیت تخصصی خودم سخن نمیگفتم، بلکه بحث کاملاً در ارتباط با مسأله مصرف آب و انرژی بود.
* مثالی را ذکر کردم که ماهیت رویکرد من به بدمصرفی را نشان میداد و اتفاقاً نگاه انتقادی آن مثال هم متوجه مسئولان بود. برای ایشان گفتم من در سفری که به یکی از شهرهای گرمسیری داشتم، در پاویون فرودگاه، دفتر مقامات استانی و حتی دفتر مدیر شرکت تابعه وزارت نیرو، در حالی که دمای محیط در آن زمان 35-34 درجه بود و دمای آسایش هم 25-24 است، بدون استثنا دمای کولر گازی تمام ساختمانها روی 16 و 17 درجه تنظیم شده بود. این یعنی وضع مدیریت مصرف خیلی نامناسب است و خیلی بدعادت و بدمصرف شدهایم. آن عبارت درباره چین بر بستر چنین بحثی و در حد چند کلمه ذکر شده و نه تنها نکته محوری و پیام مصاحبه نبوده، بلکه حاشیهایترین نکته مصاحبه بهشمار میرود.
* بازتاب زیاد چند کلمه از یک مصاحبه چند هزار کلمهای، واقعیت جامعه رسانهای و شبکهای شده، میزان حساسیت مردم و تحت نظارت بودن مسئولان و ضرورت در نهایت دقت سخن گفتن را یادآور شد. دنیای رسانههای امروز بسیار حساس و پرغوغاست و باید هر مسئولی با ملاحظه بسیار و با احساس مسئولیت فراوان در قبال افکار عمومی و اعتماد جامعه سخن بگوید. در ضمن، از خبرگزاری وزین ایلنا هم خواستهام که متن دقیق و کامل مصاحبه را منتشر کنند تا ماهیت واقعیت آنچه در آن مصاحبه مدنظر بوده است، برای افکار عمومی آشکار شود. همه منتقدان را به دقیق خواندن متن کامل آن مصاحبه دعوت میکنم.
گردآوری: گروه خبر سیمرغ
seemorgh.com/news
منبع: bartarinha.ir