5700 نفر از حقوقدانان ایران با استناد به قوانین و مقررات بین‌المللی علیه 24 نفر از سران و فرماندهان جنایتكار جنگی رژیم صهیونیستی اعلام جرم كردند.
  

به گزارش خبرگزاری فارس، بیش از 5700 نفر از حقوقدانان ایران با استناد به قوانین و مقررات بین المللی و داخلی اعلام جرم خود را در قالب یك مقدمه و هشت جلد مستندات به همراه توصیف كیفری اقدامات انجام شده ازجمله جنایات جنگی و نسل كشی توسط جنایتكاران اسرائیل علیه مردم مظلوم غزه تسلیم ریاست قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران كردند.
متعاقب این اعلام جرم و شكایت تعدادی از قربانیان این جنایات و برخی سازمانهای غیردولتی (
NGO) طی حكمی از سوی حضرت آیت ا... هاشمی شاهرودی، سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران به عنوان دادستان این پرونده و فرخزاد جهانی بازپرس شعبه 14 دادسرای ناحیه 28 تهران بعنوان بازپرس ویژه این پرونده منصوب و رسیدگی به این شكایات به طور رسمی آغاز شد.
روابط عمومی دادسرای تهران اعلام نمود: با عنایت به اینكه وصول شكایات در این شعبه ادامه دارد، قربانیان این جنایات می‌توانند باتوجه به ابلاغ مذكور مستقیماً به دادستانی تهران مراجعه و شكایت و مستندات خود را ارائه نمایند.
متن اعلام جرم حقوقدانان ایرانی علیه 24 نفر از سران و فرماندهان جنایتكار اسرائیل به شرح ذیل است:
"بسم الله الرحمن الرحیم "
"لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنامعهم الكتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط "
اعلام جرم حقوقدانان ایران علیه آمران و مباشران جنایات رژیم صهیونیستی اسرائیل در غزه
بدینوسیله ما حقوقدانان ایران با توجه به قوانین و مقررات بین‌المللی و داخلی در خصوص جنایات ارتكابی در غزه از سوی مرتكبین از جمله افراد ذیل : 1- شیمون پرز رئیس رژیم غاصب صهیونیستی 2- ایهود اولمرت جنایتكار جنگی و كفیل نخست وزیری 3- ایهود باراك وزیر جنگ اسرائیل و طراح عملیات "سرب گداخته " در غزه 4- خانم تزیپی لیونی وزیر امور خارجه 5- ژنرال آیدون هوستان فرمانده نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی كه مسئولیت عملیات تخریب منازل مسكونی مردم مظلوم فلسطین با هزاران تن از بمب‌های فسفری برعهده داشت. 6- ژنرال شولای هاروم كسی كه صدها منزل مسكونی را در رفح و جبالیا ویران كرد. 7- ژنرال یووال هالامیش رئیس دفتر اطلاعاتی ارتش رژیم صهیونیستی8- سپهبد گابی اشگنازی رئیس ستاد مشترك رژیم صهیونیستی 9- یووال گالانت رئیس فرماندهی نظامی واحد جنوب كه فرماندهی كل عملیات "سرب گداخته " در غزه را برعهده داشته و شخصاً در عملیات علیه مردم فلسطین شركت نموده است. 10- ژنرال آموس یادلین رئیس اطلاعات نظامی ارتش كه شخصاً در جنایات ارتكابی شركت داشته است . 11- سرهنگ آوی پیلید جنایتكار جنگی و فرمانده گردان 51 ارتش رژیم صهیونیستی 12- سرهنگ هرتز هالیوی فرمانده واحد چتربازان رژیم صهیونیستی در غزه 13- سرهنگ یووال اسلووكی فرمانده گردانهای نیروهای مسلح 401 كه با تانك های نظامی میركاوا وارد غزه شده و این عملیات را تا رسیدن كامل به منطقه ساحلی متوقف نكرد و حتی دستور تخریب منازل مسكونی و به شهادت رساندن شهروندان مظلوم و غیر نظامی فلسطینی را كه پرچم سفید در دست داشتند صادر كرد14- سرهنگ آید استمبرگ فرمانده كل نیروی مسلح رژیم صهیونیستی كه دستور تقسیم غزه را صادر كرده بود15- سرهنگ رون آشرو فرمانده واحد شمالی عملیات غزه و معاون گردانهای گیواتی 16- ژنرال فوگول فرمانده واحد جنوبی توپخانه ارتش صهیونیستی 17- ژنرال جاناتان لاكر 18- ژنرال نیمرود آلونی 19- سرهنگ تومر تسیتر 20- سرهنگ شولمو سایان 21- آویو كوچاوی22- موشه یعلون 23- شائول موفاز 24- دان حلوتس و سایر فرماندهان یگان های عملیاتی ارتش اسرائیل در غزه و مباشران، معاونان، عاملان و آمران جنایات ارتكابی از هر درجه، رتبه و مقام.
تقاضای خود را در یك مقدمه و هشت جلد مستندات و توصیف كیفری اقدامات انجام شده جهت رسیدگی به شرح زیر تقدیم می‌نماییم:
مقدمه:
موجودیت رژیم غاصب صهیونیستی در طول60 سال اخیر بر تجاوز و تعدی به حقوق ملت فلسطین و انكار كرامت انسانی آنان استوار بوده است. در طی شش دهه اشغال اراضی فلسطین ، رژیم مذكور همواره باعث تنش در منطقه خاورمیانه و تهدید صلح و امنیت منطقه شده و پایگاه عملیاتی نظام سلطه جهت كنترل منابع انرژی به شمارمی رود . متأسفانه برخی از دولتهای منطقه خاورمیانه نیز علیرغم مقتضیات حقوق اسلامی با مقاومت مشروع مردم فلسطین همراهی ننموده و حتی در جهت تحقق نظم مورد نظر استكبار جهانی تلاش می نمایند، اما در طول 60 سال گذشته، مقاومت مردمی ملت فلسطین و اصرار آنها بر حقوق حقه خود تداوم داشته، و اكنون شاهد آن هستیم در اقصی نقاط جهان، انسانهای آزاده با این مقاومت آشنا و آن را تحسین می نمایند. وقایع اخیر غزه از یك سو، برگ زرین دیگری را در كتاب حماسه مقاومت ورق زد و از دیگر سو ماهیت و هویت رژیم صهیونیستی را بیش از پیش آشكار ساخت، ماهیتی كه پس از جنگ جهانی دوم با تمسك به قدرت رسانه های غربی همواره در هاله ای از مظلومیت نمایش داده می شد. اما بیست ودو روز مقاومت ملت فلسطین در غزه و تقدیم شهدا و مجروحان از تمام اقشار جامعه بالاخص زنان و كودكان بی پناه سبب شد كه حتی در درون سرزمینهای اشغالی پیروان ادیان مختلف نیز به پا خاسته و این جنایات را محكوم نمایند.
با توجه به مراتب فوق از مقامات قضایی ذیصلاح جمهوری اسلامی درخواست داریم تا با عنایت به عناوین مجرمانه ذیل الذكر و بر اساس قوانین بین المللی و داخلی به جرایم ارتكابی جنایتكاران سابق الذكر در خلال 22 روز عملیات نظامی در غزه رسیدگی نمایند.
1- حقوق بشردوستانه
حقوق بشر دوستانه ناظر بر حمایت از افراد در مخاصمات مسلحانه می باشد. این حقوق رفتار متخاصمان را در هدایت شیوه های نبرد و به كارگیری ادوات و وسایل جنگی و همچنین حمایت از غیرنظامیان و بیماران و افراد ناتوان از جنگ را تنظیم می نماید. به عبارت دیگر این حقوق از یك سو از غیر نظامیان و اموال آنها و از سوی دیگر با محدودسازی شیوه های نبرد و كاربرد وسایل و ادوات جنگی از نظامیان حمایت می نماید. منابع حقوق بشر دوستانه مشتمل بر كنوانسیونهای لاهه 1899 و 1907 ، كنوانسیونهای چهارگانه ژنو سال 1949 ، پروتكل الحاقی به كنوانسیونهای مذكور در سال 1977 و معاهدات خاص همانند كنوانسیون منع كاربرد سلاحهای شیمیایی ، كنوانسیون ناظر بر كاربرد سلاح های متعارف و... می باشد.
اصول حاكم بر مخاصمات مسلحانه منبعث از معاهدات فوق و عرف بین المللی است. بسیاری از این اصول آمره محسوب شده و صرف نظر از عضویت دولتها در معاهدات به لحاظ الزام عرفی آنها، برای متخاصمان الزام آور می باشد . دیوان بین المللی دادگستری در رأی مشورتی خود در سال 1996 در مورد تهدید یا به كارگیری سلاح های هسته ای برخی از اصول حاكم بر مخاصمات را اعلام نمود.
یكی از این موارد، اصل تفكیك بین مبارزان و غیرنظامیان است . بر این اساس متخاصمان همواره می بایست بین نظامیان و غیرنظامیان تمایز قائل شوند و در نتیجه استفاده از سلاح هایی كه ماهیتاً امكان تمایز بین جمعیت نظامی و غیرنظامی را ندارند، ممنوع است. منظور از غیرنظامیان كسانی هستند كه مشاركتی در درگیری نظامی ندارند.اصل دیگر در مخاصمات مسلحانه اصل منع ایراد درد و رنج بیهوده است. همچنان كه در اعلامیه سن پترزبورگ در سال 1868 نیز آمده هدف از مخاصمه تضعیف توان نظامی دشمن است و استفاده از سلاحهایی كه باعث آلام و درد و رنج غیرضروری می شود در حقوق بشر دوستانه ممنوع می باشد.این اصل در ماده 23 مقررات سال 1899 لاهه و بند 2 ماده 35 پروتكل اول الحاقی به كنوانسیونهای ژنو نیز ذكر شده است. منظور از درد و رنج بیهوده همچنان كه در رأی مشورتی دیوان بین المللی دادگستری آمده آن است كه صدمه و آسیب ناشی از كاربرد سلاح در مقایسه با هدف نظامی كه از كاربرد آن حاصل می شود، بیشتر بوده و تناسب منطقی بین آنها وجود نداشته باشد.
اصل دیگر اصل تفكیك و تمایز بین نظامیان و غیرنظامیان و تمایز بین اهداف نظامی و غیرنظامی است كه از اصول بنیادین حقوق بشر دوستانه است. مطابق بند 2 ماده 52 پروتكل اول الحاقی به كنوانسیونهای ژنو ، هدف نظامی هدفی است كه بنابر ماهیت ، موقعیت هدف و كاربرد آن سهم مؤثری در عملیات نظامی دارد و نابودی كلی یا جزئی آن یا خنثی سازی یا تسخیر آن یك مزیت نظامی ایجاد می نماید.
بنابراین تعریف، اماكن مسكونی ، بیمارستانها، مدارس و مساجد اصولاً اهداف غیرنظامی محسوب شده و حمله به آنها ممنوع می باشد.
2- ماهیت مخاصمه :
صرفنظر از اینكه موجودیت رژیم اسرائیل از ابتدا اشغالگرانه بوده و هست، در این مسئله وفاق بین المللی وجود دارد كه منطقه غزه جزء مناطق اشغالی سال 1967 است. در هنگام صدور رأی مشورتی دیوان بین المللی دادگستری در مورد آثار حقوقی ساخت دیوار حائل در فلسطین اشغالی، اسرائیل استدلال می نمود: چون سرزمین فلسطین متعلق به یكی از دولتهای عضو كنوانسیون چهارم ژنو نبوده است، بنابراین مشمول كنوانسیون چهارم 1949 ژنو در مورد اشغال نظامی نمی باشد؛ چرا كه این كنوانسیون فقط در مورد اشغال سرزمین یكی از دولتهای عضو آن اعمال می گردد اما دیوان با تفسیری غایت شناسانه استدلال اسرائیل را مردود دانست و قسمتهای اشغالی سال 1967 در فلسطین را اشغال شده قلمداد و اسرائیل را نیروی اشغالگر تلقی نمود. قطعنامه های شماره 3005 و 2851 مجمع عمومی و قطعنامه 1322 شورای امنیت نیز مبین این دیدگاه هستند. قطعنامه 16 ژانویه 2009 مجمع عمومی و قطعنامه 12 ژانویه 2009 شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز همین رویكرد را اتخاذ كرده اند . بنابراین اقدام اسرائیل در اشغال نظامی غزه از ابتدا و در سال 1967 اقدام غیرقانونی و نقض بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد و توسل نامشروع به زور بوده است و همانگونه كه بند 3 قطعنامه سال 1974 مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص تعریف تجاوز می گوید اقدام رژیم غاصب اسرائیل مصداق جنایت تجاوز می باشد. درسال 2005 در زمان نخست وزیری آریل شارون رژیم اسرائیل عقب نشینی از منطقه غزه را آغاز نمود و برخی شهرك های یهودی نشین را ویران ساخت اما كنترل راههای مواصلاتی اصلی این سرزمین ، و حریم هوایی و دریایی، تأسیسات زیربنایی و ارتباطات ، مخابراتی و ... آنرا كماكان حفظ نمود. بنابراین خروج نیروهای این رژیم در سال 2005 از منطقه غزه به معنی پایان اشغال نظامی آن نبوده است و آنچنانكه ماده 42 و 43 قواعد لاهه درخصوص اشغال می گوید كنترل عملی منطقه غزه كماكان در اختیار این رژیم بوده و لذا حقوق مردم فلسطین، حقوق مردم سرزمین اشغالی و تعهدات و تكالیف اسرائیل تعهدات نیروی اشغالگر می باشد و با توجه به امضای كنوانسیونهای ژنو توسط رژیم غاصب اسرائیل ، كنوانسیون چهارم این مجموعه و مقررات حقوق عرفی،حقوق بشردوستانه و همچنین مقررات حقوق بشر بین المللی دایره تكالیف این رژیم غاصب را در غزه مشخص نموده است.
مطابق مقررات مختلف كنوانسیون چهارم ژنو نیروی اشغالگر موظف به احترام به حق حیات و آزادی و تأمین نیازهای اساسی زندگی و دسترسی به غذا و دارو و كمك های پزشكی و حفظ اموال آنها و احترام به مالكیت آنان می باشند. در طول محاصره طولانی مدت غزه این رژیم غاصب با نقض تعهداتی كه موضوع مواد 53 ، 55، 59 و 147 كنوانسیون چهارم ژنو می باشد، در واقع تمام مردم فلسطین را مورد مجازات دسته جمعی قرار داده است.
با شروع درگیری ها بین نیروهای مقاومت فلسطین و اشغالگران كه 22 روز به طول انجامید اقدامات اسرائیل ابعاد حقوقی تازه ای به خود گرفت. به عبارت دیگر علاوه بر تداوم محاصره مردم غزه و محرومیت آنان از حقوق اساسی خود ، اسرائیل به بهانه های واهی عملیات نظامی گسترده و سازمان یافته ای را طراحی و اجرا نمود. از نظر حقوقی می توان این دیدگاه را پذیرفت كه در مرحله اول، اشغال نظامی منطقه غزه، نتیجه یك مخاصمه بین المللی بوده است . بعد از پایان مخاصمه و تا زمان حاضر وضعیت حقوقی حاكم بر قضیه ، وضعیت استقرار نیروی اشغالگر بر سرزمین اشغالی می باشد و مخاصمه 22 روز اخیر میان مقاومت و اسرائیل، نبرد نیروهای ضد اشغال نظامی با نیروی اشغالگر بوده كه بنابر مقررات ماده 2 مشترك كنوانسیونهای چهارگانه ژنو و پروتكل اول الحاقی سال 1977 به كنوانسیون های ژنو در شمول مخاصمات بین المللی است. فلذا قواعد مندرج در كنوانسیونهای 1949 ژنو و مقررات عرفی پروتكل اول الحاقی بر آن حاكم می باشد.
3- اقدامات جنایتكاران رژیم صهیونیستی در غزه :
در خلال 22 روز جنگ نابرابر، جنایتكاران اسرائیل با توسل به نیروهای سه گانه ارتش اقدامات وحشیانه ای را انجام دادند . گزارش های كمیته بین المللی صلیب سرخ و عفو بین الملل و سازمان دیده بان حقوق بشر تنها گوشه های از جنایات آنان را بازگو می نماید. از جمله اقدامات ارتكابی در خلال این مدت عبارتند از:
3-1- كشتار غیرنظامیان: در طول 22 روز حمله و تجاوز بر اساس گزارش سازمانهای مستقل حقوق بشری حدود 1285 نفر از مردم مظلوم فلسطین به شهادت رسیدند كه بیش از آنها زنان و كودكان هستند. حدود نیمی از كل پنج هزار مجروح فلسطینی را زنان و كودكان تشكیل می دهند. این اقدام جنایتكاران اسرائیل نقض ماده 48 پروتكل اول الحاقی است كه جنبه عرفی و آمره دارد. شورای حقوق بشر سازمان ملل این اقدام اسرائیل را محكوم و یك هیأت حقیقت یاب را به منظور تبیین ابعاد این كشتار مأمور نموده است.
3-2-تخریب اموال غیرنظامی : نیروی اشغالگر بدون رعایت اصل تمایز بین نظامیان و غیرنظامیان و اصل تفكیك اموال نظامی و غیرنظامی با نقض مواد 53 و 147 كنوانسیون چهارم ژنو اموال غیرنظامی از جمله منازل مسكونی را ویران نمود.شدت تخریب خیابانها و اماكن عمومی به حدی بوده كه امداد رسانی به مجروحان با دشواری بسیار صورت می گرفت و حدود 4000 واحد مسكونی و 300 واحد تجاری خصوصی و 30 مسجد و 10 مؤسسه خیریه و چندین مركز بهداشتی و بیمارستانی و مراكز رسانه ها تخریب گردید.
3-3-عدم رعایت اصل تفكیك و انجام حملات كوركورانه : جنایتكاران اسرائیل بدون رعایت اصل تفكیك و تمایز و همچنین اصل تناسب مبادرت به هدایت حملات كور و بدون تفكیك نمود. این اقدام متجاوزین یا به شكل هدایت عمدی حملات بدون تمایز بوده است یا اینكه از سلاح هایی استفاده می كرده كه بنابر ماهیت آنها نظامیان و غیرنظامیان را با هم هدف قرار داده است در هردوصورت قاعده عرفی لزوم تفكیك كه در ماده 51 پروتكل اول الحاقی درج شده را نقض نموده است و با این اقدام حدود 5200 نفر را مصدوم و معلول نموده است كه در میان آنها 1200 نفر كودك و 800 نفر زن بی پناه می باشد.
3-4-استفاده از سلاحهای ممنوعه : جنایتكاران در طول مدت عملیات نظامی خود از سلاح هایی مانند بمب های آتش زای حاوی فسفر سفید استفاده نمودند. در اثر این حملات حدود 28000 نفر از مردم غزه از خانه های خود آواره شدند. كه تعدادی از این افراد در مدارس سازمان ملل موسوم به
UNRWA پناه گرفته بودند. با وجود آن كه این مدارس دارای علایم مشخصه و پرچم سازمان ملل بود. در 15 ژانویه 2009 یكی از مدارس مذكور بوسیله بمب فسفری مورد حمله قرار گرفت، كه باعث مصدوم شدن تعدادی از زنان و كودكان گردید. علاوه بر آنكه استعمال هر نوع سلاح علیه غیرنظامیان درحقوق بین المللی عرفی ممنوع است، استفاده از بمب های فسفری كه آتش زا هستند مطابق پروتكل سوم كنوانسیون ممنوعیت و محدودیت سلاحهای متعارف سال 1980 نیز ممنوع شده است.
3-5-حمله به اماكن بهداشتی و وسایل نقلیه بهداری: مطابق مواد 55 و 56 كنوانسیون چهارم ژنو، اشغالگران موظف به تأمین بهداشت و خواربار و وسایل و تجهیزات پزشكی مورد نیاز مردم در زمان اشغال بوده اند . عاملان جنایات فوق در خلال 8 ماه محاصره غزه نه تنها به این تعهد عمل ننموده بلكه در خلال جنگ، آمبولانس ها و اماكن درمانی را هدف قرار داد . این اقدام مطابق ماده 8 اساسنامه دیوان بین المللی كیفری مصداق جنایات جنگی است. همچنین اسرائیل زیرساخت ها و تأسیسات زیربنایی شهر غزه را هدف حملات گسترده خود قرار داد. به گفته آقای آنتواین گراند رئیس دفتر كمیته بین المللی صلیب سرخ در غزه به علت بمباران نیروگاههای برق غزه 90% كل پتانسیل تولید این شهر از بین رفته است. در زمان درگیری فقط چند نانوایی در این شهر فعال بود.و در حالیكه 460 نفر از مردمی كه شدیداً مجروح و مصدوم بودند در بیمارستان شفای غزه بستری شدند و این بیمارستان به علت قطع برق از ژنراتور استفاده می كرد و به دلیل اتمام سوخت ژانراتورهای آن در خاموشی فرو رفت و جان بیماران زیادی در مخاطره قرار گرفت.
4- توصیف كیفری اقدامات جنایتكاران اسرائیل:
اقدامات جنایتكاران اسرائیل از طریق عوامل اجرایی این رژیم در كابینه امنیتی و ارتش به وقوع پیوسته است. اگرچه حقوق بین الملل مسئولیت كیفری اشخاص حقوقی همانند دولت ها را به رسمیت نشناخته، اما مروری بر محاكمات دادگاههای بین المللی نورنبرگ و توكیو و یوگسلاوی سابق و رواندا و اساسنامه دیوان بین المللی كیفری (
ICC) حاكی از آن است كه كارگزاران و مقامات رسمی حكومت در قبال جنایات ارتكابی، دارای مسئولیت كیفری فردی هستند. ذیلاً به اقدامات سران رژیم صهیونیستی و افراد مرتكب اعمال مجرمانه در سه عنوان نسل كشی، جنایات علیه بشریت و جنایات جنگی می پردازیم.
4-1- نسل كشی:
نسل كشی یا ژنوسید در كنوانسیون 1948 سازمان ملل متحد تعریف شده و این تعریف عیناً در ماده 6 اساسنامه دیوان بین المللی كیفری منعكس می باشد. نسل كشی عبارتست از اقداماتی چون قتل اعضای یك گروه ، ایراد صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی یا روحی اعضای یك گروه ، قرار دادن عمدی یك گروه در معرض وضعیت زندگی نامناسبی كه منتهی به زوال قوای جسمی كلی یا جزئی آن بشود، اقداماتی كه به منظور جلوگیری از توالد و تناسل یك گروه صورت می گیرد و انتقال اجباری اطفال یك گروه به گروه دیگر كه به قصد نابود كردن تمام یا قسمتی از یك گروه ملی - قومی - نژادی یا مذهبی از حیث همین عناوین ارتكاب می یابد. به عبارت دیگر تحقق جنایت نسل كشی مستلزم آن است كه اولاً: عمل مادی به شكل یكی از اقدامات مذكور صورت پذیرد ثانیاً: قصد مرتكب از این اعمال نابودی جزئی یا كلی یك گروه ملی یا قومی یا نژادی یا مذهبی به علت تعلق قربانی به یكی از این گروهها باشد. بدین ترتیب در جرم نسل كشی مرتكب دارای یك قصد دو درجه ای است. در درجه اول عمل باید عمدی باشد و در درجه دوم عمل باید به قصد نابود كردن تمام یا قسمتی از یك گروه ملی، قومی، نژادی یا مذهبی صورت پذیرد و دلیل اقدام مرتكب هم تعلق قربانی به یكی از این گروهها است.
اقدامات سران جنایتكار اسرائیل بالاخص اقداماتی چون قتل و ایراد صدمه شدید نسبت به سلامت جسمی یا روحی فلسطینی ها و قراردادن آنان در معرض وضعیت زندگی نامناسب كه منتهی به زوال قوای جسمی كلی یا جزئی آنها شده است، با توجه به اینكه قصد و نیت تبعیض آمیز آنها محرز است قطعاً این اقدامات منطبق با عنوان مجرمانه نسل كشی می باشد.
4-2-جنایات علیه بشریت:
جنایت علیه بشریت، جنایتی است كه در اساسنامه دادگاههای نورنبرگ و توكیو و یوگسلاوی سابق و رواندا و اساسنامه دیوان بین المللی كیفری و رویه قضایی دادگاههای مذكور به خوبی تبیین گردیده است. مطابق ماده 7 اساسنامه دیوان بین المللی كیفری اعمالی چون قتل ، ریشه كن كردن ، تبعید یا كوچ اجباری جمعیت، اعمال غیر انسانی كه عمداً به قصد ایجاد رنج عظیم یا صدمه شدید به جسم یا به سلامت روحی و جسمی صورت می گیرد، تعقیب و آزار هر گروه یا مجموعه مشخص به علل سیاسی ، نژادی ، ملی ، قومی ، فرهنگی، مذهبی و جنسیت ، ناپدیدسازی اجباری اشخاص ، تبعیض نژادی و ... چنانچه در چارچوب یك حمله گسترده یا سازمان یافته برضد جمعیت غیرنظامی و با علم به آن از جمله مصادیق ارتكاب جنایت ضد بشریت است.
در جنایات علیه بشریت برخلاف جنایت نسل كشی قصد تبعیض آمیز لازم نیست و صرف انجام اقدامات مذكور در چارچوب حمله گسترده یا سازمان یافته بر ضد جمعیت غیرنظامی و با علم به آن حمله برای تحقق این جنایت كافی است. اقدامات جنایتكاران رژیم اسرائیل بالاخص قتل غیرنظامیان ، كوچ اجباری آنان و اعمال غیر انسانی كه به قصد ایجاد رنج عظیم یا صدمه شدید به جسم یا سلامت روحی و جسمی آنان صورت پذیرفته، مصداق جنایات ضد بشریت است.
4-3-جنایات جنگی:
جنایات جنگی شامل نقض فاحش كنوانسیونهای چهارگانه ژنو و نقض سایر قوانین و قواعد عرفی مسلم حقوق بین الملل حاكم بر منازعات مسلحانه است. قربانی این جنایات تنها غیرنظامیان نمی باشند بلكه نظامیان هم می توانند قربانی جنایت جنگی شوند. بسیاری از مصادیق جنایات جنگی در كنوانسیونهای چهارگانه ژنو و دو پروتكل الحاقی آنها ذكر شده و به تفصیل در ماده 8 اساسنامه دیوان بین المللی كیفری احصاء گردیده است. اقدامات جنایتكاران اسرائیل از قبیل كشتار عمدی غیرنظامیان ، تخریب اموال بدون ضرورت نظامی ، هدایت عمدی حملات بر ضد مردم غیرنظامی در كلیت آن، یا بر ضد افراد غیرنظامی كه مشاركت مستقیم در مخاصمات ندارند، هدایت عمدی حملات بر ضد اهداف غیرنظامی، هدایت عمدی حملات بر ضد كاركنان تأسیسات ، مواد، واحدها یا وسایل نقلیه ای كه در كمك رسانی بشردوستانه فعالیت می نمایند، حمله یا بمباران شهرها یا روستاها ، مناطق مسكونی یا ساختمانهایی كه بی دفاع بوده و هدف نظامی نمی باشند، هدایت عمدی حملات بر ضد ساختمانهایی كه برای مقاصد مذهبی ، آموزشی ، هنری ، علمی یا خیریه اختصاص یافته و حمله به بیمارستانها و مكانهای تجمع بیماران ، به كاربردن سلاحها و روش های جنگی كه باعث رنج و درد غیرضروری شده یا سلاحهایی كه ذاتاً بدون تفكیك عمل می نماید ، تحمیل گرسنگی به غیرنظامیان به عنوان روش جنگی و استفاده از غیرنظامیان به عنوان سپر دفاعی و ... مصداق جنایات جنگی می باشند.
در این جنایت وجود قصد تبعیض و تعلق قربانی به گروههای ملی ، مذهبی ، نژادی و قومی خاص و نیز گسترده یا سازمان یافته بودن حمله ضرورت ندارد و حتی ارتكاب یكی از مصادیقی كه ذكر شد برای تحقق جنایت جنگی كفایت می نماید.
5-تعقیب كیفری عاملان اقدامات فوق:
اسرائیل مطابق ماده 5 كنوانسیون نسل كشی و ماده 146 كنوانسیون چهارم ژنو موظف به تعقیب كیفری مرتكبان جنایات ارتكابی ناشی از نقض حقوق بشر دوستانه در خلال حوادث غزه بوده است . همچنین درخصوص نقض حقوق بشر براساس میثاق حقوق مدنی و سیاسی و تعهد اعضای متعاهد به تضمین و اجرای حقوق بشر، ضروری است كه نهادهای بین المللی همچون شورای امنیت و شورای حقوق بشر و كمیته حقوق بشر سازمان ملل، اسرائیل را ملزم و موظف به تضمین اجرای حقوق بشر در ارتباط با فلسطینی ها و محاكمه ناقضان حقوق آنان و همچین جبران خسارات وارده بر آنها نمایند. علاوه بر آن كشورهای دیگر نیز در قبال این حوادث دارای تعهداتی می باشند. ماده 148 كنوانسیون چهارم ژنو مقرر می دارد: " هیچیك از كشورهای متعاهد نمی توانند خود یا كشور دیگر متعاهد را از مسئولیت هایی كه به علت ارتكاب جرایم فوق متوجه خود و یا كشور دیگر می شود معاف سازند. " به عبارت دیگر در صورت استنكاف رژیم غاصب اسرائیل از محاكمه و مجازات عاملان جنایات ارتكابی در غزه دولتهای دیگر مطابق ماده 146 كنوانسیون چهارم ژنو، درخصوص جنایات جنگی و عرف بین المللی و رویه قضایی بین المللی در خصوص نسل كشی و جنایات ضد بشریت حق تعقیب و مجازات این افراد را دارند. توضیح آنكه اگر چه در كنوانسیون نسل كشی اعمال صلاحیت جهانی پیش بینی نشده اما رویه قضایی كشورها بالاخص كشورهای اروپایی در سالهای اخیر و اینكه جنایت مذكور از خطیرترین جنایات بین المللی محسوب می شود و همچنین دیدگاه كمیسیون حقوق بین الملل سازمان ملل متحد، در پیش نویس اولیه جنایات علیه صلح و امنیت بشری و دكترین علمای حقوق، مشعر بر لزوم اعمال صلاحیت جهانی درخصوص این جنایت است. همین موضوع درخصوص جنایت ضد بشریت نیز صدق می‌نماید.
در سطح بین المللی با توجه به ماده 12 اساسنامه دیوان بین المللی كیفری و عدم تصویب آن توسط رژیم غاصب اسرائیل یكی از راههای تعقیب این افراد در این دیوان ارجاع موضوع توسط شورای امنیت به دادستان دیوان مذكور می باشد. باتوجه به حمایتهای بی دریغ قدرتهای دارای حق وتو در شورای امنیت، از اسرائیل ارجاع وضعیت غزه به دیوان بین المللی كیفری غیر محتمل است. همچنین به لحاظ عدم تعقیب عوامل جنایات ارتكابی در محاكم داخلی سایر كشورها، اقدام به تحقیق درخصوص این جنایات و تعقیب كیفری مرتكبین آن وظیفه ای انسانی، ملی و قانونی است.
با توجه به مطالب پیش گفته:
اقدامات جنایتكاران غاصب اسرائیل در غزه در خلال بیش از 8 ماه محاصره كامل و جنگ 22 روزه تجاوز آشكار به اصول مورد قبول ملت های جهان و منشور ملل متحد و مبانی وجدان انسانی می باشد. ماهیت حقوقی مخاصمه اسرائیل و نیروی مقاومت در خلال جنگ 22 روزه، نبرد جنبش مقاومت علیه نیروی اشغالگر بوده و رژیم غاصب اسرائیل موظف به رعایت مقررات بین المللی در خلال این مدت بوده است. اسرائیل با تهاجم به غیرنظامیان و كشتار زنان و كودكان بی پناه و تخریب اموال غیر نظامی و استفاده از سلاح های فسفری و عدم رعایت اصل تفكیك و اصل منع ایراد رنج و درد غیرضروری و استفاده از سلاح های ممنوعه، حقوق بشر دوستانه را نقض نموده است. همچنین با سلب حق حیات، مسكن ، حق آموزش، حق آزادی تردد، حق تعیین سرنوشت، حق بهره‌مندی از غذا و دارو و امكانات زندگی، مبادرت به نقض هدفمند قواعد حقوق بشر در ارتباط با مردم غزه كرده است.
نهادهای سازمان ملل متحد همانند شورای حقوق بشر، شورای امنیت سازمان ملل موظف به رسیدگی و محكومیت و مجازات عوامل ارتكاب جنایات فوق و الزام رژیم غاصب اسرائیل به جبران خسارات مردم مظلوم غزه می باشند. همچنین مراجع قضایی سایر كشورها وظیفه دارند جنایتكاران را به اتهام جنایات جنگی و نسل كشی و جنایات علیه بشریت تعقیب و محاكمه نمایند. با عنایت به رویه قضایی بین المللی و مفاد آرا صادره از سوی محاكم بین المللی و قواعد عرفی حقوق بین الملل و همچنین ماده 146 و 147 كنوانسیون چهارم ژنو و اینكه مراجع بین المللی درخصوص تعقیب كیفری جرایم ارتكابی در جریان حوادث غزه اقدامی ننموده اند ، اعمال صلاحیت مراجع قضایی جمهوری اسلامی ایران در این راستا ضروری است.
بنابه مراتب فوق تكمیل تحقیقات از قربانیان این جنایات بین‌المللی و تعقیب قضایی آمران و مباشران جنایات مذكور براساس مقررات بین المللی از جمله مواد 146 و 147 كنوانسیون چهارم 1949 ژنو كه ایران نیز به عضویت آن درآمده و آنرا امضاء نموده است و همچنین مقررات داخلی از جمله ماده 8 قانون مجازات اسلامی مورد تقاضا می‌باشد.

 
گردآوری:گروه خبر سيمرغ
www.seemorgh.com/news