رضازاده: شايعه‏سازان را به خدا واگذار می کنم.

 

قهرمان همچنان قهرمان است،چه با مدال و چه بی مدال،چه روی سکوی و چه به دور از سکو. خداحافظی از دنیای قهرمانی برای او از مردن هم سخت تر است.خودش این را می گفت.هنوز بغض،راه گلویش باز نکرده بود.وقتی پرسیدیم چه حالی داری؟خنده تلخی تحویلمان داد و گفت: "خراب،اعصابم خراب است." صدای او با گذشته تفاوت داشت.شاید دلش می خواست گریه کند اما قویترین مرد دنیا بودن و گریه گردن؟نه این‌ها با هم سازگار نیست.   


آخرین صحبت های حاج حسین که حالا دلش شلوغ ترین شهر دنیاست را با برنا می خوانید:
پیاده روی می کنم

این روزها زیر نظر متخصصین فعالیت می کنم.تمرینات سبک را انجام می دهم،هر روز باید یک ساعت پیاده روی کنم.پزشکان گفته اند که اگر ناگهان تمام فعالیت های ورزشی ام را کنار بگذارم مشکلات دیگری برایم ایجاد می شود.دکترم می‌گفت: چون بدن تو ورزشی است نباید ناگهان قید ورزش کردن را بزنی و بروی خانه بنشینی.باید هر روز به صورت سبک وزنه بزنم،اما نه به عنوان یک وزنه بردار بلکه مثل یک بدنساز.
مردم که را می بینم غصه ام می گیرد

می خواستم برگردم اردبیل اما فعلاً باید در تهران بمانم و زیر نظر متخصصین باشم.در خیابان چشمم که به مردم می افتد غصه ام می گیرد.آنها انتظار داشتند که باز هم در المپیک برایشان مدال بیاورم اما خب قسمت نشد.مصلحت این بود که در پکن نباشم.خدا خواست و حتماً حکمتی در آن است.
به دکتر گفتم نمی توانم قید المپیک را بزنم

دی ماه سال 86 بود که فهمیدم باید قید المپیک را بزنم.قبل از آن تاریخ در تمرینات سرم گیج می‌رفت و از حال می رفتم.چند بار این اتفاق افتاد تا اینکه به پزشک مراجعه کردم.پزشک گفت که فشار خون و قند داری و نباید زیاد به خودت فشار بیاوری.همانجا برای اولین بار از زبان پزشک شنیدم که گفت: "با دنیای قهرمانی خداحافظی کن!"گفت: فشار وزنه ها و استرس برای تو خطرناک است.
آنطور که همه پزشکان گفتند امکان پارگی رگ هایم نیز وجود داشت.آن روز یکی از سخت ترین روزهای زندگی ام بود.همانجا به دکتر گفتم: نمی توانم قید المپیک را بزنم.
6، 7 ماه تا المپیک مانده بود و من هم نمی خواستم تمریناتم را سبک کنم،هر ماه تست پزشکی می دادم اما فایده ای نداشت.باز هم سرم گیج می رفت و رکوردهایم نیز جابجا شده بود.نوسان زیادی در رکوردگیری داشتم.یک روز 250 کیلوگرم را در دو ضرب می زدم و روز دیگر در وزنه 240 کیلوگرمی مشکل داشتم.
سخت تر از مردن

آقای افشار زاده با پزشکان جلسه گذاشت و به من اعلام کرد که سلامتی ات در خطر است،خیلی سخت بود اما چاره ای نداشتم.خداحافظی از دنیای قهرمانی از مردن هم برایم دشوارتر بود.11،10 سال برای این مردم طلا آوردم و خوشحالشان کردم،خیلی سخت بود که قید قهرمانی را بزنم و دیگر نتوانم آنها را خوشحال کنم و به خیابان ها بفرستم.می دانم مردم ناراحتند.آنها می‌گویند المپیک بدون تو صفایی ندارد و این ناراحتی آنها بیشتر از هر چیزی عذابم می دهد.
وجدانم راحت است

شایعات همیشه وجود دارد،یک روز صحبت از دوپینگ می شود و روز دیگر... .بگذارید هرچه می خواهند درباره من بگویند،مهم مردم هستند که باید قضاوت کنند.شایعه سازان را هم به خدا واگذار می کنم.کار من مدال گرفتن و خوشحال کردن مردم بود که انجام دادم و حالا هم وجدانم راحت است.آنهایی که این روزها شایعه درست می کنند و به خیال خودشان می خواهند مرا تخریب کنند باید بدانند برای من فقط قضاوت مردم مهم است،مردمی که در کوچه و خیابان می بینم.
رضازاده های دیگری را معرفی می کنم

از دنیای قهرمانی خداحافظی کرده ام اما همچنان در دنیای وزنه برداری هستم.می خواهم رضازاده های دیگری را به ورزش معرفی کنم که یکی از آنها پسر خودم ابالفضل خواهد بود.او بعد از من برای مردم ایران طلای المپیک می آورد.
در پایان هم باید بگویم دنبال سرمربیگری تیم ملی نیستم و ترجیح می دهم در همین سمت مدیریت فنی تیم های ملی کار کنم. 
مطالب مرتبط:
 علي‌آبادی دوپينگ رضازاده را تکذیب کرد
دلایل خداحافظی رضا زاده اعلام شد
نامه‌ی خداحافظی رضازاده خطاب به ملت ایران
رضازاده نمی توانست رکوردهای خودش را دوباره تکرار کند
رضازاده مشاور عالی فدراسیون وزنه برداری شد