رفیعی خیانت کرد یا سر طاهری کلاه رفت؟
نگاهی مجدد به پروسه حضور سروش رفیعی در پرسپولیس بخوبی نشان میدهد او همان یک هفته قبل با باشگاه قطری به توافق کامل رسیده بود و تنها جزئیات کوچکی ماند که آن هم آنقدر مهم نبود که این انتقال را خراب کند.
با این وجود دو نوع برخورد به این جدایی در رسانهها شکل گرفت؛ عدهای اعتقاد داشتند مدیریت پرسپولیس مقصر است و نباید به هیچوجه با چنین بازیکنی قرارداد 6 ماهه میبست و از سوی دیگر عدهای از رفیعی تمجید میکنند که راه طارمی و رضاییان را ادامه نداد و به روش مسالمتآمیزی، بدون غافلگیر کردن هواداران از مجموعه جدا شد.
اما واقعیت چیست؟
بهتر است در ابتدا به 6 ماه گذشته بازگردیم. همان روزهایی که امیر قلعهنویی و مسؤولان تراکتورسازی در مصاحبههای خود مدعی بودند این بازیکن به آنها گفته است پیشنهاد خارجی دارد و در صورت ماندن در ایران، تا پایان فصل پیراهن تراکتور را بر تن میکند. ولی نزدیکان پرسپولیس خبر میدادند او با باشگاه تمام کرده و تنها یک مشکل کوچک بر سر راه است؛ پوشیدن پیراهن شماره 7.
سروش 3 مطالبه بزرگ داشت؛ رقم و زمان قرارداد و شماره پیراهن. او به هر سه رسید. نزدیک به 800 میلیون برای تنها یک نیم فصل گرفت و پیراهن شماره 7 را برتن کرد. از سوی دیگر او از برانکو ضمانت گرفته بود از همان بازی نخست در ترکیب اصلی باشد و به بهانه ناهماهنگی با دیگر بازیکنان، چندین هفته روی نیمکت نرود. در صورتی که مهدی طارمی و رامین رضاییان به بهانه عدم آمادگی جسمانی و ناهماهنگی با سایر بازیکنان مجبور به تحمل نیمکتنشینی در ابتدای فصل شدند اما سروش از همان بازی نخست مقابل سیاهجامگان (آخرین بازی نیمفصل نخست) در ترکیب اصلی قرار گرفت و این به واسطه همان شرطی بود که برانکو آن را قبول کرده، بود.
مدیربرنامههای رفیعی نتوانست در زمستان برای او هیچ پیشنهادی ولو از قطر پیدا کند اما حضور در لیگ قهرمانان آسیا بهترین ویترین برای سروش بود که او دستکم یک تیم عربی را برای خود دست و پا کند. با حضور سروش، خط میانی قرمزها جانی دوباره گرفت و اگرچه توپهای فراوانی را به واسطه اعتماد به نفس فراوانش از دست میداد اما در مجموع فانتزی او موجب زیباتر شدن نمایش شاگردان برانکو شد.
حالا که پرسپولیس قهرمان شده شاید این انتقال اهمیتش چندان به چشم نیاید اما فراموش نکنیم در آن برهه تراکتورسازی سایه به سایه پرسپولیس حرکت میکرد و از قضا رفیعی یکی از بهترین بازیکنانش بود. مهمترین رقیب پرسپولیس برای قهرمانی در لیگ، به واسطه تصمیم اشتباه و عجیب عالیشاه و نوراللهی، ناگهان کفه ترازو را به نفع خودش سنگینتر کرد. آنهایی که امروز منتقد طاهری هستند که چرا نتوانست قرارداد 18 ماهه را با این بازیکن ببندد، خودشان را به 6 ماه قبل بازگردانند تا ببینند مدیریت تیم چه چارهای جز این داشت.
قطعا سروش به دنبال حضور در لیگ قطر و درآمد آنچنانی بود، چرا که بهخاطر ابطال کارت پایان خدمتش، زیان فراوانی را از لحاظ مالی متقبل شده بود. از این رو به هیچ عنوان او با این ارقام حاضر به امضای قرارداد طولانیتر نبود. از سویی حضور او در تراکتورسازی به معنای قویتر شدن رقیب اصلی بود. آن روزها هنوز حکم فیفا نیامده بود و طبیعتا اگر سروش، نوراللهی و عالیشاه هر سه در ترکیب اصلی تراکتورسازی بازی میکردند، شاید پرسپولیس به همین راحتیها قهرمان لیگ شانزدهم نمیشد. در این موضوع تردید نکنید.
ولی طاهری بهترین کار ممکن را انجام داد و با این خرید علاوه بر پر کردن جای عالیشاه، از قدرت تراکتورسازی به مقدار قابل توجهی کاست (مراجعه شود به اعتراف امیر قلعهنویی) از این رو انتقادات از طاهری و حتی عنوان کردن این موضوع که چرا پیراهن شماره 7 را به او دادید هم چندان منصفانه نیست. اتفاقا رفیعی با بازیهای خوبش، نشان داد وارث خوبی برای علی پروین بود. ولو برای 6 ماه. پیش از این هر بازیکنی این پیراهن را بر تن میکرد یا بشدت مصدوم یا فوتبالش دچار افت فاحشی میشد ولی رفیعی بعد از چندین دهه، نمایشی در خور آن پیراهن انجام داد.
از سویی رفیعی صراحتا اعتراف کرد برای پول بیشتر مجبور شد از تیم قهرمان ایران راهی تیم انتهای جدول لیگ قطر شود. او میداند وقتی با این نمایش در پرسپولیس نتوانست نظر کیروش را جلب کند، طبیعتا در تیم سطح پایین الخور، احتمال دعوت شدنش بسیار کمتر است. مگر اینکه کیروش بخواهد با دعوت از او این انگاره را در فوتبال ما جا بیندازد شما به لیگ خارج برو دعوتش با من. اما بعید است دستکم برای جامجهانی روسیه، کیروش چنین ریسکی را مرتکب شود. مگر اینکه نمایش سروش در الخور برخلاف پرسپولیس، بیشتر حالت خدمت به تیم را داشته باشد تا نمایش فانتزی و خودنمایی؛ چیزی که کوچکترین اهمیتی برای سرمربی تیمملی ندارد. در این 6 ساله جز مسعود شجاعی هیچ هافبک دریبلزن و فانتزی نتوانست نظر کیروش را جلب کند. شجاعی هم در تیمملی به هیچوجه سراغ بازی نمایشی نمیرود، چرا که میداند برای سرمربی تیمملی از دست دادن توپ یعنی بدترین کار ممکن در زمین. (یکی از رازهای اصلی گل نخوردن تیمملی به همین موضوع ارتباط دارد).
از این رو نمیشود جدا شدن سروش رفیعی را با بیمدیریتی طاهری مرتبط دانست. آنها با سروش یک معامله برد- برد کردند. پرسپولیس به خواستهاش رسید و رفیعی هم موفق شد سرانجام یک مشتری پولدار عربی پیدا کند. سروش میداند بهای این پول شاید از دست دادن جامجهانی باشد اما گویا مسائل مالی برای او اهمیت به مراتب بیشتری دارد.
از این رو شاید سال بعد درست در چنین روزهایی شاهد بازگشتش به پرسپولیس باشیم و مصاحبههایی از جنس مصاحبههای محمد نوری که از جدا شدنش پشیمان به نظر میرسید. ولی مساله اصلی همان 800 هزار دلاری است که ترکاشوند به رسانهها اعلام کرد.
به تصمیم شخصی یک فوتبالیست احترام بگذاریم و خدماتش را از یاد نبریم. او خودش بهتر از همه عواقب این انتقال و حضور در تیم ضعیف و دست و پا بسته الخور را میداند ولی 800 هزار دلار، شاید برای او به اندازه 3 بازی ثابت در جامجهانی ارزش داشته باشد. نه سروش خیانت کرد و نه طاهری سرش کلاه رفت؛ آنها یک معامله برد- برد را انجام دادند. برای قرمزها هم نمیتواند این جدایی چندان پر ضرر باشد، چرا که سیامک نعمتی نشان داده بدون توپ لو دادنهای رفیعی قادر است براحتی جای او را پر کند.
گردآوری:گروه ورزش سیمرغ
seemorgh.com/sport
منبع: وطن امروز