داوود امیریان گفت: در کنار جنگ صحنههای زشت و زیبا و بد و خوب بسیار وجود داشت و شوخی و خنده یک بخش از زندگی در جبههها و جنگ بود.
در اصفهان، روز یکشنبه 9 سیزدهمین نشست داستانی خط انار با موضوع طنز در ادبیات داستانی دفاع مقدس و با حضور داوود امیریان نویسنده و طنزپرداز دفاع مقدس در خانه هنرمندان اصفهان برگزار شد.
امیریان در این نشست اظهار کرد: طنز محصول بی نظمیهای پدیدههاست، فاصله بین طنز و تراژدی بسیار اندک است و گاهی نمی توان این دو را از هم تمیز داد.
او با بیان اینکه موضوعات تراژیک را به راحتی می توان به طنز تبدیل کرد، افزود: به عنوان نمونه خاطره ای از یکی از معاونان شهید باکری آمده به این صورت که گلوی او ترکش خورده بود و مهدی باکری از پشت بی سیم چیزی می گفت، او هم با وجود اینکه صدا را میشنید اما نمیتوانست حرفی بزند؛ این قضیه تراژیک است اما میتوان به راحتی آن را به طنز تبدیل کرد. چنانکه همین موضوع شروعی برای طنز "من پسرخاله صدام نیستم" شد.
این طنزپرداز دفاع مقدس اضافه کرد: زمانی که موقعیت طنز وجود دارد باید آن موقعیت ادامه داده شود و حول آن موقعیت، به داستان پر و بال داده شود.
او به کمدی های چارلی چاپلین اشاره و تاکید کرد: چارلی هم برای ارایه فضای طنز، از طنز موقعیت استفاده می کرد.
امیریان با بیان اینکه طنز موقعیت، طنز کلامی، طنز سوءتفاهم و طنز شلوغکاری از انواع طنزها هستند، خاطرنشان کرد: طنز موقعیت باید شیرین نوشته شود و بسیار در فیلم ها مانند قصه های مجید مرادی کرمانی دیده می شود.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان اضافه کرد: طنز کلامی وقتی در کنار طنز موقعیت قرار گیرد جالب خواهد شد، طنز سوءتفاهم نیز جذاب است و بسیار اتفاق میافتد. طنز شلوغکاری هم طنز کتککاری است که با اتفاقات زیادی که در رخ میدهد، خنده و مسرت را در پی خواهد داشت.
او ادامه داد: مرادی کرمانی در قصههای مجید از دیوانهبازیها و شیطنتهای مجید برای جذاب کردن داستان استفاده میکرد.
نویسنده فیلم سینمایی "نفوذی" با بیان اینکه زندگی نامه چند شهید مانند شهید بهنام محمدی و مریم فرهانیان را کار کرده است، اظهار کرد: وقتی برای نوشتن داستان یا خاطرات یک شهید به سراغ خانواده شهید میروید، آنها بدون شک در مقابل شما موضع میگیرند و به راحتی اطلاعات نخواهند داد.
او تصریح کرد: باید از روشهای مختلفی اطمینان خانوادههای شهدا را جذب کرد و پس از آن میتوان در مورد شهید سوالاتی را مطرح کرد و جواب های متفاوتی را شنید.
امیریان به کتابی که زندگی نامه کوتاهی از سربازان ارتش در آن نوشته شده اشاره و اظهار کرد: در این کتاب به گونهای زندگی نامه سربازان نوشته شده بود که انگار تمام آنها از یک کارخانه بیرون آمده بودند، همه آنها از شش تا هفت سالگی نماز خواندن را شروع کرده بودند، همه این افراد در کودکی پول تو جیبیشان را خرج خرید کتاب های مذهبی میکردند و ... که در واقع اینگونه نبوده و در ضمن اینگونه تعاریف اصلا باورپذیر نیستند و مخاطب را جذب نخواهند کرد.
او به چند شهید اشاره کرد و گفت: رزمندگانی در زمان جنگ وجود داشتند که در قبل از انقلاب و در زمان نوجوانی و جوانی، شر بودند اما پس از انقلاب نفس امام (ره) روی آنها تاثیر میگذارد و این افراد توبه میکنند و در نهایت با حضور در جبهه های جنگ به مقام شهادت میرسند.
این نویسنده ادامه داد: نقل داستان ها به این شکل در مقایسه با داستان های یکسانی که برای تمام شهدا آن را می سازند، قابل باورتر و قشنگ تر است.
او به نحوه خاطره نویسی شهدا اشاره و تاکید کرد: در خاطره نویسی باید از ابزارهای داستان نویسی استفاده کرد، حتما نباید خاطرات از تولد شروع و به شهادت ختم شود، می توان موقعیتها را جابه جا کرد. همچنین میتوان زاویه دید را تغییر داد.
این نویسنده نوشتن داستان از طریق یک موقعیت را به دوختن پیراهن برای یک دکمه تشبیه کرد و گفت: دکمه ای به شما می دهند و از شما میخواهند که برای این دکمه پیراهنی بدوزید؛ وظیفه شما این است که موقعیت را درک کنید و روی آن کار کنید و داستانی در مورد آن و حول آن بنویسید.
او به "داستان بهنام" از نوشته های خود اشاره و خاطرنشان کرد: روزی فردی برایم تعریف کرد که شهید بهنام محمدی، که نوجوان بود، یک جاسوس را در زمان جنگ کشته است، من هم با استفاده از تخیلات، داستان را حول آن بسط دادم که در نتیجه داستان بهنام در دو فصل نوشته شد.
امیریان افزود: جذابیت این داستان به قدری بود که انیمیشنی نیز بر طبق این داستان ساخته شد.
او با یادآوری اینکه طنز باید به گونهای نوشته شود که همه نوع مخاطبی آن را بخواند و برایش جذاب باشد، اظهار کرد: اگر خود نویسنده از نوشته خود راضی باشد، بدون شک خواننده هم از آن لذت خواهد برد.
نویسنده داستان "جام جهانی در جوادیه" خاطرنشان کرد: نوشتن در مورد شهدا، حتما کار خوبی از آب درمیآید و علاوه بر آن باعث برکت مادی و معنوی در زندگی خواهد شد.
او اضافه کرد: طنز مورد پسند طنزی است که در حالی که انسان را به فکر وامیدارد، او را بخنداند و حتی بگریاند.
امیریان با اشاره به آثار مرادی کرمانی اظهار کرد: اگر زندگینامه مرادی کرمانی خوانده شود، ملاحظه خواهد شد که مجید خود اوست. در قصههای مجید موضوعات و مشکلات به صورت مستقیم بیان نشده و به صورت طنز آمده است.
او نثر و لحن داستان را در داستان نویسی بسیار مهم دانست و اظهار کرد: 50 درصد نوشتن داستان وابسته به لحن و نثر داستان است، آثار جلال آل احمد و یا هوشنگ گلشیری از آن دست داستانهایی هستند که لحن و نثر بهخصوص و منحصر به فردی دارند.
این طنزنویس دفاع مقدس گفت: باید برای خود امضایی مشخص کنید و چینش خاصی برای کلمات در داستانهای خود داشته باشید.
او با بیان اینکه داستانهای طنز ایرانی بسیار اندک هستند، تاکید کرد: تنها می توان داستان دایی جان ناپلئون را در این حوزه داستان طنز مطرح کرد.
امیریان در پاسخ به ایسنا در مورد اینکه آیا برای نوشتن داستان و یا خاطره در مورد زندگی شهدا حتما نویسنده باید در جبهه و جنگ بوده باشد گفت: برای نوشتن پیرامون زندگی شهدا حتما نیاز نیست تا دورانی در کنار آنها و در جبهه و جنگ حضور داشت.
او با بیان اینکه جنگ و صلح تولستوی صد سال بعد از جنگ جهانی اول نوشته می شود، خاطر نشان کرد: لازمه نوشتن در حوزه دفاع مقدس، تحقیق کردن و کسب اطلاعات جامع و شامل است و باید شناخت کامل صورت بگیرد.
این فیلمنامهنویس اضافه کرد: فیلم سینمایی اخراجیها فیلم ضعیفی بود اما چون چهره جدیدی از جنگ را نشان داد، جذاب و با استقبال قابل توجهی همراه شد.
او سپس به فیلم دیگری که تصویر متفاوتی از جنگ نمایش میداد اشاره کرد و افزود: "لیلی با من است" نیز واقعیتهای جنگ را نشان میداد که قبل از آن به این موضوع پرداخته نشده بود و به دلیل همین تازگی، جذاب بود.
در اصفهان، روز یکشنبه 9 سیزدهمین نشست داستانی خط انار با موضوع طنز در ادبیات داستانی دفاع مقدس و با حضور داوود امیریان نویسنده و طنزپرداز دفاع مقدس در خانه هنرمندان اصفهان برگزار شد.
امیریان در این نشست اظهار کرد: طنز محصول بی نظمیهای پدیدههاست، فاصله بین طنز و تراژدی بسیار اندک است و گاهی نمی توان این دو را از هم تمیز داد.
او با بیان اینکه موضوعات تراژیک را به راحتی می توان به طنز تبدیل کرد، افزود: به عنوان نمونه خاطره ای از یکی از معاونان شهید باکری آمده به این صورت که گلوی او ترکش خورده بود و مهدی باکری از پشت بی سیم چیزی می گفت، او هم با وجود اینکه صدا را میشنید اما نمیتوانست حرفی بزند؛ این قضیه تراژیک است اما میتوان به راحتی آن را به طنز تبدیل کرد. چنانکه همین موضوع شروعی برای طنز "من پسرخاله صدام نیستم" شد.
این طنزپرداز دفاع مقدس اضافه کرد: زمانی که موقعیت طنز وجود دارد باید آن موقعیت ادامه داده شود و حول آن موقعیت، به داستان پر و بال داده شود.
او به کمدی های چارلی چاپلین اشاره و تاکید کرد: چارلی هم برای ارایه فضای طنز، از طنز موقعیت استفاده می کرد.
امیریان با بیان اینکه طنز موقعیت، طنز کلامی، طنز سوءتفاهم و طنز شلوغکاری از انواع طنزها هستند، خاطرنشان کرد: طنز موقعیت باید شیرین نوشته شود و بسیار در فیلم ها مانند قصه های مجید مرادی کرمانی دیده می شود.
این نویسنده ادبیات کودک و نوجوان اضافه کرد: طنز کلامی وقتی در کنار طنز موقعیت قرار گیرد جالب خواهد شد، طنز سوءتفاهم نیز جذاب است و بسیار اتفاق میافتد. طنز شلوغکاری هم طنز کتککاری است که با اتفاقات زیادی که در رخ میدهد، خنده و مسرت را در پی خواهد داشت.
او ادامه داد: مرادی کرمانی در قصههای مجید از دیوانهبازیها و شیطنتهای مجید برای جذاب کردن داستان استفاده میکرد.
نویسنده فیلم سینمایی "نفوذی" با بیان اینکه زندگی نامه چند شهید مانند شهید بهنام محمدی و مریم فرهانیان را کار کرده است، اظهار کرد: وقتی برای نوشتن داستان یا خاطرات یک شهید به سراغ خانواده شهید میروید، آنها بدون شک در مقابل شما موضع میگیرند و به راحتی اطلاعات نخواهند داد.
او تصریح کرد: باید از روشهای مختلفی اطمینان خانوادههای شهدا را جذب کرد و پس از آن میتوان در مورد شهید سوالاتی را مطرح کرد و جواب های متفاوتی را شنید.
امیریان به کتابی که زندگی نامه کوتاهی از سربازان ارتش در آن نوشته شده اشاره و اظهار کرد: در این کتاب به گونهای زندگی نامه سربازان نوشته شده بود که انگار تمام آنها از یک کارخانه بیرون آمده بودند، همه آنها از شش تا هفت سالگی نماز خواندن را شروع کرده بودند، همه این افراد در کودکی پول تو جیبیشان را خرج خرید کتاب های مذهبی میکردند و ... که در واقع اینگونه نبوده و در ضمن اینگونه تعاریف اصلا باورپذیر نیستند و مخاطب را جذب نخواهند کرد.
او به چند شهید اشاره کرد و گفت: رزمندگانی در زمان جنگ وجود داشتند که در قبل از انقلاب و در زمان نوجوانی و جوانی، شر بودند اما پس از انقلاب نفس امام (ره) روی آنها تاثیر میگذارد و این افراد توبه میکنند و در نهایت با حضور در جبهه های جنگ به مقام شهادت میرسند.
این نویسنده ادامه داد: نقل داستان ها به این شکل در مقایسه با داستان های یکسانی که برای تمام شهدا آن را می سازند، قابل باورتر و قشنگ تر است.
او به نحوه خاطره نویسی شهدا اشاره و تاکید کرد: در خاطره نویسی باید از ابزارهای داستان نویسی استفاده کرد، حتما نباید خاطرات از تولد شروع و به شهادت ختم شود، می توان موقعیتها را جابه جا کرد. همچنین میتوان زاویه دید را تغییر داد.
این نویسنده نوشتن داستان از طریق یک موقعیت را به دوختن پیراهن برای یک دکمه تشبیه کرد و گفت: دکمه ای به شما می دهند و از شما میخواهند که برای این دکمه پیراهنی بدوزید؛ وظیفه شما این است که موقعیت را درک کنید و روی آن کار کنید و داستانی در مورد آن و حول آن بنویسید.
او به "داستان بهنام" از نوشته های خود اشاره و خاطرنشان کرد: روزی فردی برایم تعریف کرد که شهید بهنام محمدی، که نوجوان بود، یک جاسوس را در زمان جنگ کشته است، من هم با استفاده از تخیلات، داستان را حول آن بسط دادم که در نتیجه داستان بهنام در دو فصل نوشته شد.
امیریان افزود: جذابیت این داستان به قدری بود که انیمیشنی نیز بر طبق این داستان ساخته شد.
او با یادآوری اینکه طنز باید به گونهای نوشته شود که همه نوع مخاطبی آن را بخواند و برایش جذاب باشد، اظهار کرد: اگر خود نویسنده از نوشته خود راضی باشد، بدون شک خواننده هم از آن لذت خواهد برد.
نویسنده داستان "جام جهانی در جوادیه" خاطرنشان کرد: نوشتن در مورد شهدا، حتما کار خوبی از آب درمیآید و علاوه بر آن باعث برکت مادی و معنوی در زندگی خواهد شد.
او اضافه کرد: طنز مورد پسند طنزی است که در حالی که انسان را به فکر وامیدارد، او را بخنداند و حتی بگریاند.
امیریان با اشاره به آثار مرادی کرمانی اظهار کرد: اگر زندگینامه مرادی کرمانی خوانده شود، ملاحظه خواهد شد که مجید خود اوست. در قصههای مجید موضوعات و مشکلات به صورت مستقیم بیان نشده و به صورت طنز آمده است.
او نثر و لحن داستان را در داستان نویسی بسیار مهم دانست و اظهار کرد: 50 درصد نوشتن داستان وابسته به لحن و نثر داستان است، آثار جلال آل احمد و یا هوشنگ گلشیری از آن دست داستانهایی هستند که لحن و نثر بهخصوص و منحصر به فردی دارند.
این طنزنویس دفاع مقدس گفت: باید برای خود امضایی مشخص کنید و چینش خاصی برای کلمات در داستانهای خود داشته باشید.
او با بیان اینکه داستانهای طنز ایرانی بسیار اندک هستند، تاکید کرد: تنها می توان داستان دایی جان ناپلئون را در این حوزه داستان طنز مطرح کرد.
امیریان در پاسخ به ایسنا در مورد اینکه آیا برای نوشتن داستان و یا خاطره در مورد زندگی شهدا حتما نویسنده باید در جبهه و جنگ بوده باشد گفت: برای نوشتن پیرامون زندگی شهدا حتما نیاز نیست تا دورانی در کنار آنها و در جبهه و جنگ حضور داشت.
او با بیان اینکه جنگ و صلح تولستوی صد سال بعد از جنگ جهانی اول نوشته می شود، خاطر نشان کرد: لازمه نوشتن در حوزه دفاع مقدس، تحقیق کردن و کسب اطلاعات جامع و شامل است و باید شناخت کامل صورت بگیرد.
این فیلمنامهنویس اضافه کرد: فیلم سینمایی اخراجیها فیلم ضعیفی بود اما چون چهره جدیدی از جنگ را نشان داد، جذاب و با استقبال قابل توجهی همراه شد.
او سپس به فیلم دیگری که تصویر متفاوتی از جنگ نمایش میداد اشاره کرد و افزود: "لیلی با من است" نیز واقعیتهای جنگ را نشان میداد که قبل از آن به این موضوع پرداخته نشده بود و به دلیل همین تازگی، جذاب بود.
تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ مطالب پیشنهادی:
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir
نوآوری سیمین بهبهانی در غزل
نامۀ خواندنی یک ژاپنی به امام رضا
آنتونی کوئین نمیدانست فارسی را اینقدر خوب حرف میزند!
زندگی عاشقانه امین حیایی و نیلوفر خوش خلق
!خدا افرادی مانند پارسا پیروزفر را زیاد کند