بسیار جالب است که بدانیم در بسیاری از کشورها بعضی از تالارها و اپراها افرادی را برای کف زدن استخدام و بودجه ای نیز برای کف زدن...
 
کف زدن به عنوان تشویق شنونده ازاجراکننده موسیقی ، رسمی قدیمی است . کف زدن در اصل باید ریشه روانی داشته باشد یعنی شادی و هیجان حاصل از شنیدن چنان شدید است که شنونده احساسات خود را به این وسیله ابراز می کند اما این واکنش ناخودآگاه درطول زمان جای خودرابه نوعی نزاکت و تکلیف اجباری داده است . جالب است که بدانیم کف زدن در قدیم با آنچه امروز معمول است فرق داشته است .
به طور کلی بعضی از فرمهای موسیقی مانند سونات ، سمفونی ، کنسرتو و ... از چند قسمت تشکیل شده اند . امروز کف زدن بین موومانهای یک سونات یا سمفونی منسوخ شده است اما در قرن 18 نه تنها بین موومانها بلکه هنگام اجرای قطعات نیز گاهی کف می زدند .
کف زدن برای کدانس در کنسرتها نیز یک رسم قدیمی است البته در زمان ما کف زدن بین موومانهای یک قطعه ممنوع است و فقط در پایان کامل کنسرت کف زده می شود هنوزهم در ایتالیا برای آواز بخصوص شانسون کف زدن ضمن اجرا معمول است در اسپانیا نیز هنگام اجرای یک قطعه اغلب صدای فریاد اوله ( Ole ) از جمعیت برمی خیزد .
در اپراهای ایتالیایی همیشه بعداز هر اریا جمعیت کف می زنند آهنگسازان کلاسیک بخصوص موسیقی را طوری می نوشتند که اریا با اکورد کامل به پایان برسد و شنوندگان مجال دست زدن داشته باشند ریچارد واگنر رسم کف زدن را در اپراهای خود ممنوع کرد و جمعیت فقط در پایان هر پرده حق کف زدن و ابراز احساسات را داشتند در اپراهای مدرن نیز موضوع کف زدن منسوخ شده است .
در ا جرای موسیقی کف زدن معمول نیست حتی پس از پایان موسیقی هم حضار حق کف زدن ندارند در کلیسا کف زدن برای موسیقی ممنوع ا ست ولی چند مورد استثنایی وجود دارد که مردم چنان از موسیقی به هیجان آمدند که در کلیسا هم کف زدند از جمله در سال 1920 در یکی از کلیساهای ایتالیا هنگامی که ارگانیست معروف بوسی Bossi ارگ می نواخت مردم چنان به هیجان آمدند که بی اختیار برای او دست زدند .
بسیار جالب است که بدانیم  در بسیاری از کشورها بعضی از تالارها و اپراها افرادی را برای کف زدن استخدام و بودجه ای نیز برای کف زدن پیش بینی می کنند .
 
 
گردآوری : گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع : iranhmusic.com