گروه موسیقی اوهام دچار خود سانسوری
موسیقی اوهام انقلابی بزرگ در حوزه موسیقی راک بود...
 شهرام شعرباف، آهنگساز، خواننده و سرپرست گروه اوهام میهمان ما بود. این خواننده در این میهمانی کارنامه هنری خود را از زمان شکل گیری گروه اوهام ورق زد و درباره مشکلات موسیقی راک و بی توجهی به این نوع موسیقی سخن گفت. در ادامه گفت و گوی این خواننده از نظرتان می‌گذرد.

اواخر دهه 70 کمی فضای فرهنگی و هنری در ایران باز شده بود ولی هنوز موسیقی راک به صورت زیرزمینی بود و شما تا حدودی پیشگام بودید که این موسیقی را به موسیقی رو زمینی تبدیل کردید، کمی در این باره صحبت کنید.

به طور کلی در نیمه دوم دهه 70 همه امیدوار بودند و یک انرژی زیادی به وجود آمده بود. اگر توجه کنیم متوجه می شویم که در سال 1378 فرهنگ و هنر بسیار رشد کرد و بسیاری از درها به سوی این حوزه باز شد در نتیجه بسیاری از هنرمندان که امروزه موفق شده اند از همان سال ها شروع به فعالیت کردند. ما از سال ها قبل مشغول کارکردن در حوزه موسیقی بودیم که به نظر من هنرمندانی که آن زمان کار می کردند مانند جزیره های کوچک بودند که همه از یک دیگر خبر داشتند.

مثلا آرش میتویی، آرش سبحانی، محسن نامجو و.... گروه های مختلف را تشکیل داده بودند ولی همه با هم در ارتباط و از آثار یک دیگر با خبر بودیم. همچنین از همان سال ها استفاده از اینترنت سبب شد تا هنرمندان در عرصه موسیقی بیشتر فعالیت کنند و آثارشان را به گوش مخاطبان برسانند. با وجود اینترنت فرصتی پیش آمد تا گروه هایی که به صورت پنهانی کار می کردند موسیقی خودشان را به مخاطبان ارائه دهند. همچنین در آن زمان موسیقی پاپ هم تا حدودی آزاد شده بود و یادم می آید خشایار اعتمادی چندین کنسرت برگزار کرده بود و فضای باز سبب شد تا گروه های موسیقی خودشان را نشان دهند در نتیجه به نظر من آن سال ها بسیار پربار بود.



در آن زمان سایتی هم بود که مسابقه هایی برگزار می کرد و از این طریق موسیقی زیر زمینی را بیشتر معرفی می کرد...

این سایت در سال 1380 تاسیس شد و خود من هم در یک دوره داور این مسابقه ها بودم. از همان اول به این معتقد بودم که موسیقی راک آزاد نبوده و نیست. همچنین این سایت پابرجا نماند ولی دو نفر از برگزیدگان آن به مراتب بالاتری رسیدند. به عنوان مثال قطعه محسن نامجو و یا کار گروه "127" در این مسابقه شنیده شد و مورد توجه قرار گرفت. وجود این سایت سبب شد تا موسیقی راک در ایران برای اولین بار به گوش مخاطبان برسد.

موسیقی راک در آن زمان مجوز نمی گرفت و آلبوم شما اولین اثر در حوزه موسیقی راک بود.چه اتفاقی افتاد که شما نخستین مجوز موسیقی راک را دریافت کردید؟

همیشه در این زمینه بحث بوده است و من اصلا اصراری ندارم که بگویم اولین آلبوم موسیقی راک را من منتشر کردم زیرا می دانم که موسیقی راک وجود داشته و همه روی شانه های هنرمندان قبل از خودمان می ایستیم. البته در آن برهه خوش شانس بودیم ولی اصلا به این مسائل توجهی نمی کنم و بیشتر افتخار می کنم که آلبوم گروه اوهام که در سال 1378 منتشر شد هنوز هم شنونده دارد و هنوز بسیاری از مخاطبان و منتقدین درباره این اثر صحبت و بحث می کنند. خیلی ها اولین بودند ولی متاسفانه اسمشان ماندگار نشد در نتیجه ما نباید اولین هنرمندان این حوزه را از یاد ببریم.

در آلبوم های بعدی به سراغ موسیقی تلفیقی ( فیوژن) رفتید، چرا این سبک را انتخاب کردید؟

صحبت کردن درباره این موضوع بسیار مفصل است و ما ساعت ها می توانیم درباره این موضوع صحبت کنیم. گروه های راک از سال 1369 شروع به فعالیت کردند البته بعد از یک دوره این نوع موسیقی کاملا ممنوع شد و حدود 10 سال گروه های راک سکوت کردند. بعد از این سکوت 10 ساله گروه های راک دوباره شروع به فعالیت کردند. بیشتر گروه ها سعی می کردند هنر ایرانی ارائه دهند. درباره موسیقی اوهام باید بگویم ما سال ها موسیقی راک می نواختیم و بیشتر موسیقی های مطرح راک دنیا را با هم تمرین می کردیم. خود من زمانی که موسیقی های راک کشور های مختلف را می شنیدم متوجه می شدم یک رنگ و بوی خاصی از همان کشور در آثار گروه های راک وجود دارد. یعنی موسیقی راک انگلیسی ریشه ایرلندی دارد و برای همین هویت دارد.

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/mcz11.jpg

یادم می آید بیشتر گروه های راک به صورت کپی این نوع موسیقی را اجرا می کردند در نتیجه تصمیم گرفتم کاری ارائه دهیم که هویت ایرانی داشته باشد. قبل از شروع کار اوهام ما آثار دیگری ضبط کردیم ولی در نهایت تصمیم گرفتیم این کار را انجام دهیم تا اگر در دنیا شنیده می شود همه متوجه شوند که این آثار توسط یک گروه ایرانی ساخته شده است.

معمولا از اشعار حافظ و مولانا استفاده می کنید که ضرب آهنگ و ریتم های اشعار مولانا به فضای راک نزدیک است، به همین دلیل آلبوم "نهال حیرت" یک انقلاب بود. نظر خودتان چیست؟

ما آثار مختلفی ضبط کرده بودیم و گروه های مختلف در حوزه موسیقی راک فعالیت می کردند. حتی آثاری در آرشیومان داریم که کاملا انگلیسی بود و حتی تحت تاثیر پینک فلوید بودیم. بعد از مدتی یک روز من و شاهرخ ایزدخواه که نوازنده گروه اوهام بود موزیک می نواختیم که به قطعه "درویش" رسیدیم که گروه اوهام با این قطعه بسیار بر سر زبان ها افتاد. این قطعه بسیار ساده و با یک گیتار آگوستیک شروع شد و کم کم آن را ضبط کردیم و یک شعر برای آن انتخاب کردم و طبق معمول آن را کپی کردیم و به دست دوستانمان دادیم تا آن را بشنوند و نظر بدهند.

واکنش ها بسیار عجیب بود و هر کسی این قطعه را می شنید می گفت من مانند این قطعه تا به حال نشنیده ام. خلاصه متوجه شدیم این ترکیب می تواند موفق شود. تا اینکه یک روز بابک ریاحی پور در ماشین شخصی خودش که به همراه یک تهیه کننده بود این آهنگ را گذاشت و آن تهیه کننده از این موسیقی خوشش آمد و در نهایت از ما خواست تا یک آلبوم کامل ضبط کنیم. این تهیه کننده با گروه اوهام قرار داد بست. ما تشنه این کار بودیم و به دنبال فرصتی برای ارائه آثار خودمان می گشتیم. سال 1378 این اثر را کامل کردیم که این آلبوم در استودیوی کوچکی که در منزلم بود ضبط شد.

آلبوم ضبط شد و تهیه کننده اصلا در چهارماهی که ما در حال ضبط بودیم به ما سر نزد و جالب این بود که موسیقی ایده آل او خشایار اعتمادی بود در نتیجه نمی توانست با موسیقی راک ارتباط برقرار کند. روز آخر ما همه دوستانمان را دعوت کردیم و این تهیه کننده هم آمد تا این آلبوم را بشنود و خیلی جا خورد. این تهیه کننده این آلبوم را به ارشاد برد و به سرعت این اثر رد شد. دو بار دیگر تلاش کرد اما نشد و در نهایت از ما شکایت کرد. ما هم از خدا خواسته چون می دانستیم این کاره نیست آلبوم را از او پس گرفتیم. خود من به دنبال مجوز این آلبوم رفتم اما باز به نتیجه نرسیدم و در نهایت تمامی قطعات را به صورت اینترنتی منتشر کردیم که این آلبوم به سرعت فراگیر شد. قبل از اینکه ما سایتمان را راه اندازی کنیم به دنبال انتشار اثر بودیم تا اینکه یکی از دوستانم به من زنگ زد و گفت یک ایمیل برای من می فرستد. زمانی که ایمیل را دیدم متوجه شدم دو تا از قطعاتی که ما همان اول ساخته بودیم را روی سایت گذاشته بودند و زیر قطعات کامنت گذاشته بودند.

این را که دیدم متوجه شدم ما باید حتما یک سایت راه اندازی کنیم زیرا موسیقی اوهام واقعا انقلابی در حوزه موسیقی راک بود. بعد از اینکه آلبوم مجوز نگرفت 10 روز یک بار یک قطعه از این آلبوم را روی سایت گذاشتیم و یادم می آید زمانی که دو تا قطعه اول را در سایت گذاشتیم به خاطر حجم بالای دانلود ،سرور سایت از کار افتاد و بیشتر دانلودها از خارج از کشور بود.


آن سال ها برای مجوز آلبوم دوم گروه اوهام دچار مشکل شدید و اجازه اجرای صحنه ای به شما داده نشد، چه اتفاقی افتاد؟

آلبوم اول که منتشر شد به دنبال مجوز کنسرت رفتیم که متاسفانه به گروه اوهام مجوز برگزاری کنسرت داده نشد به همین دلیل کنسرت خصوصی برگزار کردیم. بعد از برگزاری این کنسرت خصوصی تصمیم گرفتیم آلبوم دوم را ضبط کنیم که از همان زمان مشکلات اساسی ما شروع شد. به عنوان مثال من با شاهرخ ایزد خواه سال ها همکار بودم و او همیشه نا امید بود. در نهایت ترکیب اصلی گروه تا حدودی ترک خورد و حتی بابک ریاحی پور می گفت که چرا درآمد نداریم.

قرار شد آلبوم جدید را ضبط کنیم اما درآمد مالی نداشتیم در نتیجه دو قطعه "حافظ عاشق است" را ضبط کردیم. اما متاسفانه به این دو قطعه هم مجوز داده نشد و به ما گفتند شاید اگر شما کنسرت برگزار کنید بتوانید مجوز آلبوم را هم بگیرید. یک سال تمام ما به دنبال مجوز کنسرت بودیم و در نهایت قرار شد کنسرتی در سالن میلاد برگزار کنیم که 48 ساعت قبل از کنسرت بدون هیچ دلیلی آن را کنسل کردند. ما برای آن کنسرت زحمت کشیده بودیم و بعد از آن اتفاق خودم هم نا امید شدم و به فکر مهاجرت افتادم. البته مهاجرت فایده ای نداشت زیرا خیلی از تهیه کننده ها روی موسیقی لس آنجلسی سرمایه گذاری می کردند و اصلا به این موسیقی توجهی نمی شد.

مهاجرت خروجی خوبی نداشت ولی توانستم خیلی ها را بشناسم و برای سال های بعد این روابط به نفعم بود. همچنین در آن سال ها شرکت کوچکی ثبت کردم که تمامی این سال ها کپی رایت موسیقی گروه اوهام را از آن شرکت می گیرم. دو سال آن جا به دنبال انتشار آلبوم بودم که متاسفانه این بار هم موفق نشدم. شاهرخ ایزد خواه بعد از مدتی گفت من همه زندگی ام را صرف این راه کردم و می خواهم دنبال زندگی خودم بروم. من هم چند سالی ماندم و دست از پا درازتر برگشتم.

حضورتان در خارج از کشور چه تاثیری بر موسیقی شما گذاشت؟

به نظر من هیچ تاثیری نداشت. از همان سفر اول هیچ وقت نشد که من خارج از ایران حتی یک آهنگ بسازم و این موضوع برای خود من هم جالب است. در آن جا شرایط فراهم بود ولی هر زمان که از ایران می روم انرژی اصلی و درونی من سرد می شود. در ایران هر روز صدها ایده و انرژی آهنگ ساختن دارم ولی در خارج از کشور اصلا این طور نیست. به نظر من افسردگی که در این جا دارم مواد اولیه تولید موسیقی در ایران است.

دو آلبوم غیررسمی در دهه 80 منتشر کردید، درباره این آلبوم ها صحبت کنید.

من به کانادا رفتم و برگشتم. حدود دو سالی بی کار بودم و نمی دانستم چه کاری می خواهم انجام دهم. تنها و بلاتکلیف بودم تا اینکه از طرف دفتر سازمان ملل در تهران از من دعوت شد تا کنسرتی را به مناسبت روز جهانی ایدز برگزار کنم. این کنسرت برای من جرقه ای شد و به دنبال بچه ها رفتم و از آن ها خواستم دوباره دور هم جمع شویم. البته آن کنسرت هم مشکلات خاص خودش را داشت زیرا قرار بود در سالن محک برگزار شود ولی لحظه آخر کنسل شد.

اتفاق خوبی که افتاد در آن برنامه یک سری از مسئولین و نماینده های دیگر سازمان ملل از کشورهای دیگر از جمله آلمان آمده بودند که از کار ما خیلی خوششان آمد و سبب شد چند ماه بعد ما را دعوت کنند تا در برلین کنسرتی برگزار کنیم. این کار جرقه ای شد تا ما هر دو سال یک بار در خارج از کشور کنسرت هایی را برگزار کنیم.سال 84 به تهران برگشتیم و همان موقع از ما خواستند که آلبومی را ضبط کنیم که آلبوم "آلوده" را ضبط کردیم که بیرون از ایران منتشر شد و در ایران هم باز مجوز داده نشد. در این اثر هم از اشعار حافظ استفاده کردیم ولی متاسفانه باز هم نتوانستیم مجوز آن را بگیریم.

آلبوم "آلوده" خیلی خوب بود زیرا اولین آلبوم کامل گروه اوهام بعد از شش سال به شمار می رفت. بعد از این آلبوم چندین کنسرت در هلند، فرانسه و... برگزار کردیم و به همین دلیل دیگر توجهی به برگزاری کنسرت یا انتشار آلبوم در ایران نمی کردم و می خواستم اوهام بیشتر شناخته شود. از سال 84 تا 88 درگیر برگزاری کنسرت در کشورهای دیگر بودیم و همه طرفداران به دنبال آلبوم بعدی این گروه بودند ولی من در شرایطی بودم که نمی توانستم آلبوم کامل ضبط کنم.

فکری که به ذهنم رسید این بود که آلبوم "ایهام" که ریمیکس اجرای الکترونیک آهنگ های محبوب اوهام است (و خیلی از گروه ها این کار را انجام داده اند) را ارائه دهم. آهنگ ها دوباره اجرا شد و به صورت الکترونیک ضبط شد. به دنبال این بودیم که در این زمان که خلا ایجاد شده بود موسیقی ای ارائه دهیم که طرفداران اوهام راضی شوند و جوانان را جذب کنم که خیلی تاثیرگذار بود. زیرا گروه اوهام طرفداران هشت ساله هم دارد و این برای من بسیار با اهمیت است. بعد از آلبوم "ایهام" به انگلیس رفتیم تا کنسرت های گروه اوهام را برگزار کنیم.



گرد آوری:  گروه  فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: honaronline.ir


  مطالب پیشنهادی:
اولین كتاب زندگی نامه جنیفر لوپز+ تصاویر
روناک یونسی، همسر یک سوپر مدل ایرانی+ تصاویر
چینی شدن «آنا نعمتی»+ تصاویر
اعترافات آنانعمتی و زندگی خصوصی اش
خاطرات مسعود کیمیایی و محرم شدنش با فروغ فرخزاد!!!