...«حمید گودرزی» همکاری اش را با این گروه متوقف کرد تا فرصت بیشتری داشته باشد برای حضور در ملودرام سینمایی. اما امین زندگانی آمد و امیرحسین مدرس، تا رنگ و بوی...
  
 بازگشت بچه‌های خیابان پشتی!
آسیب شناسی حضور ستاره‌ها در موسیقی پاپ در گفت و گو با 2 عضو گروه «هفت» که همچنان با حضور چهره‌هایی مثل شهاب حسینی، امین زندگانی و امیر حسین مدرس، سرپاست.
این 7 نفر آمده بودند که غوغا برپا کنند. قرار بود اثرشان با جنجال همراه باشد و کلی اتفاق نو؛ اما در بازار موسیقی ایران هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و هر لحظه باید منتظر اتفاقات نو بود. هفت 1 و 2 در شرایطی به بازار آمد که نمی‌توانست همان سر و صدا را ایجاد کند. «هفت» اما ماند و همچنان فعالیت کرد؛ اتفاقا ً این بار گسترده‌تر و با نوآوری‌های بیشتر. در این مدت اما تغییراتی در گروه به وجود آمد؛ «حمید گودرزی» همکاری اش را با این گروه متوقف کرد تا فرصت بیشتری داشته باشد برای حضور در ملودرام سینمایی. اما امین زندگانی آمد و امیرحسین مدرس، تا رنگ و بوی ایرانی به آثاری دهند که در ابتدا پاپ _ راک بودند و حالا پاپ _ سنتی شده اند. حالا 2 آلبوم هفت 3 و 4، توسط ایران گام و به طور همزمان به بازار موسیقی آمده. چند قطعه از آلبوم جدید را قبل از شروع گپ و گفتمان با امیرحسین مدرس و ماهان حیدری (سرپرست گروه) شنیدیم. به هر حال شنیدن آثاری از شهاب حسینی، امیرحسین مدرس و امین زندگانی خالی از جذابیت نیست؛ هر چند که از همین چند قطعه هم مشخص است که آلبوم کمی ‌دیر وارد بازار پاپ این روزها شده و با علایق فعلی مخاطبان فاصله دارد. باید منتظر بود و دید که آثار این گروه بالأخره می‌تواند به بخشی از خاطره موسیقی‌مان تبدیل شود یا خیر.

مجبوریم با همان سؤال کلیشه ای شروع کنیم؛ این که گروه هفت چطور شکل گرفت تا به این جا رسید؟

ماهان حیدری: سال 1382 زمانی که رکورد موسیقی تازه شروع شده بود، این گروه تشکیل شد. اولین نفرات گروه که در واقع پایه‌های آن به حساب می‌آیند، شهاب حسینی و برادرش مهدی بودند. بعد از مدتی حمید گودرزی هم به ما اضافه شد اما مراحل گرفتن مجوز 2 سال صول کشید تا سال 84 که آلبوم هفت 1 و 2 منتشر شد.

 چرا با این همه جوان فعال در موسیقی، برای تشکیل گروه سراغ سینماگران رفتید؟

ما کارمان را با «شهاب حسینی» آغاز کردیم. شهاب از 18 سالگی آواز می‌خواند تا سال 80 که به طور جدی این مسأله را دنبال کرد و الأن آلبومش 7 سال است که آماده است و منتشر نشده و قرار است با هفت 3 و 4 بیرون بیاید. حضور «حمید گودرزی» هم به خاطر این بود که او یک خواننده حرفه ای است که قبلا ً در «دانی و من» بیش از 33 تراک خوانده بود و مردم هم از صدایش استقبال کرده بودند. از طرفی در گروه ما علاوه بر سینمایی‌ها، 5 موزیسین هم فعالیت می‌کنند. به طور کلی رویکرد ما به هیچ وجه تبلیغاتی نبود و بر اساس توانایی افراد شکل گرفت.
اما به هر حال، هر کدام از این چهره‌ها _ شهاب حسینی، حمید گودرزی، امین زندگانی و امیر حسین مدرس_ یک بار تبلیغاتی عظیم دارند... .
من هم معتقدم که نمی‌شود از تبلیغات این ستاره‌ها چشم پوشی کرد اما مطمئن باشید حضورشان تنها به خاطر جنبه‌های تبلیغاتی نبود.

آقای مدرس! مدتی است که عادت کرده ایم بسیاری از بازیگران را به عنوان خواننده، به خصوص در تیتراژ سریال‌هایی که حضور دارند، ببینیم؛ چرا؟ مد شده یا مثلا ً چشم و هم چشمی ‌وجود دارد؟
امیرحسین مدرس: به نظر من تعارضی بین این دو وجود ندارد. موسیقی شاخه ای از هنر است؛ مثل بسیاری از هنرها که به هم مرتبطند. چه اشکالی دارد اگر بازیگری که با کار موسیقی آشناست، در این حوزه فعالیت کند؟
دلیلش را باید از خودشان پرسید اما به نظر من اگر کسی واقعا ً تخصصی داشته باشد و بتواند درست بخواند، مانعی ندارد.

فکر نمی‌کنید رغبت تهیه کننده‌ها برای تضمین فروش اثر هم مؤثر است؟

بحث توانایی و بحث بازرگانی، 2 مقوله جدا هستند. عده ای صرفاً به خاطر چهره بودن شان وارد حوزه‌های دیگر هنر هم می‌شوند اما اگر تخصصی وجود داشته باشد، مسأله فرق می‌کند؛ مثلا ً من هرگز نقاش خوبی نیستم؛ اصلا ً زیر صفرم ولی در عرصه موسیقی می‌توانم فعالیت کنم چون هم دانش‌اش را دارم و هم تخصص اش را اما این موضوع، برای خیلی‌ها تفننی است.

یک بازیگر حق دارد برای تفنن خودش از رسانه ملی استفاده کند؟

من به این قضیه خیلی بسته نگاه نمی‌کنم؛ یعنی فکر می‌کنم که هر کس فکر می‌کند توانایی دارد، بیاید؛ این گوی و میدان. در تمام دنیا هم عرصه برای تجربه‌های هنری و فرهنگی باز است. همه می‌آیند و خود را در معرض قضاوت مردم و دیگران می‌گذارند.
اتفاقا ً وقتی عرصه تجربه باز باشد، توانایی متخصصان نمود بیشتری پیدا می‌کند چون آثارشان در معرض داوری قرار می‌گیرد.

آقای حیدری! این همه تأخیر در انتشار آلبوم اول تا سوم به خاطر درگیری دوستان در سینما بوده؟

نه، اعضای گروه در تمام تمرینات و ... حضور داشتند و همکاری کردند و بعد این که ما 2 آلبوم منتشر کرده ایم.

این مسأله عجیب نیست؟ همه یک آلبوم منتشر می‌کنند و بعد منتظر بازتاب‌ها می‌مانند تا آلبوم بعدی.
چون تعداد خوانندگان ما زیاد بود، تصمیم گرفتیم 2 آلبوم منتشر کنیم. هفت 1 و 2، هفت 3 و 4 تا آلبوم هفتم که احتمالا ً فعالیت‌های گروه متوقف می‌شود.

دقیقا ً چه زمانی؟

خودمان هم نمی‌دانیم. امسال که بعد از 3 سال، آلبوم سوم و چهارم منتشر می‌شود.

پس حالا وقت هست. اما آیا روی رنگ بندی صداها دقت شده یا چیزی که الأن شنیده می‌شود، اتفاقی است؟
اتفاقا ً کاملا ً حساب شده است. ما در کار اول که پاپ_ راک بود، اصلا ً رنگ سنتی نداشتیم و صداها براین اساس انتخاب و بیشتر از صداهای بم استفاده شد اما در کار بعد از آقای مدرس خواهش کردیم که در این گروه باشند و نفرات بر اساس سبک موسیقی پاپ_سنتی انتخاب شدند.

آقای مدرس! جنس موسیقی شما سنتی است در حالی که آثار اول هفت، پاپ_ راک بود. چطور قبول کردید که وارد گروه شوید؟
دوستان با من تماس گرفتند و توضیحاتی درباره کار دادند. من با شنیدن آثار، حس کردم این کار نسبت به موسیقی پاپی که در این سال‌ها فراگیر شده، هویت دارد و به همین دلیل حس کردم که می‌شود کارهایی انجام داد. از ابتدا قرار بر این شد که آلبوم سوم و چهارم بر همین مدار بچرخد که ما یک صدای ایرانی هم داشته باشیم؛ یعنی جنس موسیقی ایرانی به کار رنگ دیگری بدهد و موسیقی بر همان اساس تنظیم شد.

اصلا ً تضمینی وجود دارد که این آثار که با این همه زحمت و مرارت منتشر می‌شوند، شنیده شوند؟
اثر خوب به هر حال شنیده می‌شود اما بهایی به آن داده نمی‌شود. ما سعی کردیم این آثار را به نظر مردم نزدیک کنیم و به همین خاطر، تمام کسانی که کار را شنیده اند، دوستش دارند.

با توجه به رکود بازار موسیقی و هزینه‌های سرسام آور 2 گروه «هفت» و «آژنگ»، چقدر این امیدواری هست که هزینه‌های کار برگردد؟

ما چندان دغدغه ای در این رابطه نداریم چون از ابتدا حرکتمان فرهنگی بود. هفت به طور قطع، گروه بسیار پر هزینه‌ای است و بازار موسیقی به هیچ عنوان جواب این نوع سرمایه گذاری را نمی‌دهد؛ اما مهم ترین هدف ما گفتن حرف نو است.

 این تفکر تعارضی با استفاده از چهره‌های سینمایی ندارد؟

چرا نباید از صدای این خواننده‌ها استفاده کرد. شما به عنوان مخاطب، صدای امیر حسین مدرس را می‌شنوید و دوستش دارید. او توانایی زیادی برای انجام اقدامات نو دارد و وقتی این پتانسیل هست، چرا نباید این استعداد را نشان داد؟ اتفاقا ً امیر حسین و شهاب به شدت روی کلام و کیفیت آثارشان تأکید دارند. ما این حرکت را از سال 80 شروع کرده ایم و هیچ نوع تبلیغی در این خصوص انجام نداده ایم و این حساسیت کار را نشان می‌دهد. دغدغه فرهنگی ما شاید از اهالی موسیقی بیشتر بوده است.

هفت، اولین گروهی است که از این تعداد ستاره بهره برده. واقعا ً چرا تا الأن این قدر بی سر و صدا کار کرده؟ چرا به قول معروف نترکانده؟
من هم فکر می‌کنم که این اتفاق باید رخ دهد اما خیلی عوامل آن مانع می‌شود. شهاب حسینی و حمید گودرزی می‌توانستند یک انفجار در بازار موسیقی ایجاد کنند اما وقتی کار اجرایی طول می‌کشد چه انتظاری می‌توان داشت؟ باید قبول کنیم که مردم در سال 80 با سال 84 بسایر متفاوتند و نوع نگاهشان به موسیقی تغییر کرده است.
ما از سال 84 رویکردمان عوض شد؛ مفهوم گرا شدیم و به سلیقه ایرانی نزدیک و به طور کلی به سمت فرهنگی شدن حرکت کردیم.
اما در این سال‌ها چه اتفاقی برای موسیقی پاپ افتاده است؟ چرا خبری از بزرگان عرصه پاپ نیست و چرا تیراژ آلبوم‌ها تا این اندازه فت کرده است؟ این‌هاست که مشکل ساز است.
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 199
بازنشر اختصاصی سیمرغ