بهتر است او را به نام هالستون بشناسیم و البته دنیا هم او را به این نام می شناسند. او در سال 1932 متولد شد. طرح های او به خاطر استفاده زیبا و دقیق او از پارچه های ابریشمی بوده و...

از دیرباز نحوه پوشش لباس برای ما انسان بسیار مهم بوده به طوری که از رنگ و تزئین در آن برای مطرح کردن عادات و رسوم و یا حتی دین خود استفاده می کنیم. اقوام مختلف دنیا از  نوع پوشش برای تبلیغ تمدن خود نیز استفاده می کنند. در ایام قدیم نحوه پوشش مردم یا لباس هایی استفاده می کردند نشانگر طبقه اجتماعی زندگیشان بوده و کاملا از نحوه لباس پوشیدن آنها می توانستیم متوجه شویم که به کدام طبقه اجتماعی و با چه توان مالی هستند . اگر کمی توجه کنید پادشاهان گذشته بعد از اینکه از نظر نوع ، جنس و طراحی لباس کاری  نمی توانستند برای متمایز بودن لباس هایشان انجام دهند از روش های خاصی استفاده می کردند  از جمله تزئین آن با جواهرات ، نخ های طلایی و نقره ای . این نوع استفاده از زیورآلات باعث متمایز شدن آنها از دیگر طبقات جامعه می شد.

در تاریخ می توانیم از نوع لباس افراد، کشور و منطقه زندگی آنها را تشخصی دهیم بطوری که لباس ها کاملا گویای منطقه زندگی افراد بود و مرزی برای تشخیص تمدن و کشورشان نیز بود. در قرن حاضر لباس یا نوع پوشش از جایگاه ویژه ای برخوردار شد به این ترتیب که شاید ما با پوشیدن لباس می توانیم حتی حالات روحی خود را نیز بیان کنیم و این موضوع باعث پیشرفت های چشمگیری در این صنعت شد و شاید به عنوان یک تجارت بسیار سودآور نیز تبدیل شد . با توسعه شهرنشینی و پیشرفت صنعتی کشورها این موضوع نیز به اقتصادی کلان تبدیل شد و توجه بسیاری از سرمایه گذاری ها را به خود جلب کرد ولی این سرمایه گذاری نیاز به ایده داشت یعنی نیاز به طراح  داشت.
اولین پله در این صنعت طرحهای خوب و زیبا بود، بعد به کیفیت و قیمت باید توجه می شد. در این میان بود که افرادی توانستند خودشان را به عنوان طراح لباس مطرح کنند این موضوع به دلیل نیاز جوامع و سلیقه های مختلف بین مردم بود که باعث شد افراد یا شرکت هایی به فکر طراحی لباس بیافتند و در این زمینه نیز حرکت کنند.

 با کمی تامل شما متوجه خواهید شد که طرح لباس ها و مدهای مطرح شده کاملا از شرایط اقتصادی و نحوه  زندگی مردم آن منطقه یا دوران زندگی آنها تاثیر می گرفته و می گیرد ولی هستند طراحانی که دیگر به منطقه زندگی خود اکتفا نکردند و طرح های خود را برای دهکده جهانی طراحی کردند و بسیاری از قوانین گذشته طراحی را زیرپا گذاشتند که همین موضوع خود باعث زنده ماندن نامشان و یا برند آنها شد.

Elsa schiaperelli
این طراح ایتالیایی در دنیا به دلیل  اثرهای تخیلی خودش در زمینه هنر و طراحی مشهور شد.  او با تخیل و اراده قوی که در این زمینه داشت قادر به خلق آثاری بسیار شگفت انگیز در این زمینه بود و از خود اثرات جاودانه ای به یادگار گذاشت. البته مورد دیگری که باعث شهرتش شد استفاده بسیار به جا از سایه روشن هایی با رنگ صورتی در طرح های لباسش بود به این صورت که او بسیار دقیق از این سایه روشن ها استفاده می کرد بطوری که  هر بیننده ای را به خود جذب می کرد که او چگونه توانسته این هماهنگی را در این رنگ ها خلق کند.

 

او در سال 1890 میلادی در خانواده ای روشنفکر متولد شد. مادرش جزو طبقه اشراف جامعه و پدری بسیار خوشفکر و خلاق داشت. او در نوجوانی به شورش علیه طبقه بالای جامعه دست زد و مخالفت خود را با سرمایه داری اعلام کرد. در این زمان بود که او یک کتاب شعر نیز به چاپ رساند. او با این کار نام خود در زمینه هنر نیز مطرح کرد.  این کتاب باعث برافروختن خشم خانواده او شد به همین خاطر او را برای تنبیه شدن  به صومعه فرستادند تا از دنیای خارجی دور باشد و نیز ادب شود. این حرکت پدر و مادر او باعث شد تا او اعتصاب غذا کند و عکس العمل نشان دهد.
او در اوایل بیست سالگی به لندن گریخت تا زندگی مستقلی را آغاز کند و دور از چشم پدر و مادر و نظارت سنگنین آنها به کارهای هنری خود  و همچنین مبارزاتش ادامه دهد. بعد  از آن نیز به نیویورک رفت و با گروهی از جوانان هنرمند مثل خودش آشنا شد و با آنها تشکیل یک گروه هنری را داد و در کنار آنها مشغول خلق آثاری جدید شد.

 

در سالهای 1927 تا 1940 طرح های هنری لباس او در پاریس بسیار مشهور شد و همچنین توانست نام طرح های خود را زنده نگه دارد مردم پاریس علاقه زیادی به طرح لباس های غیر عادی او از خود نشان دادند. او با دیدن این علاقه سعی کرد امضاء خود را در هر یک از تولیدات خودش طراحی کند این کار را برای جاودانگی آنها انجام داد، بطور کلی طراحی های او تضاد کاملی با طرح های معروف زمان خود داشت و در مسیری دیگر حرکت کرد و خود را به طرح های مرسوم در آن زمان مقید نساخت. در آن زمان او خانه مد خود در شهر پاریس افتتاح کرد و باعث شد که تعداد زیادی از مردم را برای دیدن طرح های غیر معقول خود به آنجا بکشند .
او خانه مد خود را در سال 1946 بست و دیگر تصمیم به ادامه فعالیت خود نداشت اما یکی از دستیارهای او با توجه به تجربه ای که در کنار او به دست آورده بود این کار را ادامه داد و باعث شد تا به امروز این نام برای همگان زنده بماند.
 

کریستین دیور Christian Dior
کریستین دیور در ژانویه سال 1905 میلادی دیده به جهان گشود. نام او به دلیل نگاه نوین او به طراحی لباس به جهان معرفی شد و به سرعت در این زمینه یکی از نام آورترین طراحان جهان شناخته شد. و با طرح های نوین خود در سال 1947 انقلابی در طراحی لباس ایجاد کرد و همانند ستاره ای درخشید که تا کنون نیز نام او پابرجا مانده است . در اوایل کارش زیاد محبوب نبود البته نام او بسیار مشهور بود اما دلیل عدم محبوبیت او بین مردم همکاری او با آلمان ها و طراحی لباس های خاصی برای همسران افسران آلمانی زمان هیتلر بود او دقیقا در اوج تنفر مردم از هیتلر این کار را انجام می داد که باعث ایجاد حس بی توجهی یا حتی نفرت در بین مردم شده بود.

 

 البته او همیشه به کار خود به عنوان یک هنر نگاه می کرد و زیاد اهمیتی به نظرات مردم و شخص مورد معامله خود توجه نداشت . کریستین توانایی خارق العاده ای در استفاده از خط و خطوط یا همان درزهای دوخت در لباس های خود داشت و همین موضوع باعث تمایز کارهای او با دیگر همکارانش می شد اکثر طراحی های او در آن زمان یادآور گل بود بطوری که وقتی خانمی لباس های طراحی شده توسط او را می پوشید در ذهن بیننده آن نوعی از گل را یادآوری می کرد.

  

دیور در سال 1957 به طرز مرموزی از بین رفت که هنوز هم سوالات بیشماری را در بین مردم باقی گذاشته است حتی عده ای معتقد بودند که در اثر گیر کردن استخوان ماهی در گلویش خفه شده ولی دیگران به حمله قلبی که از شدت هیجان به وجود آمده بود اعتقاد داشتند به هرحال او مرد ولی نامش و طرح های او هنوز زنده هستند و جزو یکی از بهترین طرح های جهان قرار دارند. بعدها شاگردانش توانستند نام طرح های او را زنده نگه دارند و بعد از تولید لباس به تولید لوازم و زیورآلات هم روی آوردند.
 
روی فرویک هلستون Frowick Halston 
بهتر است او را به نام هالستون بشناسیم و البته دنیا هم او را به این نام می شناسند. او در سال 1932 متولد شد. طرح های او به خاطر استفاده زیبا و دقیق او از پارچه های ابریشمی بوده و البته تنوع در کلسیون تابستانی او نیز بسیار موفق بوده و لباس های شب او مورد توجه بسیاری از نوجوانان نیز قرار گرفت.



او از سال های اولیه نوجوانی بسیار علاقمند به مد و لباس بود که اولین طراحی او در سنین نوجوانی کلاه بود و در آن زمان بسیار زیاد مورد توجه قرار گرفت. او پس از اتمام دوران تحصیل در دبیرستان وارد دانشگاه ایالت ایندیانا شد. اما او تحصیلات خود را در این دانشگاه به اتمام نرساند و سریع به یک مدرسه هنری شبانه در شهر شیکاگو رفت و در همین زمان بود که خلاقیت او باعث پیشرفت چشمگیرش در این زمینه شد.
علاقه شدید او به این هنر باعث شد تا تمام وقت خود را صرف تمرین و طراحی جدید لباس ها یش کند. در همین زمان بود یک روزنامه در شیکاگو از او مطلبی را به چاپ رساند و همین امر اولین پله ترقی او قرار گرفت و توانست بعد از آن در سال 1957 اولین بوتیک خود را افتتاح کند در همین زمان بود که او تصمیم گرفت اسم خود را مخفف کند.

 

دومین پله ترقی او ورود به شرکت سیب بزرگ بود که همین امر با عث بیشتر شناخته شدنش شد او در این شرکت شروع به طراحی کلاه های زنانه کرد. آشنایی او با جکی کندی کلید موفقیت او در امریکا بود و شهرتش دو چندان شد آشنایی او با کندی باعث شد که آن خانواده از طرح های خاص او حتی در مراسم های بسیار مهم رسمی خود استفاده کنند که این مورد باعث حرکت سریع او به سوی موفقیت شد. او در کارنامه کاری خود در دهه هفتاد میلادی طراحی لباس کادر پروازی یک شرکت هوایی در امریکا را دارد و البته رنگ سیاه و سفید نیز در برند کاری او بسیار مشهود بود او در اوج موفقیت خود با یک اتفاق ناگوار به زیر افتاد اعتیاد او به مواد مخدر و همچنین بیماری ایدز باعث اخراجش از شرکت شد و دیگر حضوری در این زمینه نداشت. او در دوران بیماری و در شرایطی بسیار ناگوار در سال 1990 میلادی از دنیا رفت.




گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
www.seemorgh.com/lifestyle
منبع : tgju.ir


مطالب پیشنهادی :

کلکسیون بهار و تابستانه ورساچه 2012 برای کودکان

لباس عروسی که کریستین دیور طراحی کرد

شیک پوش ترین هنرمندان هالیوودی زیر 50 سال ( قسمت اول)

10 چهره ماندگار هالیوودی 2010

همه چیز درباره پوشش لیلا حاتمی و پیمان معادی در اسکار 2012