هوای پاییزی نیمهی اول مهر ماه جان میدهد برای گوش سپردن به نوای خوش سازهایی كه دستهای هنرمندان، سكوت آن را با همنوازی باشكوه خود میشكند.
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، صدای زلال «آیینهها» شامگاه ششم مهر ماه از دل سازهای نوازندگان «سیاوش» و با صدای همایون شجریان به گوش رسید.
*** سهراب؛ مرد تنبور
كنسرت با ضرب انگشتان سهراب پورناظری بر تنبور آغاز و با صدای تشویقهای مردمی همراه میشود كه نمیتوانند تكنیكهای نوازندگی او را نادیده بگیرند و پیاپی او را تحسین نكنند.
صدای تنبور سهراب، صدای عشق بود كه كلاف زمان با آمیزش آوایش از هم گسیخته میشد.
تشویقها نشان میداد كه فقط نام همایون شجریان نیست كه باعث پر شدن یك سالن هزار و چند نفره شده است، بلكه سوز تنبور هم آن قدر مخاطب دارد كه وقتی انگشتان پورناظری بر آن میرقصند، اشك در چشمها حلقه زند.
مردی كه در نزدیكی ما نشسته بود و هنگام نواخته شدن این ساز چشمانش را میبست و سرش را به نشانه تحسین تكان میداد، زیر لب زمزمه میكرد: «عاشقانه بزن ای مرد شیفته!»
اما دستگاه «نوا» فرصتی بود كه پورناظری با ساز كمانچه هم هنرنمایی كند.
او كمانچه را هم مسلط و نه چندان فرحبخش و نه زیاد سوزناك نواخت و نواخت ...
*** همایون شجریان؛ از آیینههای بیقرار تا مرغی كه به سحر نرسید
اولین بار است كه این فرصت به همایون شجریان دست داده، تا قطعاتی كه كیخسرو پورناظری آنها را ساخته و با ایدههایی از سهراب و تهمورس پورناظری همراه است را بخواند.
شجریان هم از پس اجرای هر قطعه، مداوم تشویق میشد و مخاطبان به گونهای ارادت خود را به او ثابت میكردند. اما هر از چندگاهی هم فریاد میزدند: « همایون! صدایت بم است.» اما كسی به این صحبت توجهی نشان نمیداد.
او در این كنسرت علاوه بر اجرای قطعات شعرای كلاسیك به خواندن تصانیفی از مهسا زمانیان و هومن ذكایی نیز پرداخت.
«آیینهها بیقرار تو هستند باز آ كه چشمانتظار تو هستند» توسط شجریان خوانده شد اما از سوی دیگر «هفتدریا» قطعهای بود كه بیش از سایر قطعهها مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
در پایان اجرا مخاطبان به صورت ایستاده هنرمندان را تشویق كردند و بارها فریاد زدند: «مرغسحر؛ مرغسحر!» اما شجریان در پاسخ گفت: قطعه «مرغ سحر» را برای امشب آماده نكردهام. اما قطعهای اجرا میكنم كه مطمئنم آن را دوست دارید.
بنابرین او در پایان، قطعهی دیگری را به عنوان قطعهی «بیز» اجرا كرد.
*** كنترباس؛ در كنار «سیاوش»ها
بزرگترین ساز خانواده زهیها، به خوبی از پس همراهی با «سیاوش» بر آمد.
كنترباس داریوش آذر با صدای بم خود در كنار سازهای ایرانی قرار گرفت و گاهی هم به جای آرشه با كشیدن سیمها توسط دست نواخته میشد.
*** هنرنمایی سازهای كوبهای
بدون شك اگر اجرایی پیش چشم مخاطبانش خوش میدرخشد، یعنی تمام نوازندگان كارشان را به درستی انجام دادهاند.
«دف» حسین رضایینیا و سازهای كوبهای همایون نصیری، تنبك و كوزهی آیین مشكاتیان در كنار یكدیگر نواختند و گاهی با صدای «عود» حمید خوانساری، «سنتور» مهیار طریحی و تار اصغر عربشاهی به اوج میرسیدند.
***حكایت دكوری كه بر صحنه آوار شد
در كنسرتی با عنوان «آیینهها» انتظار میرود كه طراحی صحنه با عنوان و فضای موسیقی همخوانی داشته باشد.
صحنهی كنسرت «سیاوش» یك بنای تاریخی را دربرمیگرفت كه در هنگام اجرا قسمتی از آن فرو ریخت، اما در عین حال این رویداد لطمهای به اجرا نزد.
به گزارش خبرنگار بخش موسیقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، صدای زلال «آیینهها» شامگاه ششم مهر ماه از دل سازهای نوازندگان «سیاوش» و با صدای همایون شجریان به گوش رسید.
*** سهراب؛ مرد تنبور
كنسرت با ضرب انگشتان سهراب پورناظری بر تنبور آغاز و با صدای تشویقهای مردمی همراه میشود كه نمیتوانند تكنیكهای نوازندگی او را نادیده بگیرند و پیاپی او را تحسین نكنند.
صدای تنبور سهراب، صدای عشق بود كه كلاف زمان با آمیزش آوایش از هم گسیخته میشد.
تشویقها نشان میداد كه فقط نام همایون شجریان نیست كه باعث پر شدن یك سالن هزار و چند نفره شده است، بلكه سوز تنبور هم آن قدر مخاطب دارد كه وقتی انگشتان پورناظری بر آن میرقصند، اشك در چشمها حلقه زند.
مردی كه در نزدیكی ما نشسته بود و هنگام نواخته شدن این ساز چشمانش را میبست و سرش را به نشانه تحسین تكان میداد، زیر لب زمزمه میكرد: «عاشقانه بزن ای مرد شیفته!»
اما دستگاه «نوا» فرصتی بود كه پورناظری با ساز كمانچه هم هنرنمایی كند.
او كمانچه را هم مسلط و نه چندان فرحبخش و نه زیاد سوزناك نواخت و نواخت ...
*** همایون شجریان؛ از آیینههای بیقرار تا مرغی كه به سحر نرسید
اولین بار است كه این فرصت به همایون شجریان دست داده، تا قطعاتی كه كیخسرو پورناظری آنها را ساخته و با ایدههایی از سهراب و تهمورس پورناظری همراه است را بخواند.
شجریان هم از پس اجرای هر قطعه، مداوم تشویق میشد و مخاطبان به گونهای ارادت خود را به او ثابت میكردند. اما هر از چندگاهی هم فریاد میزدند: « همایون! صدایت بم است.» اما كسی به این صحبت توجهی نشان نمیداد.
او در این كنسرت علاوه بر اجرای قطعات شعرای كلاسیك به خواندن تصانیفی از مهسا زمانیان و هومن ذكایی نیز پرداخت.
«آیینهها بیقرار تو هستند باز آ كه چشمانتظار تو هستند» توسط شجریان خوانده شد اما از سوی دیگر «هفتدریا» قطعهای بود كه بیش از سایر قطعهها مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
در پایان اجرا مخاطبان به صورت ایستاده هنرمندان را تشویق كردند و بارها فریاد زدند: «مرغسحر؛ مرغسحر!» اما شجریان در پاسخ گفت: قطعه «مرغ سحر» را برای امشب آماده نكردهام. اما قطعهای اجرا میكنم كه مطمئنم آن را دوست دارید.
بنابرین او در پایان، قطعهی دیگری را به عنوان قطعهی «بیز» اجرا كرد.
*** كنترباس؛ در كنار «سیاوش»ها
بزرگترین ساز خانواده زهیها، به خوبی از پس همراهی با «سیاوش» بر آمد.
كنترباس داریوش آذر با صدای بم خود در كنار سازهای ایرانی قرار گرفت و گاهی هم به جای آرشه با كشیدن سیمها توسط دست نواخته میشد.
*** هنرنمایی سازهای كوبهای
بدون شك اگر اجرایی پیش چشم مخاطبانش خوش میدرخشد، یعنی تمام نوازندگان كارشان را به درستی انجام دادهاند.
«دف» حسین رضایینیا و سازهای كوبهای همایون نصیری، تنبك و كوزهی آیین مشكاتیان در كنار یكدیگر نواختند و گاهی با صدای «عود» حمید خوانساری، «سنتور» مهیار طریحی و تار اصغر عربشاهی به اوج میرسیدند.
***حكایت دكوری كه بر صحنه آوار شد
در كنسرتی با عنوان «آیینهها» انتظار میرود كه طراحی صحنه با عنوان و فضای موسیقی همخوانی داشته باشد.
صحنهی كنسرت «سیاوش» یك بنای تاریخی را دربرمیگرفت كه در هنگام اجرا قسمتی از آن فرو ریخت، اما در عین حال این رویداد لطمهای به اجرا نزد.
www.seemorgh.com/culture
منبع: isna.ir
مطالب پیشنهادی:
خواننده معروف دهه ۶۰ در کما به سر می برد
نمایشنامهخوانی نگار جواهریان در پارک
لیدی گاگا برای دایانا می خواند!
بیژن كامكار برای «تخت جمشید» میخواند
کلاه قرمزی قصد پیرشدن ندارد!