گرفتن این همه پول اخلاقی است؟!
اقتصاد سینمای ما بیمار است. بهخصوص زمانی متوجه این امر میشویم كه بحث دستمزدهای بازیگران پیش میآید. گمان نكنم هیچجای دنیا مسئله دستمزد بازیگران آنقدر حساسیت ایجاد كند و حتی منجر به شایعاتی درباره روند كاری بازیگر بشود. تهیهكنندهها با توجه به دستمزد درخواستی، خواستار تحریم فلان بازیگر بشوند و بازیگران هم به اعلام دستمزدهایشان و حواشی كه این قضیه پیش میآورد، اعتراض كنند. این یك مسئله بین تهیهكننده و بازیگر است. سال 2004-2005 نام مل گیبسون در فهرست گرانترین بازیگران سینما بود. امسال دستمزدهای بازیگران هالیوود كه اعلام شد در صدرشان برد پیت و آنجلینا جولی بودند و دیگر خبری از گیبسون نبود درعوض تام كروز در هر دو فهرست حضور داشت. دنیای ستارهها و سینما همین است. سینمای ما محل تولید و عرضه و تقاضا نیست.
هزینه تولید فیلمها همیشه از جیب تهیهكنندهها و سرمایهگذاران تامین نمیشود. درنتیجه وقتی اعلام میشود كه منیژه حكمت دستمزد مهناز افشار را در فیلم «پوپك و مشماشاالله» 40 میلیون تومان داده است و تازه اعلام كرده كه بهواسطه دوستی، افشار حاضر شده این دستمزد را بگیرد، بقیه بازیگران باسابقه و تهیهكنندگانی كه سرمایه كافی برای جلب بازیگران مورد علاقهشان را ندارند، آتش میگیرند. حالا مهناز افشار بازیگری است كه حضورش گیشه فیلم را تامین میكند اما همه میخواهند بدانند توجیه دستمزد 40میلیون تومانی الناز شاكردوست یا رقم 70 میلیونی لیلا اوتادی برای «پیتزا مخلوط» چیست؟ (هرچنداین آخری در حد یك شایعه و در كنار شایعات دیگر مربوط به این بازیگر مثل بازی در فیلمهای خارجی و آن هم كنار جود لا باقی ماند.) برای مخاطب ممكن است دستمزد 50میلیون تومانی لیلا حاتمی قابل هضم باشد چون حاتمی بازیگر توانایی است كه سابقه حضور در شاهكاری چون «لیلا»ی داریوش مهرجویی یا «حكم» مسعود كیمیایی، «بی پولی» نعمتالله و «چهل سالگی» رئیسیان را داشته است. اما توجیهكننده دستمزد بالای علی صادقی و احمدپورمخبر برای مخاطب چیست؟ خب باید بپذیریم كه بازی ستارهها همین است. هدیه تهرانی سوپراستار سینمای ایران است و حضورش در فیلم چند برابر سرمایه تولید یك فیلم را برمیگرداند، حق دارد كه اگر خواست دستمزد بالایی طلب كند. اما به شرطی كه این دستمزد از محل بودجه تهیهكننده و سرمایهگذاران پرداخت شود و نه از یارانهها و وامهای دولتی. نیمی از حاشیههای ایجاد شده بر سر این مسائل بیشتر از اینكه به مشكلات سینمای ایران برگردد، مربوط به یك سری تنگنظریها و حسادتهایی است رواج دارد. درست است كه باید حساب و كتابی وجود داشته باشد. اینكه یك بازیگر جوان تازه از گرد راه رسیده كه هنوز هنرش چنان كه باید و شاید آزموده نشده، فقط و فقط به خاطر فروش میلیاردی فیلم اولش دستمزد آنچنانی طلب كند، غیرمنطقی و غیرعقلانی است و بنیانهای نه سینما، كه اخلاقیات را به هم میریزد. اما كسانی كه نام ستاره را یدك میكشند، تضمین حداقلی برای گیشه هستند. بدیهی است كه خود تهیهكننده اگر مبلغ پیشنهادی را مخالف منافع فیلمش ببیند، آن را قبول نخواهد كرد. گلزار برای بازی در نقش كوتاهی در «دموكراسی تو روز روشن»، 90 میلیون میخواهد. خب اگر گیشهاش را تامین میكند به خود تهیهكننده مربوط است كه این دستمزد را بدهد یا نه! اما یك بحث اینجا میماند. روی پوسترها و بیلبوردهای تبلیغاتی فیلم، گلزار از همه برجستهتر است. اما تماشاگری كه به عشق دیدن گلزار در نقش فرشته مرگ روی پوستر فیلم به سینما میرود، قطعا ناامید و دست خالی برمیگردد. آیا پرداخت این دستمزد به بازیگری به بهانه تامین گیشه فیلم، در حالیكه حضور كوتاهش طرفدارانش را راضی نمیكند، كار اخلاقی است؟ طبعا غیرقانونی نیست و نخواهد بود.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: tehrooz.com