وقتی یکی مثل سامان سالور پیشهادی به من می‌دهد، به نظرم بسیار عاقلانه و هنرمندانه است چون فکر می‌کنم در کارش بسیار متبحر است و نه در سطح داخلی بلکه....
فرزاد حسنی با آن که نوروز امسال در تلویزیون ظاهر شد اما گویا تمرکزش را روی سینما گذاشته است زندگی ایده آل با وی مصاحبه ای انجام داده که قسمتهایی از آن را می خوانیم
- سال 89 سال بسیار خوب و پرباری‌ برای من بود، چرا که نخستین سال سینمایی من به حساب می‌آمد و از نیمه دوم آن، درگیر کارهای سینمای‌ام بودم. ممکن است مخاطبانی که اجراهای مرا در تلویزیون دیده‌اند، وقتی با من در قالب یک نقش سینمایی روبه‌رو شوند، برای شان قابل هضم نباشد که فرزاد حسنی بازیگر را هم بپذیرند، در حالی کار اصلی من بازیگری است اما چون 4-3 سالی که از تلویزیون دور بودم، خودم را بیشتر در بازیگری محک زدم که ماحصلش حضور در چند تله فیلم، تله تئاتر و نمایش‌های رادیویی بود و سال 89 هم که به حضور در فیلم سینمایی «آمین خواهیم گفت» به کارگردانی سامان سالور منجر شد.
- وقتی یکی مثل سامان سالور پیشهادی به من می‌دهد، به نظرم بسیار عاقلانه و هنرمندانه است چون فکر می‌کنم در کارش بسیار متبحر است و نه در سطح داخلی بلکه در سطح جهانی امتحان پس داده به همین دلیل احساس کردم ارزشش را دارد موهای سرم را بتراشم و با وجود اینکه 3-2 پیشنهاد دیگرم را به دلیل این کار از دست دادم اما از اینکه در «آرمین خواهیم گفت» ایفای نقش کرده‌ام، بسیار خوشحالم. قسمت‌هایی از این کار را دیده‌ام و مطمئنم کار بسیار خوبی خواهد شد و مردم درباره‌اش قضاوت خواهند کرد.
- احساس کردم باید زمانی وارد سینما شوم که کمی آمادگی در خودم احساس کنم و فکر می‌کنم این آمادگی تا حدودی برای برداشتن گام‌های اولم در این عرصه به وجود آمده است. به نظرم سینمای ما به همه نوع فیلمی نیاز دارد، یعنی هم فیلم تجاری باید ساخته شود، هم فیلم معناگرا (که بین مخاطبان عام جدید الولاده است!) و هم فیلم فرهنگی. فقط با این شرط که قرار است فیلم تجاری ساخته شود، فیلم «خوب تجاری» ساخته شود. بقیه حوزه ها نیز همین‌طور. اگز قرار باشد در فیلمی بازی کنم، حتماً باید خوب باشد تا پیشنهادی بازی در آن را قبول کنم.
- بازیگری یعنی کردن تمام جوایز، سیمرغ‌ها نخل‌های طلا، خرس‌های و شیرهای نقره‌ای و... این‌ها همه به‌وجود آمده‌اند که ما به درست بازی کردن‌مان فکر کنیم، آنها مشوق درست بازی کردن ما هستند. نباید هدف‌مان باشند بلکه باید انگیزه‌مان باشند برای درست بازی‌کردن، این‌ها توشه راه هستند، نه مقصد.
- برای سومین‌بار است که ویژه‌برنامه سال تحویل را من اجرا کزده ام. در کنار خانواده بودن است اما کار ما هم مانند خیلی از مشاغل دیگر، در کنار خانواده بودن است اما کار ما هم مانند خیلی از مشاغل دیگر، متقتضیات خاص خودش را دارد و دیگر به آن عادت کرده‌ایم.
- به نظرم جامعه،‌اخلاق‌ها و رفتارهای اجتماعی امروز ما به صراحت احتیاج دارند، البته این صراحت یا رک بودن، نباید با رکیک بودن اشتباه گرفته شود!‌صراحت یک مجری یا متقد باید در حد عریان کردن حقایقی باشد که احتیاج به عریان شدن دارند، صراحت برای تبیین مناسب یک موضوع است. وقتی خود من مثلاً در برنامه رادیویی «نمای نزدیک» جشنواره فیلم فجر قصد دارم با کمک دیگر اساتید یک فیلم را در حضور کارگردانش نقد کنیم، به عنوان یک منتقد، نباید از انجام آن ابا داشته باشم یا بترسم!
- ‌در کل، همواره سعی کرده‌ام آنچه حقیقت است را برای مردم بازگو کنم و انعکاس دهم و احساس می‌کنم هم مردم این شیوه را می پسندند، هم مسئولان دوست دارند حقیقت به خاطر حقیقت بودنش بیان شود و از این شیوه استقبال می‌کنند.
- حضور در رادیو و تلویزیون را تقریباً همزمان شروع کردم، رادیو و تلویزیون مثل پدرو مادرم هستند، بنابرانی نمی‌توانم بین آن‌ها فرقی بگذارم و بگویم این یکی را از آن یکی بیشتر دوست دارم و چون نمی‌توانی بگویی پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را. اما جفت این‌ها را از سینما بیشتر دوست دارم، اما جفت این ها را از سینما بیشتر دوست دارم، حتی فضای سریال های تلویزیونی را به سینما ترجیح می‌دهم.
- همواره معتقدم یک مصاحبه‌کننده خوب و یک موضوع جذاب باید وجود داشته باشد که آدم بخواهد مصاحبه کند، شاید بد نباشد گاهی اوقات آدم برای مدتی صحبت نکند، به همین دلیل زیاد اهل مصاحبه نیستم.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: shafaf.ir