همسر دال معتقد است كه یكی از دلایل محبوبیت «دال» این است كه او با كودكان طوری صحبت می‌كرد كه آن ها احساس می‌كردند با او برابرند و این موضوع به این دلیل بود كه دال هرگز...
     
   
  قصه نویسی از دریچه چشم كودكان  
 
  به مناسبت اهدای نخستین دوره جایزه كتاب های بامزه «رولد دال» 
    
   «رولد دال» نویسنده ای بود كه هرگز حس حیرت كودكانه خود را از دست نداد. «رولد دال» از بزرگترین و مشهورترین نویسندگان انگلیس در حوزه ادبیات كودك و نوجوان است. او در سال ۱۹۱۶ در لانداف گلامورگان به دنیا آمد. در جنگ جهانی دوم به نیروی هوایی انگلستان در نایروبی پیوست. مدتی در یونان و سوریه خلبان جنگی بود. در سال ۱۹۴۲ به واشنگتن رفت و نویسندگی را شروع كرد. اوج شكوفایی او به عنوان نویسنده برای كودكان و بزرگسالان در همین سالها بود. اولین داستان هایش را براساس تجربه هایش در جنگ، در نشریات آمریكایی به چاپ رساند. اما خیلی زود به نوشتن برای كودكان گرایش یافت. آثار او تأثیر زیادی بر نویسندگان انگلیسی زبان پس از او گذاشت. او در سال ۱۹۸۳ برنده جایزه «وایت برد» شد. مجله تایمز او را «یكی از پرخواننده ترین و تأثیرگذارترین نویسندگان نسل معاصر» نامید و نوشت: «كودكان عاشق داستان های رولد دال هستند و او را نویسنده محبوب خود می‌دانند... داستان های او آثار كلاسیك آینده خواهند بود.» این نوسینده محبوب در نوامبر ۱۹۹۰ چشم از جهان فرو بست. مهم ترین آثار او چارلی و كارخانه شكلات سازی، جیمز و هلوی غول پیكر، ماتیلدا و داستان های نامنتظره است.
بیشتر آثار او به فیلم درآمده اند. امروز، پنجشنبه برنده نخستین دوره «جایزه كتاب های بامزه رولد دال» كه به خنده دارترین كتاب كودك سال در انگلیس اهدا می‌گردد، اعلام خواهد شد. این جایزه توسط هیأتی كه «مایكل روزن» نویسنده برجسته كودكان و «سوفی دال» نوه «رولد دال» عضو آن هستند داوری می‌شود. قلمرو «دال» شامل امكان بی حد و مرز و تخیل رهاست، دنیایی كه در آن پای جادوگران انگشت ندارد و هلوهای بزرگ مانند بالن در هوا حركت می‌كنند. شصت و پنج سال پس از چاپ نخستین اثر «دال»، كتاب های او همچنان نزدیك به یك میلیون نسخه در سال به فروش می‌روند و تاكنون نسخه های سینمایی و كارتونی نیز از برخی از این آثار ساخته شده.
«فیلیسیتی دال»؛ همسر رولد دال؛ در گفت وگویی كه به مناسبت اهدای «جایزه كتاب های بامزه رولد دال» با «گاردین» انجام داده است، پیرامون روحیات این نویسنده محبوب كودكان گفته است: «بچه ها دوستانش بودند و این باعث می‌شد كه به كارش ادامه دهد. این واقعیت كه آن ها كتاب هایش را دوست داشتند برایش مثل یك معجزه بود و می‌گفت: احساس یك ستاره پاپ را دارم.» همسر دال معتقد است كه یكی از دلایل محبوبیت «دال» این است كه او با كودكان طوری صحبت می‌كرد كه آنها احساس می‌كردند با او برابرند و این موضوع به این دلیل بود كه دال هرگز احساس حیرت كودكانه خود را از دست نداد. او می‌گوید: «دال حتماً از فرسایش تخیل كودكان توسط بازی های كامپیوتری خیلی نگران می‌شد و همیشه می‌گفت: من فكر می‌كنم بازی های كامپیوتری ترسناكند. بچه ها هیچ وقت به حال خودشان رها نمی‌شوند تا خودشان دنیایشان را بسازند.
بازی های رایانه ای و كلی وسیله وحشتناك دیگر آمده و باعث شده بچه ها این شكلی شوند... بعد قیافه نوجوانی را می‌گرفت كه به صفحه ای خیره شده و چشمانش بیرون زده اند.» به گزارش خبرگزاری كتاب، فیلیسیتی دال از هراس نویسنده بزرگ جهان ادبیات كودكان در هنگام نوشتن داستان هایش نقل می‌كند و می‌گوید: «وقتی به پایان نوشتن یك كتاب نزدیك می‌شد ترشرو و بدخلق می‌شد. یادم می‌آید به او می‌گفتم: ولی وقتی به پایان نزدیك می‌شوی باید خوشحال باشی! و او می‌گفت: تو درك نمی‌كنی.
از این می‌ترسم كه دیگر نتوانم یكی دیگر بنویسم.» در كنار كلبه ای كه دال اكثر داستانهایش را در آنجا به رشته تحریر درآورد در گوشه ای از باغ، تكه سنگ یشم براق و بزرگی وجود دارد.همسر دال در توضیح حضور این یادگاری می‌گوید: «كودكی استرالیایی پس از شنیدن صدای دال از رادیو این سنگ را برای او فرستاد. یك روز بعد از ظهر ما داشتیم مثل همیشه در باغ می‌گشتیم كه رولد گفت: متوجه تغییر چیزی شده ای؟ من سرم را بالا گرفتم و او گفت: چرا همیشه به بالا نگاه می‌كنی؟ بعد من به پایین نگاه كردم و دیدم كه یك حفره كوچك در زمین ایجاد كرده و سنگ یشم را طوری كه قسمت سبز رنگش رو به بالا باشد در آن فرو كرده است. این داستان بهتر از هر چیزی نشان می‌دهد كه چرا میراث «دال» دیرپای است. او دنیا را از دریچه چشم كودكان می‌دید و مسایل پیش پا افتاده را غیرمنتظره و جذاب جلوه می‌داد. او وقتی همه آدم بزرگ ها به بالا نگاه می‌كنند، به پایین نگاه می‌كند.   
    
  
  
 

 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر ‌سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: www.aftab.ir