به بهانه سالروز بزرگداشت فردوسی...
بر اساس آنچه که در اشارههای گذرای فردوسی آمده چنین برداشت میشود که این شاعر بلندآوازه کشورمان که در توس متولد شده، دهقان و دهقانزاده بوده که به رسم زمانه به رسوم و سنتهای نیاکانی خود عشق میورزیده و در پاسداری از آنها کوشا بوده است. بنابراین گزارش، این شاعر نامور کشورمان در دوران پرورش و بالندگی از راه خواندن و ژرفنگری در سرودهها و نوشتارهای پیشینیان، سرمایه کلانی اندوخته که بعدها دستمایهٔ سرایش شاهنامه شدهاست.
فردوسی در روزگاری زندگی میکرد که همه به داستانهای کهن ایرانی علاقهمند بودند. وی با زبان و دیوانهای شاعران عرب آشنا بود اما آنها را با روشهای رسمی نیاموخته بود. وی عربی را آموخته بود اما اشراف کاملی به نثر و نظم عرب نداشت. این شاعر بدون تردید بر فرهنگ، تاریخ، آداب و آیینهای ایران باستان و همچنین زبان پارسی اشراف داشته است اما به این دانشها که با تار و پود شاهنامه تنیده شدهاند بهای چندانی داده نمیشود.
فردوسی در داستان «جنگ بزرگ کیخسرو» از تهیدستی خود در شصت و پنج سالگی میگوید و با توجه به اشارهای که به بر تخت نشستن سلطان محمود غزنوی داشته چنین برداشت میشود که وی در زمان سلطنت این پادشاه پنجاه و هشت سال داشته است. بنابراین این شاعر در سال 329 هجری قمری متولد شده است.
شایان ذکر است که تا به امروز به جز شاهنامه، سرودههای دیگری نیز به فردوسی نسبت داده شدهاند که بیشترشان بیپایه هستند .از این میان میتوان به مثنوی «یوسف و زلیخا» اشاره کرد.
گفتنی است؛ که افسانههای مختلفی نیز در خصوص زندگی فردوسی مطرح شدهاند:
که از آن جمله میتوان به:
1_ داستان راه یافتن نسخهٔ پهلوی شاهنامه از تیسفون به حجاز و حبشه و هند و سرانجام به ایران آمدنش بهدست یعقوب لیث
2_رویارویی فردوسی با سه سرایندهٔ دربار غزنویان (عنصری، فرخی، و عسجدی)
3_داستان فرار او به بغداد، هند، طبرستان، یا قهستان پس از نوشتن هجونامه
4_داستان پیشکش کردن شاهنامه به سلطان محمود به سبب نیازمندی و تنگدستی وی در فراهم آوردن جهیزیه برای دخترش
5_داستان فرستادن پیشکشی که سلطان محمود به فردوسی نوید آن را داده بودهاست، اشاره کرد.
یادآور میشود در این میان اگر چه در خصوص درستی اکثر این داستانها تردید وجود دارد اما از سویی دلیل محکمی هم در رد آنها نیست.
خاطرنشان میشود سال مرگ فردوسی تا چهار قرن پس از زمان او در منابع کهن نیامده و «پیشگفتار شاهنامهٔ بایسنقری» به عنوان نخستین نوشتهای که از زمان مرگ این شاعر بلندآوازه کشورمان یاد کرده سال ۴۱۶ ه.ق را به عنوان سال درگذشت این شاعر آورده است. این دیباچه که امروزه بیپایه بودن نوشتارهای آن آشکار گردیده، از منبع دیگری یاد نکرده است.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: yjc.ir