این درس جغرافیا عجب سخت است. اینكه این گتوند در تقسیمات كشوری به كدام شهرستان تعلق دارد، به شوشتر یا دزفول؟ اینكه آخر ‌دست ریشه این شاعر...
  
 
   

... و قاف حرف اول نام آن بزرگ بود، آنجا كه عشق تمام می‌شود. قیصر را می‌گویم، نه آن رومی كه جنگ‌ها كرد، همین شهرستانی خودمان كه با جنگ در ستیز بود و با مهر آشتی. مردی كه شعرهایش آرام‌بخش پیر و جوان است، مردی كه زود رفت چون دنیا برای روح بزرگش كوچك شده بود.  
 یك سال از مرگ قیصر امین‌پور، شاعر بزرگ معاصر ایران می‌گذرد، شاعری كه شعرهایش را می‌شد در كتاب درس دانش‌آموزان چاپ كرد و برای كودكان خواند، جوانان را جذب می‌كرد و به پیران نشاط می‌بخشید. مردی كه شعرهایش سراسر زندگی بود مثل دفتر سهراب سپهری، با این ویژگی كه شعرهای قیصر موزون بود و از چارچوب شعر پا بیرون نمی‌نهاد تا كسی خرده بگیرد و بگوید: شاعر نبود.
*شاعر روزهای جنگ
با آنكه برای ادامه تحصیل در سال 57 خوزستان را به قصد تهران ترك كرد، طی سال‌های جنگ از این حادثه بزرگ دور نبود. او بر‌خلاف برخی از نویسندگان و شعرا، جنگ را نه آرمانی كه واقعی می‌دید. وی در دهه‌های دوم و سوم زندگی‌اش شاعری انقلابی و جنگ‌زده می‌نماید تا جایی كه شعرهای دوران جنگش از نوادر ادبیات جنگ و پایداری آن سال‌ها می‌شود. او خودش در پاسخ به این سئوال كه قضاوت شما در مورد شعر دفاع مقدس از ابتدا تاكنون چیست؟ می‌گوید: قضاوت به ویژه برای ادبیات و هنر دوره‌های خاص، بسیار دشوار است. منظور از دوره‌های خاص دوره‌هایی مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است كه انگار شعر و ادبیات در این دوره‌ها وظیفه، كاركرد و رسالت و در نتیجه گویی تعریف دیگری پیدا می‌كند. بنابراین اگر بخواهیم با همان معیارهای آرمانی و همیشگی دوره‌های دیگر، به سراغ این دوره‌ها برویم چه‌بسا كه دست خالی برگردیم و گمان كنیم كه خبری از هنر و ادبیات نبوده است. در‌حالی‌كه در بررسی چنین دوره‌هایی بهتر است كه به جای نقد ایده‌آل بیشتر به نقد رئال بپردازیم. یعنی واقع‌گرایانه‌تر نگاه كنیم نه صرفا آرمانی و ایده آل:
می‌خواستم، شعری برای جنگ بگویم، دیدم نمی‌شود، دیگر قلم زبان دلم نیست، گفتم : باید زمین گذاشت قلم‌ها را، دیگر سلاح سرد سخن كارساز نیست، باید سلاح تیزتری برداشت، باید برای جنگ، از لوله تفنگ بخوانم، - با واژه فشنگ -، می‌خواستم، شعری برای جنگ بگویم...
*جامعه در اشعار قیصر
تحصیلات را كه در رشته‌های دامپزشكی و علوم‌اجتماعی نیمه‌تمام رها كرد، مطمئن شد كه روحش در عرصه‌های سیاست و علم تجربی نمی‌گنجد. انسان و اجتماع را این‌بار در شعرهایش سرود و برای بهتر سرودن در رشته ادبیات دكترایش را گرفت. با آنكه خود را نوگرا می‌بیند و از نسل دوم انقلاب، اما از زندگی ماشینی كه دست و پای روح انسان‌ها را گرفته و آنها را از هم دور می‌كند، بیزار است. آنجا كه می‌گوید: آسمان تعطیل است، بادها بیكارند، ابرها خشك و خسیس، هق‌هق گریه خود را دارند،... دستمالم را اما افسوس، نان ماشینی، در تصرف دارد،... آبروی ده ما را بردند!
* همه او را به‌ یاد دارند
قیصر امین‌پور كه جهان فانی را ترك كرد، همه اندوهگین شدند. آخر همه دست‌كم شعری از او را به یاد داشتند. ...حرف‌های ما هنوز ناتمام، تا نگاه می‌كنی وقت رفتن است، باز هم همان حكایت همیشگی، ... و ناگهان چقدر زود دیر می‌شود.
زبان امروزی، استفاده از مضمون‌های نو، انتخاب موضوعات گوناگون و موزون بودن كلام قیصر سبب شد تا جوانان نسل سوم انقلاب نیز شعرهای او را به یاد داشته باشند.
كمتر كسی است كه كتاب شعری از او در كتابخانه‌اش نداشته و یا شعری از او را در ذهن به خاطر نسپرده باشد.
برای همه شعر گفته بود، از امام(ره) تا غنچه‌ای كه با دل گرفته به زندگی می‌نگرد و این رمز ماندگاری اوست در اذهان.
*یادش به‌خیر
در این یك سال گذشته در تمام محافل ادبی یاد قیصر بر زبان‌ها بوده و همه از او به‌خوبی یاد كرده‌اند، او مورد‌نظر بزرگمردان ایران نیز بود تا جایی‌كه رهبر انقلاب در دیدار با شعرا در ماه رمضان امسال، پس از شنیدن اشعار شعرای حاضر در این نشست، خطاب به آنها كه همگی از شعرای برجسته كشور بودند، می‌گوید: یاد مرحوم قیصر امین پور ـ كه حقیقتا درگذشت امین‌پور ما را به معنای واقعی كلمه، داغدار كرد ـ به‌خیر. پس از مرحوم سید حسن حسینی، دلمان خوش بود به امین‌پور كه او را هم از دست دادیم. حالا باید قدر شما را بدانیم.
مشخص است كه تعهد و ملیت‌گرایی در شعر قیصر تا جایی رخنه كرده بود كه رهبر انقلاب او را مایه دلخوشی و افتخار گذشتگان ادب ایران می‌داند.
*شاعر غریب در وطن
پس از مرگش، پیام‌های تسلیت جاری شد. از رهبر انقلاب و دیگر بزرگان، مراسم‌های یادبود برایش گرفتند، در ایران و هند و هرجا كه شعر را می‌‌شود تفسیر كرد. اما در زادگاهش، در خاكی كه او را به دنیا هدیه كرده بود، با آنكه همان‌جا به خاك سپرده شد، غریب ماند. شاید هم روح بزرگش در چارچوب یادمان كوچكی نمی‌گنجد، شاید در آن برهوت مانندی كه به خاك سپرده شده، شب‌ها می‌گردد و شعر می‌گوید. شاید...
این درس جغرافیا عجب سخت است. اینكه این گتوند در تقسیمات كشوری به كدام شهرستان تعلق دارد، به شوشتر یا دزفول؟ اینكه آخر ‌دست ریشه این شاعر در كدام خاك دویده است، جنگی است كه در این دو شهر در تداوم تكرار است. روزی كه تابوت او را به دوش می‌بردند تا برای همیشه در دل خاك پنهان كنند، شهر سرشار از جمعیت بود و اشك‌هایی كه بر گونه‌ها فرو می‌غلطید و آه‌هایی كه از سینه‌ها بر‌می‌آمد.
او را در زمینی بكر، دور ‌از همه به خاك سپردند تا به‌زودی با ساخت فضایی فرهنگی در اطراف مزارش، زیارتگاه اهل دل شود، همچو حافظ و سعدی. اما ناگهان، چقدر زود آن وعده‌ها دیر شد.
قیصر با گذشت یك‌سال از خاك‌سپاری‌اش، هنوز در همان مزار تنهاست. نه از آن مقبره‌ای كه گفته بودند خبری است و نه آن فضای فرهنگی. و امروز كه سالگرد رفتن اوست باز هم وعده‌هایی است كه نمی‌توان به سادگی به آنها دل خوش كرد.
احمد عبداللهی، رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گتوند، یك‌ماه پیش در جمع هنر‌مندان این شهرستان درباره ساخت مقبره قیصر امین‌پور گفته‌بود: طرح‌ ساخت این مقبره توسط مهندسان خبره تهیه شده و در اختیار اداره‌كل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته است و آمادگی شروع این پروژه به طور كامل وجود دارد. برای ساخت این مقبره اعتباری بیش از یك میلیارد ریال از سوی اداره‌كل فرهنگ و ارشاد اسلامی از محل تملك دارایی‌های استان تامین شده است كه این خود بیانگر توجه خاص این وزارتخانه به صاحبان هنر و اندیشه است اما تا امروز برای شروع به كار این پروژه موانعی وجود داشت كه با رایزنی‌هایی، این موانع برطرف شده است. تمام مقدمات برای برگزاری مراسم سالگرد درگذشت قیصر امین‌پور نیز در شهرستان گتوند از طرف اداره ارشاد فراهم شده و تمام انجمن‌های هنری گتوند آمادگی مشاركت در برگزاری باشكوه این مراسم را دارند.
عبداللهی امروز نیز از تشكیل ستادی برای بزرگداشت این شاعر خبر می‌دهد و می‌گوید: برنامه‌ریزی برای برگزاری مراسم سالگرد قیصر از ماه‌ها پیش آغاز شده و ستادی نیز به همین منظور با حضور مسئولان ادارات مختلف شهرستان گتوند شكل گرفته است و روز هشتم آبان‌، این شهرستان پذیرای مهمانان كشوری برای برگزاری مراسم سالگرد قیصر امین‌پور خواهد بود.
اما رئیس شورای اسلامی شهرستان گتوند درباره ساخت مقبره این شاعر می‌گوید: استاندار قول پرداخت هزینه‌های ساخت مقبره و فرهنگسرای قیصر را داده، اما تاكنون اداره‌كل فرهنگ و ارشاد خوزستان در زمینه اجرایی شدن طرح ساخت فرهنگسرا و آرامگاه قیصر هیچ اقدامی انجام نداده است.
عبدالكریم آقاجانی می‌افزاید: طرح‌های فرهنگسرا و آرامگاه قیصر آماده شده است، اما عدم تخصیص اعتبار باعث به تعویق افتادن ساخت این بناها شده است.
وی با اشاره به وعده‌های فراوان مدیر‌كل فرهنگ و ارشاد خوزستان مبنی بر شروع فعالیت ساخت و ساز مقبره قیصر در چهلمین روز از خاكسپاری این شاعر بزرگ، می‌گوید: اكنون یك سال از درگذشت قیصر می‌گذرد و هنوز ساخت این مقبره و فرهنگسرا آغاز نشده است.
آقاجانی خاطر نشان می‌كند: از محل اعتبارات داخلی شهرستان گتوند یك میلیارد ریال برای شروع این پروژه تخصیص داده شد تا در سالگرد درگذشت این شاعر فرزانه، عملیات ساخت بناها آغاز شود.
وی تاكید می‌كند: قیصر امین‌پور شاعری بلند آوازه است و مستحق این همه كم‌توجهی، بی‌مهری و نارسایی نیست.
مراد امین‌پور، پدر قیصر نیز گلایه‌ می‌كند: ساخت مقبره قیصر در یك سال گذشته با كندی همراه بوده و تنها سایبانی بر سر مزار این شاعر ساخته شده است. در یك سال گذشته تنها سنگی بر مزار قیصر نصب كردند كه اعلام شد این سنگ هم موقتی نصب شده است.
وی در مورد موانعی كه برای نصب سنگ قبر قیصر وجود داشته، می‌گوید: از طرف خانواده قیصر هیچ مانعی برای نصب سنگ قبر و ساخت آرامگاه وی وجود نداشته و ندارد.
* سالگرد قیصر در دیارش
در دزفول نیز مراسمی برای یادبود این شاعر و با عنوانی مشابه برگزار می‌شود و احتمالاً در بخش‌هایی از هر دو مراسم در این‌باره كه قیصر اهل كجا بود، بحث خواهد شد، اما آنجا كه پای عمل در میان است آیا كسی آستین بالا خواهد زد تا بزرگی این مرد را به همه نشان دهد و حق همشهری‌بودن را در حق او كامل كند.
مردم گتوند یك‌سال پیش، بازگشت همشهریشان را به خاك شهرشان گرامی داشتند و گمان می‌كردند از بركت حضور او هم كه شده وزارتخانه و اداره فرهنگ و ارشاد گوشه چشمی به آنها می‌كند اما افسوس كه ما هنوز در رسم دیرین مرده‌پرستی خاك بر سر می‌كنیم. خیلی‌ها هنوز نمی‌دانند قیصر در دوم اردیبهشت سال 1338 به دنیا آمد تا بدانند كه با آن موهای سپید چقدر جوان بود. مراسم سالگرد او امروز اول باید در مجموعه فرهنگی در كنار مزارش برگزار شود و پس از آن در دزفول و شوشتر. فراموش نكنیم كه اگر به تعلقات باشد، گتوند خود شهری است و اگر به دل باشد، قیصر متعلق به تمام كسانی است كه شعرش را دوست می‌دارند.
عاقبت پرونده‌ام را با غبار آرزوها
خاك خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری
روی میز خالی من، صفحه باز حوادث
در ستون تسلیت‌ها، نامی از ما یادگاری

 
 مطلب مرتبط:
قدر اندوه
 
 
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: خبرگزاری فارس