پیتر دراکر، پیرمردی با جوانترین مغز دنیا !
پیتر دراکر Peter Drucker بنیان گذار مدیریت مدرن و به عبارتی پدر علم مدیریت است. پیتر دراکر در سال 1909 به دنیا آمد و در سال 2005 و بطور دقیقتر در 20 آبان سال 1388 در سن 96 سالگی درگذشت.

با پیتر دراکر Peter Drucker مردی که جوانترین مغز دنیا را داشت آشنا شوید

پیتر دراکر Peter Drucker را بنیان گذار مدیریت مدرن و به عبارتی پدر علم مدیریت می شناسند. اگر چه او قسمت مهم زندگی‌اش را در آمریکا سپری کرد، اما اتریشی بود و رگه‌های اروپایی را می‌شود در حرف‌ها و نگرش و کنایه‌هایش مشاهده کرد. در واقع تلفظ آلمانی نام او پیتر دروکر است و نه پیتر دراکر. مادرش پزشک بود و پدرش یک اقتصاد دان معروف در وزارت اقتصاد و دارایی اطریش . همچنانکه خودش اشاره کرده، تعامل و رفت و آمد پدرش با رجال و بزرگان فرصت خوبی را به وجود آورده بود که کلان نگری و اندیشیدن به ایده‌های بزرگ را یاد بگیره و تمرین کند.
پیتر دراکر در سال 1909 به دنیا آمد و در سال 2005 و بطور دقیقتر در 20 آبان سال 1388 در سن 96 سالگی درگذشت.
قبل از آنکه پیتر دراکر به صورت جدی وارد دنیای مدیریت شود، شغل‌های مختلفی از جمله کار در یک شرکت بازرگانی نخ و پارچه، روزنامه نگاری و تحقیقات صنعتی را تجربه کرد.
در حالی که برخی متفکران بر حوزه ای خاص تمرکز می کنند، پیتر دراکر در طول عمر خود در بسیاری زمینه ها پیشرو بود. تمرکززدایی، برون سپاری، رشد اقتصادی ژاپن، راهبری سازمان، نقش مدیر و یا حتی استعمار هند توسط انگلیس، همگی زمینه های تحقیقاتی او بودند. از این رو صرفاً از زاویه ی تجاری و اقتصادی به مسائل نگاه نمی کرد، بلکه به جنبه های اجتماعی ماجرا نیز اهمیت می داد.  شاید به همین دلیل باشد که با وجودی که دانش رسمی او به حوزه مدیریت مربوط است، توصیه‌هایش برای زندگی فردی هم به صورت گسترده مورد توجه قرار می‌گیرد. مثلا در جایی گفته بود :
"بعد از هر موفقیت مدتی سکوت کنید و بیاندیشید. موفقیت بعدی بر پایه آن سکوت و تامل ساخته می شود و نه بر پایه موفقیت قبلی ."

 

 (با راست کلیک بر روی پایر ابتدا فایل صورت را دانلود کنید)


پیتر دراکر نویسنده، مدرس، و مشاور تخصصی در زمینه استراتژی و سیاست بود. او به خیلی از سازمان‌های بزرگ دنیا و هم‌چنین سازمان‌های غیرانتفاعی، شرکت‌های کوچک و کارآفرین و حتی سازمان‌های دولتی آمریکا مشاوره داده است. از شرکتهای بزرگی که پیتر دراکر در آن فعالیت کرده می توان به جنرال موتورز، کوکاکولا، جنرال الکتریک، IBM و اینتل اشاره کرد.

ایشون 35 کتاب نوشته است که به بیش از 20 زبان ترجمه شده‌اند و همچنین یکی از اعضای هیئت تحریریه وال استریت ژورنال است.
پیتر دراکر در آمریکا و بسیاری از کشورهای دنیا مانند ایران به عنوان متفکر، نویسنده و سخنران اثر گذار بر سازمان‌های معاصر شناخته شده است. در سال 1997، روی جلد مجله  Forbes عکسی از دراکر 90 ساله منتشر شد و تیتری با این عنوان درج شد ، «هنوز هم جوانترین مغز جهان » و همچنین مجله BusinessWeek ایشان  را «ماندگارترین متفکر مدیریت زمان ما» نامید.
به طور خلاصه کمتر کسی در دنیای مدیریت وجود دارد که به اندازه‌ پیتر دراکر ، فعالیت‌های گسترده و تاثیرگذار انجام داده و به اندازه‌ او شناخته شده باشد.

 

پیتر دراکر، پیرمردی با جوانترین مغز دنیا

 

برای شناخت پیتر دراکر و خواندن آراء و نظرات او باید چند نکته را به خاطر داشته باشیم

پیتر دراکر در دورانی زندگی می‌کرد که تکنولوژی اطلاعات به تدریج در حال شکل گرفتن و توسعه پیدا کردن بود. به همین دلیل است که او اصطلاح کارگران دانش محور یا Knowledge Worker را در سال 1959 ابداع کرد و در مورد آن حرف زد و نوشت. پیتر دراکر همچنین از جمله معدود اندیشمندانی بود که به محض آغاز پرشتاب روند رشد تکنولوژی، توضیح داد که یادگیری که قبلاً فقط مرحله‌ای خاص از زندگی محسوب می‌شد دیگر به بخشی دائمی از زندگی تبدیل می‌شود و کسانی که بر مهارت یادگیری تسلط نداشته باشند و آن را به بخشی از زندگی روزمره خود تبدیل نکنند، بازندگان دوران جدید خواهند بود.

روند جدی خصوصی سازی در زمان او شکل گرفته و رو به گسترش بود و طبیعی است که در نوشته‌های او می‌توان به خوبی دغدغه‌های مربوط به فرصت‌ها و تهدیدهای خصوصی سازی و تمرکززدایی و همینطور رابطه بخش دولتی با بخش خصوصی و سازمان‌های غیر انتفاعی را مشاهده کرد.

پیتر دراکر در دورانی زندگی می‌کرد که ژاپن در حال رشد سریع و تبدیل شدن به یک غول صنعتی بود. رویدادی که برای آمریکایی‌ها بسیار عجیب بود و تقریباً هر کس در مورد مدیریت نظر می‌داد و حرف می‌زد، واجب بود که تحلیل‌هایی هم در مورد ژاپن و دلایل پیشرفت سریع آن کشور بنویسد. بخش قابل توجهی از اشارات و مثال‌ها و تحلیل‌های پیتر دراکر به ژاپن اختصاص دارد و نباید فراموش کنیم که در آن سالها، زبان دومی که در آمریکا برای فعالان دنیای مدیریت توصیه می‌شد ژاپنی بود. اگر به این نکته توجه نداشته باشیم شاید تاکید زیاد پیتر دراکر بر ژاپن و استراتژی‌های آن منطقی به نظر نرسد.

شاید بتوان از جهاتی، پیتر دراکر را به مارشال مک لوهان شبیه دانست. پیتر دراکر هم به فکر کردن به زمان حال قانع نمی‌شد و ترجیح می‌داد به روندهای آینده فکر کند. به همین دلیل است که در اوایل دهه نود میلادی گزارشی از وضعیت جهان در سال 2020 تنظیم کرد.

 

او در گزارش که در سال 1992 در نشریه Harvard Business Review منتشر کرد می‌نویسد

طی چند دهه، جوامع شکل خود را تغییر خواهند داد و ساختاری جدید را برای خود ایجاد خواهند کرد. نگاه به جهان، الگوها و ارزش‌ها، ساختارهای اجتماعی و سیاسی، هنر و سازمان‌ها و نهادهای اصلی تغییر خواهند کرد. پنجاه سال دیگر، دنیای دیگری وجود خواهد داشت و کسانی که در آن زمان به دنیا می‌آیند هر چقدر هم تلاش کنند نمی‌توانند دنیایی را که ما در آن زندگی کردیم تصور کنند.
دراکر که در سال 1959 اصطلاح کارگر دانش محور را مطرح کرده بود، سی سال بعد با اطمینان نوشت : بیش از گذشته به این اصطلاح ایمان دارم و می‌دانم که دانش بیش از زمین و بیش از نقدینگی و پشتوانه مالی برای کسب و کارها مهم خواهد بود. ما به دنیای پساسرمایه داری یا Post Capitalism وارد می‌شویم. او مهم‌ترین ویژگی دنیای جدید را تبدیل شدن آن به یک جامعه اطلاعاتی می‌داند. دورانی که مردم به جای اینکه از طریق ماهیچه‌های خود ارزش آفرینی کنند، از طریق مغز خود ارزش آفرینی خواهند کرد.

 

دراکر برای سال 2020 چند محور اصلی را در حوزه مدیریت مطرح کرد که عبارتند از

•    پذیرش اینکه اطلاعات، کلیدی‌ترین منبع ضروری برای سازمان‌هاست.
•    زمانی نوآور بودن یا نبودن یک انتخاب استراتژیک برای سازمان‌ها بود. اما در آینده گزینه‌ای جز نوآور بودن وجود ندارد.
•    سازمان‌ها باید بیش از گذشته استقلال کارکنان خود را به رسمیت بشناسند.
•    سازمان‌ها باید بکوشند تا یاد بگیرند و یادگیری سازمانی رشد کند.
•    انسانها بیش از گذشته انتظار دارند که معنا و مفهوم و ماموریت خودشان را بدانند.
•    باید بیش از پیش مراقب آنهایی باشیم که عقب می‌مانند.

به طور خلاصه ایشون معتقد بودند دانش اگرچه سرمایه ارزشمندی است اما سریعتر از سرمایه های دیگر مستهلک می شود مگر آنکه معماری سازمان بر اساس ایجاد اطلاعات، ذخیر شدن و به اشتراک گذاشتن و جاری شدن آن در سازمان بنا شود. در سال 2020 دیگر نمی توان از کارمندان و کارگران خواست که یک کار مشخص را بدون اینکه آن را بفهمند و تاثیر آن را بدانند انجام دهند. آنها باید دقیقا ماموریت سازمان شان را بدانند، آن را درک کرده و باور داشته باشند. همچنین ایشان معتقد بودند اقتصاد فقط بر مبنای کاگران دانش محور شکل نمی گرد. گروهی هم هستند که کارهای خدماتی را انجام می دهند و به مردم یا کسانی که بر پایه دانش فعالیت می کنند سرویس می دهند. در این حالت اگر تفکر طبقاتی شکل بگیره و این گروه دوم پایین تر و کم ارزش تر از گروه اول تلقی بشوند نابرابری در جامعه زیاد می شوند و این بی عدالتی جامعه را بیمار می کنه و هیچ کسب و کار سالمی در یک جامعه بیمار نمی تواند رشد کند و پا بگیرد.

دراکر در سال های پایانی کار خود، بیشتر به سازمان های عمومی و عام المنفعه مشاوره می داد : کلیساها، بیمارستان ها، سازمان های خیریه و غیره. آنها به طور مجانی از خدمات دراکر استفاده می کردند.

در پایان باید بگوییم ، اگه چه وی در سالهای آخر عمر با واکر راه می‌رفت ، گوشش به سختی می‌شنید و آسیب‌های مختلفی را تجربه کرده بود اما دنیای مدیریت بسیار خوش شانس بود که او 96 سال به جهان خدمت کرد. شاید به همین دلیل بود که به شوخی می‌گفت: انسانها باید به جای عمر طولانی، مرگ راحت را آرزو کنند.

 

 

گردآوری : گروه سبک زندگی سیمرغ
اختصاصی سیمرغ