10 شخصیت محبوب و معروف رمانهای چارلز دیکنز
 در این مقاله شما را با 10 شخصیت محبوب و معروف در رمان های چارلز دیکنز آشنا می کنیم

معروف‌ ترین کاراکترهای خلق شده توسط دیکنز کدام‌ ها هستند؟

شاید عمده شهرت دیکنز به خاطر شخصیت‌هایی باشد که خلق کرده. او به عنوان رکورددار خلق کاراکترهای منحصر به فرد و عجیب و غریب، در رمان‌هایش حدود هزار شخصیت جدید ساخته و پرداخته که به گفته بیوگرافی‌نویسان تقریبا ً همه آنها را از آدم‌های دور و بر خودش در زندگی واقعی گرفته و فقط جنبه‌های خاصی از آنها را اغراق و کاریکاتوریزه کرده است؛ مثلا ً می‌گویند که آقا و خانم میکابر در دیوید کاپرفیلد شخصیت‌هایی هستند کپی شده از والدین خود دیکنز.

بیشتر بدانید : 10 شخصیت برتر آثار «چارلز دیکنز»

در اینجا 10 تا از معروف‌ترین و محبوب‌ترین کاراکترهای دیکنزی را بر اساس نظر سنجی‌های تلویزیون کانال 2 انگلستان آورده‌ایم. البته حداقل 10 شخصیت معروف دیگر هم می‌شناسیم که می‌توانند ذخیره فهرست اصلی باشند: استلا، دختر سردی که خانم‌ هاویشام او را برای شکستن دل مردها تربیت کرده بود؛ جوگار جری، آهنگر مهربان و شوهر خواهر پیپ که بعدا ً با بیدی (عشق قدیمی ‌پیپ) ازدواج کرد؛ آقای پامبل چاک، دایی جوگار جری که پیپ را به خانم‌ هاویشام معرفی کرد؛ ایبل مگویچ، تبهکار فراری‌ای که پیپ در قبرستان برایش غذا می‌برد و پس از تبعید به استرالیا حامی ‌مالی او شد (آرزوهای بزرگ)؛ آقای کرات، منشی فقیر اسکروچ، تیم کوچولو، پسر معلول آقای کراچت که در صورت ادامه فقر قرار بود در کریسمس آینده بمیرد (سرود کریسمس)؛ نانسی، خانم بدنامی ‌که برای فاگین کار می‌کرد و نقشه فاگین برای قتل الیور را به اطلاع خانواده حامی ‌او رساند؛ بیل سایکس، مرد پلیدی که با اطلاع از خبر چینی نانسی او را کشت (الیور توئیست)؛ آقای موردستون، ناپدری دیوید کاپرفیلد که او را به مدرسه شبانه روزی سپرد و داد تا پشتش بنویسند «من گاز می‌گیرم»؛ پگاتی مهربان، خدمتکار قدیمی‌ خانواده دیوید که بعدا ً او را از پیش برادر قایق‌سازش برد (دیوید کاپرفیلد). اما این شما و این هم 10 شخصیت از همه معروف‌تر:

1. ابنزر اسکروچ (سرود کریسمس)

رباخواری که از شدت ادخال خون مردم در شیشه، دیگر هیچ دوستی برایش نمانده اما وقتی که 3 روح کریسمس گذشته، کرسمس حال و کریسمس آینده سراغش می‌آیند، چشمانش باز می‌شود و مثل دن کیشوت و هملت خودش را در  ردیف معروف‌ترین شخصیت‌های داستانی جهان جا می‌زند.

2. داجر هنرمند (الیور توئیست)

هنر داجر این است که جیب بری را به کمال رسانده. او همان پسر بچه مردنی و کثیفی است که فاگین از او می‌خواهد به الیور جیب‌بری یاد بدهد. داجر شاهزاده یتیمان و بچه‌های خیابانی است؛ پیتر پنی دزد که البته از بچه‌های یتیم دیگر تا پای جان حمایت می‌کند.

3.  پیپ (آرزوهای بزرگ)

این یکی از واقعی ترین کاراکترهای دیکنزی است؛ بچه بدبختی با آرزوهای بزرگ که انواع و اقسام حوادث شاد و تلخ و آدم‌های شاد و تلخ سر راهش قرار می‌گیرد تا میان این همه غرور و تحقیر، سرانجام بزرگ شود و جایش را در این دنیای بی سر و ته پیدا کند.

4. آقای میکابر (دیوید کاپرفیلد)

مردی خوش قلب اما بی عرضه و واداده که خودش جز خرج افزون بر دخل کاری نمی‌کند و در تزاید فقر و بدهی منتظر مانده تا بالأخره اوضاع خودش تغییر کند؛ هر وقت هم انذار و تبشیرش کنی، می‌گوید: «خوش آمدی ای فقر، ای گرسنگی، ای التهاب و ای گدایی!»

5. آقای کیپ (عتیقه فروشی قدیمی‌)

این همان آقای بدجنسی است که همراه دستیارش سایه به سایه دنبال نل و پدربزرگش بودند. بین خودمان بماند، پرد بزرگ نل به قماربازی معتاد بود و همه زندگی‌اش را به این آقای کیپ باخته بود؛ کوتوله گوژپشتی با بینی چنگکی و خنده‌ای مخوف که تخم مرغ را با پوستش می‌بلعد و در تعقیب بدهکارش مثل سگی له له می‌زند.

6. فاگین (الیور توئیست)

روباه پیر مکاری که در خیابان‌های تاریک لندن به شکار طعمه‌هایش، یعنی بچه‌ها می‌رود تا بتواند از آنها سکه ای دربیاورد و سپس اصل بودن آن سکه را با دندان‌های خراب و زردش امتحان کند؛ چهره ای مخوف‌تر از «شایلاک ربا خوار» شکسپیر که یهودی‌های آن زمان انگلیس را حسابی عصبانی کرد.

7. خانم‌ هاویشام (آرزوهای بزرگ)

اصلاح می‌کنم: «دوشیزه‌ هاویشام»؛ یک ملکه یخی بدجنس و سنگدل که هنوز لباس عروسی‌اش را عوض نکرده؛ ساعت‌ها را در همان لحظه نگه داشته و به نور اجازه ورود به خانه نمی‌دهد تا گذشت زمان را نفهمد.

8. الیور توئیست (الیور توئیست)

«آقا لطفا ً، من بازم می‌خوام.» این جمله الیور با کاسه خالی غذایش که آن را جلو آورده، معروف‌ترین جمله دیکنز است؛ پسر بچه ای همیشه مریض و نیازمند حمایت که به مردم دنیا یاد می‌دهد که به جای تکرار جمله « اون بازم می‌خواد! » نگذارند بچه‌ها استثمار شوند.

9. نل کوچولو (عتیقه فروشی قدیمی‌)

این شخصیت تا به حال هزاران قلب را در دنیا شکسته و اشک میلیون‌ها نفر را درآورده؛ دختری که دنبال مادرش می‌گردد و سرانجام هم به دنبال مادرش وارد پارادایس (بهشت) می‌شود. صحنه مرگ نل را قوی‌ترین نمونه «رئالیسم ویکتوریایی» می‌دانند.

10. سام ولر (نامه‌های پیک ویک)

این تقریبا ً اولین شخصیتی است که دیکنز خلق کرده و آغاز شهرتش را به او مدیون است؛ نوکر بامزه و نکته سنج آقای پیک ویک که در سفرهای وی به اطراف و اکناف کشور همراه اوست و قلب تپنده رمان را تشکیل می‌دهد. 

 

بیشتر بدانید : حقایقی بسیار جالب در مورد چارلز دیکنز!!

بیشتر بدانید : 6 یادگاری بزرگ چارلز دیکنز برای ما!

بیشتر بدانید : آنچه از چارلز دیکنز نمیدانستید!!

 

گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: هفته نامه همشهری جوان/ شماره 214
بازنشر اختصاری سیمرغ